1394/12/10 ۰۸:۵۹
زندگی در سالهای دور با توجه به نبود امکاناتی چون برق، رادیو و تلویزیون روندی متفاوت با امروز داشت. در آن دوران خانوادهها گسترده بودند و تعداد زیادی از اعضای خانواده از پدربزرگ و عمه و خاله و نوه و نتیجه در کنار هم در یک خانه زندگی میکردند. افراد همگام با طبیعت ساعت زندگی خود را تنظیم میکردند که این ساعات بسته به فصول مختلف سال متغیر بود.
مهناز نگهی: زندگی در سالهای دور با توجه به نبود امکاناتی چون برق، رادیو و تلویزیون روندی متفاوت با امروز داشت. در آن دوران خانوادهها گسترده بودند و تعداد زیادی از اعضای خانواده از پدربزرگ و عمه و خاله و نوه و نتیجه در کنار هم در یک خانه زندگی میکردند. افراد همگام با طبیعت ساعت زندگی خود را تنظیم میکردند که این ساعات بسته به فصول مختلف سال متغیر بود. مردم وقت بیشتری با یکدیگر میگذراندند ، روزها کار میکردند و شبها دورهم مینشستند. این شبنشینیها به ویژه در فصول پاییز و زمستان که هوا زودتر تاریک میشد، بیشتر بود. گذراندن شبهای طولانی در خانوادههای ایرانی آداب و رسوم خاصی داشت که نمادی از گردهمایی خانوادگی ایرانیها بود. از ارکان و لوازم این شبنشینیها میتوان به کرسی، قلیان، شاهنامهخوانی، بازیهایی چون شطرنج،تنقلاتی چون آجیلها و میوههای خشک، چای یا قهوه و از همه مهمتر قصهگویی اشاره کرد.
کرسی
کرسی وسیلهای بود که در بیشتر مناطق ایران برای گرم ماندن در پاییز و زمستان مورد استفاده قرار میگرفت. گرمای کرسی اعضای خانواده را در کنار یکدیگر جمع میکرد و از لوازم فرهنگ و سنت ایرانی محسوب می شد. جایگاه افراد درکنار کرسی مشخص بود، معمولا بزرگسالترین فرد خانواده دورترین فاصله را از در اتاق داشت و کودکان نزدیکتر به در اتاق بودند. در مناطق سردسیر و کوهستانی در خانهها، اتاق کرسی وجود داشت در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بود. در سایر مناطق نیزمعمولا در خانههای طبقه متوسط و اعیان، دو کرسی یکی برای اهالی خانه ودیگری مهمانان وجود داشت. بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگها خاطرات دلنشینی از جمع شدن خانوادهها دور کرسی در شبهای زمستانی دارند.
قلیان
قلیان یکی دیگی از لوازم شبنشینی در ایران بوده است. قلیان از دوره صفویه در ایران رواج یافت و جایگاه برجستهای در خانوادههای ایرانی پیدا کرد. چنانچه نخستين چيزي که سر سفره ميآورند قليان بود. در دربار حكومتي نيز فردي با عنوان قلياندار يا چپقدار حضور داشت كه سمت مهمي محسوب میشد. رواج قلیان در دوره قاجار نیز تداوم یافت و در تمامی مجالس و مراسم اعم از روضهخوانی، مجلس فاتحه، عزا، شیرینی خوردن، خواستگاری، بله برون، مجالس عقد و عروسی حضور داشت. قلیان کشیدن آداب خود را داشت مثلا اگر در میهمانی نخستین قلیان به میهمان تعارف میشد دلیل بر خوشامدگویی صاحب پذیرایی به آن فرد و اگر قلیان دوم و سوم به طرف پیشکش میشد معنای خداحافظی بود. گستردگی حضور قلیان در خانههای ایرانی در زمانی که میرزای شیرازی حکم حرام بودن استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد به خوبی نمایان شد چنانچه در تهران حتی در کاخ شاه همه قلیانها را شکستند و انبارهای توتون و تنباکو را به آتش کشیدند.
قصهگویی
داستانسرايي و قصهگويي در خانوادههای ايرانی تاریخچهای طولانی دارد. قصهگویی اعضای خانواده به خصوص پدربزرگها و مادربزرگها، بخش اساسی شبنشینیها در شبهای طولانی پاییز و زمستان بود. قصههایی که در این شبنشینیها گفته میشد داستانهاي عاميانه با ريشههايي کهن از اسطورهها بود که با زبان مردم و کوچه بازار بیان میشد. موضوعات آنها نیز در ارتباط با عشق و هجران و وصال، دلاوري و جنگ و ستيز و آويز و قصههاي دیو و پری، جادوگران، شخصيتهاي تاريخي، و جوانمردان بود. این موضوعات برای افراد جذابیت داشت و اشتیاق فراوانی در آنها ایجاد میکرد البته لحن گوینده داستان نیز در این مساله تاثیرگذار بود. از مهمترین داستانهایی که در شبنشینیها گفته میشد می توان به داستان امير ارسلان نامدار، حسین كرد و ملک جمشید اشاره کرد.
شاهنامهخوانی
از دیگر سرگرمیهای ایرانیان در شبنشینیها شاهنامهخوانی بود. مهمترین تفاوت شاهنامهخوانی با قصهگویی در دو مساله بود: یکی این که فردی که شاهنامه میخواند فردی باسواد محسوب میشد و دیگر این که افراد در شاهنامهخوانی لحنی حماسی داشتند. به همین علت فرد شاهنامهخوان در جمع دارای ارج و اعتبار بود. با وجود آن که داستانهای شاهنامه بارها و بارها شنیده شده بود و تقریبا هر سال از ابتدا خوانده میشد اما هر بار طراوت و تازگی خود را داشت و از اشتیاق شنوندگان به داستان کم نمیشد. گاه ساعتها اعضای خانواده گرد هم مینشستند تا داستانی كه با هیجان و التهاب برای آنان تعریف میشد به پایان برسد. حضور پررنگ شاهنامهخوانی در همه طبقات اجتماعی، درحفظ و انتقال فرهنگ و تاریخ ایران بسیار تاثیرگذار بود. شاهنامهخوانی روح ملیت و میهندوستی را در ایرانیان زنده میکرد و بزرگترین عامل تداوم نامهای ایرانی بود.
خوراکیها
از دیگر لوازم شب نشینی در خانوادههای ایرانی خوراکیهایی بود که مصرف میشدند. این خوراکیها به شبچره معروف بودند. شبچره شامل میوه های خشک، آجیل، مربا و گاهی گز و شیرینیهای دیگر میشد. در برخی از شبها همچون یلدا، شبچره مفصلتر و بیشتر بود.از نوشیدنیهایی که در این شبها مصرف میشد میتوان به چای یا قهوه اشاره کرد. نوشیدن قهوه و چای از زمان صفویه در ایران رواج یافت. چای نوشیدنی خاصتری بود و مصرف آن میان طبقات اشراف و در چایخانه رواج داشت. اما قهوه از عمومیت بیشتر برخوردار بود، وجود قهوهخانههای متعدد در این ایام نشاندهنده این امر است. اما با گذشت زمان، الگوی مصرف قهوه و چای در ایران تغییر کرد، مصرف چای به خصوص از دوره مشروطه به بعد از گستردگی بیشتری برخوردار شد و به تدریج به نوشیدنی مورد علاقه تمامی طبقات در ایران تبدیل شد و جایگاه ثابتی در پذیراییهای خانوادگی به دست آورد.
رادیو و تلویزیون
شبنشینیهای ایرانیان از تاثیر مدرنیزاسیون پس از قاجار برکنار نماند. ورود لوازم مدرن چون رادیو و پس از آن تلویزیون، شبنشینیها را تحت تاثیر قرار داد. از اوایل دهه بیست خورشیدی به تدریج رادیو جایگاه برجستهای در شبنشینیها به دست آورد. رادیو، رسانهای جدید بود که بیشتر مردم امکان دسترسی به آن را داشتند و میتوانستند بنا بر سلیقه خود، برنامههای خاصی را دنبال کنند اگر چه کوچکترها تابع نظر و سلیقه بزرگترها در انتخاب برنامههای رادیویی و بعدها تلویزیونی بودند.
گوش دادن به رادیو برای همه اقشار جامعه جالب و مفرح بود و خیلیها آن را جدی دنبال میکردند. به همین علت در خانههایی که رادیو و بعدها تلویزیون داشتند همواره روی افرادی باز بود که پس از شام برای گوش کردن یا دیدن میآمدند.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید