چنانکه می دانیم حکمای پیشین قوای باطنۀ نفس را مانند حواس ظاهره پنج قوه ذکر می کردند و نخستین آنها را چه از حیث نوع کاری که برای آن قائل بودند و چه از نظر جائیکه برای آن در دماغ معین می کردند «حس مشترک» می خواندند.
در نظم و نثر پارسی «آیینۀ سکندر» و «آیینۀ اسکندر» و «آیینۀ اسکندری» - و در هر یک از اینها «آئینه» و «آینه» بجای «آیینه» - بسیار آمده است و تعبیرهای گوناگون برای آن آورده اند. درین مقالت اقوال مختلف را درین موضوع نقل می کنیم و تحقیقات دانشمندان معاصر را در پایان می آوریم تا این «آیینه» شناخته شود.
در شمال غربی شهر تهران در 1312 صحرای شنزاری بود که از جنوب به خندق(شهر طهران) و از شمال به تپّه های قریۀ امیرآباد تا فرحزاد منتهی می شد. در این دشت تنها آبادی که به چشم می خوردباغ بسیار وسیعی بود که عمارت مختصری در جنوب آن در دو طبقه ساخته و به درخت های کاج احاطه می شد و در تمام آن باغ اشجار میوه بسیار کاشته بودند.
خون است دلم برای ایران جان و تن من فدای ایران بهتر ز هزارگونه آوای در گوش دلم نوای ایران
کوههای پر صلابت و کورهراههای صعب العبور، طی قرون و اعصار، مانند حصاری طبیعی غرب ایران، به ویژه منطقه کردستان را از تهاجم و تجاوز بیگانگان حفظ کرده است. نفوذ به این خطه کوهستانی که مردمش چون عقاب دست نیافتنی بودند و جنگاوری آیین آنها بود، برای فاتحان بسیاری که به ایران آمدند و طوایف و اقوامی که در پهنای ایران میزیستند، بهای گزافی میطلبید، بهائی آنقدر گران که ثمره فتح در برابر آن کم رونق بود.
در زمان شاه عباس توجه مخصوصی به تزیین و تصویر نسخ خطی شده است ولی همت استادان صورتگر بیشتر به شبیهسازی و ایجاد تابلوها «پرده» متضمن تصویر اشخاص و مظاهر زندگانی روزمره بوده است
ماجراجویان ادبی بر علیه ادبیات قدیم دعاوی بسیار اقامه کرده و کوشیدهاند آن را محکوم نمایند اما قاضی تاریخ، بیآنکه بهسفسطه و مشاغبه آنها تسلیم شود ادبیات قدیم را تبرئه میکند.
امیرخسرو در کلیهی آثار منظوم و منثور خود به صنایع لفظی و معنوی توجه خاص داشته است. علاوه بر اینکه همهی صنایع را که پیش از او وضع شده بود در آثار خود بهکار برده بلکه تعداد زیادی صنعت نیز خود اختراع و ابداع و وضع کرد
«نماز واجب شده است تا مؤمنان خود را تمرین دهند و عبادت و بندگی خدا را درک کنند.»
در عصر پیغمبر(ص) و صدر اسلام، مسجد تنها مرکز دادخواهى بود. هر کس از صاحب قدرتى شکایتى داشت، هر کس حقى را از دست داده بود، هر کس از حاکم یا زمامدار، رفتارى دور از سنت پیغمبر مىدید، شکوه خود را بر مسلمانان عرضه مىکرد، و آنان مکلف بودند تا آنجا که مىتوانند، او را یارى کنند و حق او را بستانند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید