کریستنسن ایران را نه صرفاً موضوعی تاریخی، بلکه پدیدهای زنده با ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اسطورهای میدانست.
دکتر محمدرضا موحدی، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر حوزه میراث مکتوب، در گفتوگویی به پرسشهای مطرح درباره وضعیت کنونی نسخ خطی و میراث مکتوب در ایران پاسخ داد.
پروانه پورشریعتی گفت: افول ساسانیان برآیند یک فروپاشی ناگهانی نیست، بلکه نتیجه فرسایش تدریجی ساختارهای سیاسی، اجتماعی و دینی است. او با بازخوانی جغرافیای خراسان و نقد روایتهای رایج فتوحات، میان «خراسان درونی» و «خراسان بیرونی» تمایز گذاشت و نشان داد که الگوی استقرار اعراب و روند اسلامپذیری، پیچیدهتر و تدریجیتر از روایتهای کلاسیک بوده است.
رئیس کمیسیون تاریخ علم و عضو پیوسته فرهنگستان علوم با تأکید بر مبادی فراموششده «نفس» و «حکمت» در دنیای امروز، بازشناسی تاریخی این مفهوم را ضرورتی اساسی دانست.
در نشستی که به بهانه سالروز رودکی برگزار شد درباره علت نابینا بودن رودکی ملقب به «آدم الشعرا» نکاتی مطرح شد.
سالهای بررسیشده در این کتاب برای شناخت رابطه دولت و جامعه که باعث زاده شدن ایران به مثابه ملتی مدرن شد واجد اهمیت است، این سالها به همان اندازه برای شناخت ریشههای پدیده دو فرهنگی در ایران مدرن نیز اهمیت دارد پدیدهای که به ماجرای اصلی تاریخ مدرن ایران تبدیل شد.
کتاب «از تذکره به تاریخ ادبیات» نوشته سید مهدی زرقانی پژوهشی است در باب سیر تکوین، تحول و دگرگونی مفروضات بنیادین تذکرهنویسی فارسی و گذار تدریجی آن به تاریخنگاری ادبی مدرن؛ روایتی که نه خطی و ساده، بلکه مبتنی بر بزنگاههای تغییر و گسستهای فکری و روشی سامانیافته است.
داریوش رحمانیان «نصایح شاهرخی» را کتابی مهم در حوزه تاریخ ایران دانست و با طرح خوانش انتقادی از سنت نصیحتنامهها، مسیر تحلیل خود را آغاز کرد و گفت: اگر به تاریخ اندیشه سیاسی خودمان نگاه کنیم میبینیم اندیشمندان ایرانزمین دقیقاً عکس این تصور بودند و رموز مصلحت ملک خسروان را نمیدانستند، بلکه باید به آنان آموخت که چگونه حکمرانی کنند.
عزتالله فولادوند فخر زمانۀ ماست و باید بر قدم و قلماش آفرین گفت که چنین کارنامهای را به یادگار گذاشته، باج به زر و زور و تزویر نداده، در همۀ زندگی مستقل مانده و فرهنگ این سرزمین را تا همیشه مدیون و مرهون خدمات خود کرده است.
ژاله آموزگار گفت: به نظر من نوشتههای باستانیپاریزی سبک نگارش کتابهای تاریخ قدیم مانند تاریخهای طبری، بلعمی، مسعودی، یعقوبی و… را به ذهن میآورد که در آنها غالباً مرز اسطوره و روایتهای تاریخی و تاریخ واقعی درهم میآمیزد. ای کاش باستانیپاریزیهای بیشتری داشته باشیم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید