1394/12/19 ۰۷:۵۲
اگر بخواهیم مهمترین رویدادهای سال گذشته را در عرصه فکر و اندیشه مرور کنیم، شاید درستتر آن باشد که به جای اشاره به حادثهای خاص، «فرآیندها» را دنبال کنیم و بپرسیم کدام فرآیندها در یک سال گذشته آغاز شده یا بیشتر بسط یافته و تثبیت شدهاند.
اهمیت «صلح» در زیستجهانِ انسان معاصر
اگر بخواهیم مهمترین رویدادهای سال گذشته را در عرصه فکر و اندیشه مرور کنیم، شاید درستتر آن باشد که به جای اشاره به حادثهای خاص، «فرآیندها» را دنبال کنیم و بپرسیم کدام فرآیندها در یک سال گذشته آغاز شده یا بیشتر بسط یافته و تثبیت شدهاند. اگر اینگونه به ماجراهای سال گذشته نظر کنیم، به گمان من سال 94، سال «افزایش و تقویت رفتارهای خشونتآمیز» بود. افزایش خشونت جمعی و فردی چشمگیرترین پدیده در سال جاری بود. افزایش خشونت در منطقه خاورمیانه آشکارتر بود ولی این پدیده جهانی است و در هر جایی به گونهای ظاهر شد. در مورد اسباب این پدیده نباید به تحلیلهای سیاسی و اجتماعی اکتفا کرد. اینگونه تحلیلها فقط سطح پدیده را مینگرند. افزایش خشونت، اسبابی ریشهایتر در تحولات فرهنگ جهانی دارد. زیستجهان انسان معاصر به گونهای در حال تغییر است که انسان را خشنتر از گذشته کرده است. مردم زمان ما، با نسبت جدیدی با تکنیک بخصوص تکنیکهای هوشمند پیدا کردهاند و با مناسبات جدیدِ قدرت در دو وجه اقتصاد و دولت به صورت خاصی خشک و خشن شدهاند. فضای زندگی انسان معاصر در همه جوامع بسیار به هم شبیه شده و محیط و اسبابِ خودساخته چنان تنظیم شده که عوامل انسانی تنظیم کننده مناسبات که در گذشته آنها را احساس و عواطف مینامیدیم، کم اثرتر شده است. مردم جهانِ معاصر اندرونیاتی دارند که بروز آن جز زندگی و رفتارهای خشک و خشن نخواهد بود. آنچه در زندگی اجتماعی و سیاسی ظهور میکند برخاسته از اندرونیات آدمی است. اندرونیات انسان معاصر آشفته و خشن است و به سوی آشفتگی بیشتر پیش میرود. خشونتِ رو به افزایشِ زمان ما خشونت ویژهای است؛ خشونت ناشی از خنثی شدن اندرونها و کم تأثیر شدن عوامل اعتقادی و اخلاقی و معنوی است که در طول تاریخ تلطیفکننده مناسبات انسانی بوده است. این خشونت یکی از نمودهای وضعیت «انبساط فرهنگی» است. استعداد خشونت در همه فرهنگهای معاصر وجود دارد و اگر تداوم پیدا کند، شاید از آنچه تاکنون ظاهر شده، وخیمتر و مخربتر باشد. این خشونتها در همه جا جاری است و استعداد آن در همه جا وجود دارد. یکی از نمودهای این خشونت، احساس ناامنی مزمن در بیشتر شهرهای بزرگ جهان است. امروز در احساس ناامنی، فرق زیادی میان کابل و کلن و اسلام آباد و پاریس نیست. نحوه بروز خشونت و احساس ناامنی فرق میکند. اگر رفتارهای خشونتآمیز کنونی ادامه پیدا کند، دامن همه را خواهد گرفت؛ خشونتی که در دیگر فرهنگها بروز خواهد کرد شاید از خشونتی که امروزه در کشوهای اسلامی ظاهر شده، کمتر نباشد. به همین جهت باید این پدیده را مهمترین پدیده در حال رشد در جهان دانست و برای جلوگیری از گسترش آن کوشید. برای مقابله با این وضع باید ابتدا متفکران، هنرمندان، رهبران دینی و اجتماعی به وضع جاری وقوف بیشتری پیدا کنند و درباره آن بیندیشند و در پی چاره باشند. یکی از اقدامهای لازم در این مسیر، بررسی امکانات فرهنگهای مختلف برای تلطیف مناسبات و رفتارها است.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید