زبان نو واژه ها

1385/11/7 ۰۳:۳۰

زبان نو واژه ها

بنابه تعريف دايرة المعارف ويكى پيديا (۲۰۰۴) «نوواژه، واژه اى است كه بتازگى ابداع شده است يا مى توان آن را عمل ساخت يك واژه يا گروه دانست.



بخش نخست
الهه اروميه
بنابه تعريف دايرة المعارف ويكى پيديا (۲۰۰۴) «نوواژه، واژه اى است كه بتازگى ابداع شده است يا مى توان آن را عمل ساخت يك واژه يا گروه دانست. «همچنين نوواژگى مى تواند مستلزم كاربرد واژه هاى قديمى در معنايى تازه باشد مانند اين كه به واژه ها يا گروه هاى موجود معنايى تازه ببخشيم. نوواژه ها در شناسايى اختراعات، پديده اى نو يا ايده هاى قديمى كه در بافت فرهنگى تازه اى به كار رفته اند، نيز مى توانند مفيد باشند.»
فرهنگ راتلج (۳۲۴:1996) نوواژه را عبارت (واژه يا گروه) زبانى اى مى داند كه بتازگى ساخته شده است و بيشتر مردم يك جامعه آن را عبارتى تازه مى دانند كه براى اشاره به شيئى جديد يا موضوعى تازه در فناورى، صنعت، سياست، فرهنگ يا علم به كار مى رود و بين ساخت يك عبارت تازه براساس تكواژه هاى قابل دسترس و قواعد ساخت واژه، انتقال معنايى و قرض گيرى از زبان هاى ديگر تمايز قائل مى شود و معتقد است كه اين ۳ منبع را نمى توان به طور كامل از هم جدا كرد و چهارمين مورد نوواژه را ساخت استعارى يك عبارت معرفى مى كند. اما كابره نيز به نقل از رى نوواژگى را اينگونه تعريف مى كند:
«واژه گزينى به عنوان يك فرايند، مفهومى واضح و مسلم است هرچند پيچيده و براى توصيف دشوار است، برعكس نوواژه به عنوان محصول اين فرايند بسيار مبهم است. نوواژه بيشتر نامى بحث برانگيز است كه به يك عنصر واژگانى در مقابل مفهومى واضح داده مى شود. من آن را مفهوم گونه مى نامم زيرا حاصل عقيده اى نسبى و حتى ذهنى است كه به تعريف آن مربوط مى شود و اين تعريف براساس تازگى عينى آن نيست، بلكه بر اساس احساس نوظهور بودن آن است.» (رى، ۱۹۸۸)
همان طور كه اظهارات رى به وضوح نشان مى دهند، واژه گزينى مفهومى به طوركامل محدود شده است. با اين حال توصيف يك قطعه خاص به عنوان نوساخته آسان نيست، مگر آن كه به برخى نكات كه از نظر ماهيتى دلبخواهى هستند، توجه كنيم. سپس كابره راهكارهايى براى تشخيص يك واحد به عنوان نوواژه ارائه مى دهد.
راه هاى تشخيص يك نوواژه
چند راهكار ممكن براى تعيين اين كه يك واحد، نوواژه اى را مى سازد يا خير، وجود دارد:

الف) در زمانى: يك واحد در صورتى نوواژه است كه بتازگى پيدا شده باشد. مانند دورنگار
ب) فرهنگ نگارى: يك واحد در صورتى نوواژه است كه در فرهنگ هاى لغات موجود نباشد. در اينجا اشاره به اين نكته لازم است كه هرچند مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسى در كتابى جمع آورى شده به نام «فرهنگ واژه هاى مصوب فرهنگستان»، اين واژه ها فقط جنبه پيشنهادى دارند و در فرهنگ هاى معتبر مانند «فرهنگ سخن» يافت نمى شوند. بنابراين مى توان آنها را نوواژه محسوب كرد.
ج) بى ثباتى نظام مند: يك واحد در صورتى نوواژه است كه داراى نشانه هاى بى ثباتى صورى (مانند نشانه هاى ساختى، نوشتارى و آوايى) يا بى ثباتى معنايى باشد.
د) روانشناسى: يك واحد در صورتى نوواژه است كه گويشور، آن را به عنوان واحدى تازه درك كند. مانند واژه «تندپز» كه براى «ماكروويو» گزيده شده است.
اين معيارها كه متقابلاً جامع نيستند، نتايج يكسانى به دست نمى دهند و در بافت هاى يكسان به كار نمى روند. واژه گزينان به ظاهر مختصه فرهنگ نگارى را بعنوان نظام مندترين مختصه براى تعيين نوواژه بودن يا نبودن يك واحد واژگانى تأييد مى كنند. با توجه به اين معيار يك اصطلاح در صورتى نوواژه است كه در پيكره فرهنگ كه به عنوان پيكره مرجع برگزيده شده، وجود نداشته باشد. طبقه بندى نوواژه ها نمى تواند براساس يك معيار واحد باشد بلكه بايد چند بُعدى باشد. انواع مختلف نوواژه ها در زير برطبق آنكه بر چه اساسى هستند، مشخص شده اند. (كابره، ۲۰۵:۱۹۹۲)

از نظر تعلق آنها به زبان عام، بين دو گروه بزرگ نوواژه هاى واژگانى، تمايز وجود دارد و داراى رفتار متفاوتى اند:
۱- نوواژه هايى كه در زبان عام به كار مى روند (نوواژه هاى واقعى)
۲- آنهايى كه در زبان هاى تخصصى به كار مى روند (نوواژه گونه).
اين نوواژه ها داراى ويژگى هاى متفاوتى اند:
الف) در ساخت آنها
ب) در كاركرد اوليه آنها
ج) در ارتباط آنها با مترادف هايشان
د) در منابعى كه براى ساخت واژه ها مطلوبند.
هـ) در تداوم آنها در زبان
و) در روشى كه آنها در آن نظام با هم وجود دارند.
ز) در روشى كه با نظامهاى ديگر ارتباط دارند.

نوواژه هاى واژگانى در زبان عام، در مقابل نوواژه گونه ها يا نوواژه هاى اصطلاحى، مى توانند با عوامل زير توصيف شوند:
۱- به طور معمول خودجوش هستند به عبارت ديگر بى هيچ دليل روشنى پديد مى آيند و به ظاهر سطحى و گذرا هستند اما نوواژه گونه ها به دليل نياز به يك نام به وجود مى آيند و بادوام ترند. درباره نوواژه هاى زبان عام يا نوواژه هاى واقعى يا همان نوواژه هاى واژگانى مى توان به واژه هايى مانند تريپ داشتن به معناى دعوا داشتن و چاى شيرين به معناى كسى كه براى تملق خبرچينى مى كند، اشاره كرد كه در كتاب «فرهنگ لغات زبان مخفى» جمع آورى شده اند و داراى ويژگى سطحى و گذرا بودن، هستند. اما درباره نوواژه گونه ها شايد بتوان به واژه هاى پيشنهادى فرهنگستان زبان اشاره كرد كه در واقع براى نامگذارى پديده ها و مفاهيم نو در زمينه هاى مختلف، وضع شده اند و بسيارى از آنها نيز در علوم مختلف رواج يافته اند. البته از آنجايى كه اين مفاهيم در جامعه ما پديد نيامده اند و اين واژه ها جنبه پيشنهادى دارند، آنها را نوواژه در نظر گرفته ايم.
۲- نوواژه هاى واژگانى تحت تأثير مترادف ها قرار ندارند اما به طورمعمول با مترادف ها با هم وجود دارند و به عنوان ويژگى تقابلى نياز به ارزش سبكى خاصى دارند اما نوواژه گونه ها مترادف نمى پذيرند زيرا اين امر مى تواند بازده ارتباطى را مختل كند. درباره بخش اول اين عامل نيز مى توان به واژه هاى جمع آورى شده در كتاب فرهنگ لغات زبان مخفى اشاره كرد كه در انتهاى كتاب حوزه مترادفها مشخص شده و براى يك واژه گاه تا ۲۸ مترادف عنوان شده است.
۳- اين نوواژه ها به ايجاز صورى گرايش دارند اما بسيارى از نوواژه گونه ها گروه هستند.
۴- بيشتر به صورت هاى قديمى و گويشى زبان و واژه هاى قرضى متوسل مى شوند تا به واژه هاى مركبى كه بر اساس زبان هاى نئوكلاسيك اند. اگر بخواهيم از اين عامل در زبان فارسى نمونه اى بياوريم، مى توانيم به قرار دادن واژه گرمخانه در مقابل واژه «سونا» اشاره كنيم كه واژه گرمخانه در معناى قديمى خود در فرهنگ دهخدا به عنوان محلى در حمام هاى قديمى آمده است.
۵- نوواژه گونه ها براى آن كه بين المللى شوند، ساخته شده اند، اما فراتر از زبانى كه در آن ايجاد شده اند، گسترش نمى يابند. البته اين اصل درباره واژه هايى از زبان تخصصى است كه به وسيله صاحبان يك پديده يا مفهوم تازه ساخته شده اند. هر چند قسمت نخست آن درباره نوواژه هاى واژگانى صادق است.
برخلاف نوواژه هاى واژگانى، نوواژه گونه ها نمى توانند از ويژگى هايى كه از اين اصطلاحات انتظار مى رود، جدا شوند يعنى از نبود ابهام، ارجاع واحد، تعلق به يك رشته خاص، ثبات، سازگارى با الگوهاى ساخت اصطلاحى موجود باوجود اين تفاوت ها و اين كه راندو مى گويد كه تفاوت بين اين ۲ نوع نوواژه روشن است، جدا كردن اين ۲ نوع از هم دشوار است.
نوواژه ها براى نقش شان مى توانند به انواع ارجاعى يا بيانى طبقه بندى شوند. نوواژه هاى ارجاعى ايجاد مى شوند، زيرا مورد نيازند به عبارت ديگر در يك رشته خاص خلأيى وجود دارد كه بايد پر شود. نوواژه هاى بيانى فقط به اين علت به وجود مى آيند كه صورت هاى بيانى تازه اى را در گفتمان ايجاد نمايند. (كابره، ۱۹۹۲: ۲۰۶).
منبع :روزنامه ایران


سعیده خان احمدی
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: