سعدی و چیستی زیبایی / دكتر اصغر دادبه - بخش سوم و پایانی
1393/2/7 ۰۸:۲۷
هر چند سعدی زیبایی معشوق خود را حدّ زیبایی دانسته است و سخندانی خود را حدّ سخندانی، اماكیست كه نپذیرد و كیست كه نداند غزلهای سعدی، از دیدگاه زیباییشناسی، حد زیبایی نیز هست و پیداستكه شاعری هنرمند كه سخنش حد سخندانی و زیبایی است، در زیباییِشناسی و فلسفه هنر نیز صاحبنظراست و میتوان با تأمل و جستجو در سخن او نظریاتش را در فلسفه هنر باز یافت و باز شناخت و به تدویندیدگاههای او در فلسفه هنر پرداخت. در این مقال و در این مقاله، به جستجوی یكی از مسائل فلسفه هنر درغزلهای سعدی میپردازیم؛ مسئله ماهیت یا چیستی زیبایی و به عنوان نمونه به ذكر ابیاتی چند میپردازیم؛ابیاتی كه آیینه ماهیت زیبایی و باز نماینده چیستی زیبایی است.
غزلهای سعدی، آیینه زیبایی
هر چند سعدی زیبایی معشوق خود را حدّ زیبایی دانسته است و سخندانی خود را حدّ سخندانی، اماكیست كه نپذیرد و كیست كه نداند غزلهای سعدی، از دیدگاه زیباییشناسی، حد زیبایی نیز هست و پیداستكه شاعری هنرمند كه سخنش حد سخندانی و زیبایی است، در زیباییِشناسی و فلسفه هنر نیز صاحبنظراست و میتوان با تأمل و جستجو در سخن او نظریاتش را در فلسفه هنر باز یافت و باز شناخت و به تدویندیدگاههای او در فلسفه هنر پرداخت. در این مقال و در این مقاله، به جستجوی یكی از مسائل فلسفه هنر درغزلهای سعدی میپردازیم؛ مسئله ماهیت یا چیستی زیبایی و به عنوان نمونه به ذكر ابیاتی چند میپردازیم؛ابیاتی كه آیینه ماهیت زیبایی و باز نماینده چیستی زیبایی است.
پبش از آنكه به ذكر نمونهها بپردازیم، بایسته است تا بدین پرسش پاسخ دهیم كه با توجه به دیدگاههایمابعدالطبیعی و تجربی (= علمی) در زمینه چیستی زیبایی و با عنایت به نظریات افلاطونی و ارسطویی دیدگاه شاعران ما كدام است؟ آنان كجا ایستادهاند و به كدام نظریه روی آوردهاند و بر كدام دیدگاه درنگ كردهاند؟پاسخ آن است كه همان جا كه حكمای ما ایستادهاند؛ یعنی كه شیوه شاعران ما در اخذ و اقتباس دیدگاهها درزمینه چیستی زیبایی درست و راست به اخذ و اقتباس حكمای ما در این ابوب میماند.
توضیح سخن آنكه برطبق یك طبقهبندی زیبایی و خیر دو ارزش مثبت است كه یكی در دانش اخلاق مورد بحث قرار میگیرد و یكی در دانش زیباییشناسی و این دو، ذیل عنوان كلی ارزششناسی قرار میگیرد. حكمای ما در طراحی نظریههایاخلاقی هم از دیدگاههای افلاطونی متأثر شدهاند و هم از دیدگاههای ارسطویی، مكتب اخلاقی؛ فیالمثل كتاب اخلاق ناصری گواه مدّعای ماست و این گونه تأثّر و این گونه اخذ و اقتباس را در كار شاعرانمان در اخذ واقتباس دیدگاهها در زمینه چیستی زیبایی شاهد توانیم بود.
چنین مینماید آنان، به ویژه سعدی، دیدگاهافلاطونی و ارسطویی در زمینه چیستی زیبایی را مكمل یكدیگر میدیدهاند. تأمّل در غزلهای سعدی، روشنگراین حقیقت است. شاید بتوان به موضوع چنین نگریست كه پدیدههای زیبا و به تعبیر دقیقتر پدیدههای هنریكه پرتوهای زیبایی مطلقند و هر یك به نسبتی از سرچشمه زیبایی بهره بردهاند، در شكل و هیأتی نمودار میشوند كه تناسب و هماهنگی اجزا لازمه وجودی آنهاست و چنین است كه دو دیدگاه، در سخن سعدی بهیكدیگر میپیوندد و به مثابه دیدگاهی تازه جلوه گر میشود.
و امّا طرح نمونهها. نخست به ذكر نمونههایی میپردازیم كه جلوهگاه دیدگاه افلاطونی است و سپسنمونههایی را ذكر میكنیم كه بر بنیاد دیدگاه ارسطویی شكل گرفته و به گروه اوّل نام ابیات افلاطونی میدهیم و گروه دوم را ابیات ارسطویی مینامیم:
الف) ابیات افلاطونی:
ابیات افلاطونی ابیاتی است كه در آنها نظریه عرفانی افلاطونی آشكار است. در اینابیات، به گونهای بیان میشود كه حُسن و جمال و زیبایی زیبارویان، پرتو زیبایی مطلق با پرتو جمال حقاست. این معنایی است كه عارفان حقیقتبین با همه وجود میبینند و كوته نظران ظاهرنگر از آن غافلند، مثلِ:
1. چشم كوته نظران بر ورق صورتخوبان
خط همی بیند و عارف قلم صنع خدارا12
(10/6)
2. همه را دیده به رویت نگران است،ولیكن
خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را
(11/6)
3. مرد تماشای باغ حُسن تو سعدی است
دست فرومایگان بَرَند به یغما
(10/3)
4.آنكهمیگویدنظربرصورت خوبانخطاست
او همین صورت همی بیند، ز معنی غافلاست
(8/73)
5. باور مكن كه صورت او عقل من بُبرد
عقل من آن ربود كه صورت نگار اوست
(6/93)
6. گر دیگران به منظر زیبا نظر كنند
ما را نظر به قدرت پروردگار اوست
(7/93)
این ابیات، فقط و فقط نمونههایی است بیانگر دیدگاه افلاطونی عرفانی در زمینه چیستی زیبایی...
ب). ابیات ارسطویی:
ابیاتی كه در آنها آشكارا چیستی هنر از دیدگاه تجربی علمی سخن میرود واعلام میدارد كه زیبایی، یعنی «تناسب اجزا» و به تعبیر هنرمندانه سعدی یعنی «حُسن تركیب». سعدی درغزلی به مطلع:
اگر تو فارغی از حال دوستان، یارا
فراغت از تو میسّر نمیشود ما را...
با ابداع تعبیر «حسنِ تركیب» در معنای «هماهنگی و تناسب اجزا» دیدگاه موسوم به دیدگاه ارسطویی رادر زمینه چیستی زیبایی این سان میپرورد:
به جای سرو بلند ایستاده بر لبِ جوی
چرا نظر نكنی یار سرو بالا را؟
شمایلی كه در اوصافِ حُسنِ تركیبش
مجال نطق نمانَد زبان گویا را
(5و4/4)
در نمونههایی دیگر از این دست تأمّل كنیم:
1) تو آن درخت گلی كاعتدال قامت تو
بُبرد قیمت سرو بلند بالا را
(5/5)
در بیت بالا شاعر ضمن به كار بردن «اعتدال قامت»در معنای زیباییشناسانه «حسن تركیب» یا «تناسباندام» قامت معشوق را با سرو كه نمونه اعتدال است، میسنجد و قامت معشوق را موزونتر و متناسبتر ازسرو میشمارد.
2) متناسبند و موزون حركات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بیحسیبت
(1/29)
در بیت بالا دلفریبی حركات معشوق، معلول تناسب این حركات انگاشته شده؛ همان تناسب كه علّتِ زیبایی و دلفریبی است.
3) ای كه از سرو روان قدّ تو چالاكتراست
دل به روی تو ز روی تو طربناكتر است
(1/70)
چالاك در بیت بالا و ابیاتی از این دست به معنی موزون و با اندام است و بیانگر نظریه مورد بحث. چنیناست بیت:
4) ای كسوت زیبایی بر قامت چالاكت
زیبا نتواند دید الّا نظر پاكت
(1/142)
در مصراع اول بیت بالا بیانگر دیدگاه ارسطویی است و مصراع دوم اشارت است به دیدگاه افلاطونی اینابیات مشتی است به اصطلاح نمونه خروار؛ ابیاتی كه میتوان به مثابه كلیدی از آنها بهره جُست و به بررسی دیگر ابیات پرداخت... در پایان توجه بدین نكته بایسته است كه اگر شاعران عارف و عارفمشرب، درپارهای موارد، شاید دیدگاه افلاطونی را بهتر منعكس كرده باشند، كمترین تردید در این امر نیست كه هیچ شاعر چون سعدی دیدگاه ارسطویی را در زمینه چیستی زیبایی نپرورده است.
*مجله سعدی شناسی
پینوشتها:
12. ابیاتی كه از سعدی نقل شده، از نسخه مصحّح مرحوم محمدعلی فروغی، چاپ انتشارات امیركبیر است.شماره سمت چپ خط كج، شماره غزل شماره سمت راست خط كج، شماره بیت طبق این نسخه است. ترتیبغزلها در نسخه دیوان غزلیات استاد سخن سعدی شیرازی، با شرح ابیات، به كوشش دكتر خلیل خطیبرهبر، تهران، انتشارات سعدی، 1367 ش، چاپ دوم نیز مطابق نسخه مصحّح مرحوم فروغی است.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.