زبان ها و گویش های ایرانی که امروز وجود دارند، بخش بزرگی از آسیا را فرا گرفته اند. حدود این زبانها از سوی شرق دره رود سند و ایالت چینی سین تسیان است در ختا. در مغرب تا منطقه مسیر دجله پیش می رود. از شمال با لهجۀ آسی تا کوه های قفقاز کشیده می شود
در تاریخ گیلان عبدالفتاح فومی به نام دو خاندان «اژدروچیک» بر می خوریم که نام ایشان در سایر کتب تاریخی صفویه نیامده است. اصل اینان از کجاست نمی دانیم. همین قدر می دانیم که از خارج به خاک لشته نشا آمده اند و در سال 1021 که به دستور شاه عباس به سیلاخور کوچانده شده اند، سیصد سال بود که در این سرزمین زندگی می کردند.
اصل کلمۀ شیعه در عربی به معنی پیروان و یاران بوده است، و وقتی که می گفتند شیعۀ فلان کس مرادشان مردمی بود که آراء آن کس را قبول داشتند و او را پیشوای خود می شمردند. پیروان و یاران خلفای عباسب را در ابتدای کار شیعۀ آل عباس می نامیند، و پیروان علی بن ابی طالب (ع) و معتقدین به امامت او و اولاد او را شیعۀ علی و شیعۀ آل علی می خواندند.
قبل از نفوذ تمدن جدید اروپا در ایران، یعنی تا یکصد و پنجاه سال پیش افراد مردم این مرز و بوم اگر فی الجمله امنیتی داشتند از وضع خود کمابیش راضی بودند. نظامی در اجتماع برقرار بود که از قرون متمادی استقرار یافته بود و چندان استوار می نمود که کسی را تبدل و تغییری نسبت به آن به خاطر نمی رسید.
کنفرانس مجمع پژوهشهای اسلامی(مجمع البحوث الإسلامیه) هرساله در قاهره تشکیل میشد و در آن بسیاری از علما و دانشمندان اسلامی شرکت داشتند و دیدگاههای خود را درباره مسائل مختلف اسلامی بیان میکردند. ششمین کنفرانس این مجمع نیز در تاریخ ٣٠ مارس ١٩٧١(١٠ فروردین ١٣۵٠) برگزار شد. مقاله پیش رو سخنرانی امام موسی صدر در این کنفرانس است.
پیشوند و پسوند در فارسی دو نوعست: صرفی و اشتقاقی. پیشوند و پسوند اشتقاقی آن است که کلمه ای تازه به وجود می آورد مانند: نا، گر، کده، بر، در؛ در کلماتی مانند ناکام و کارگر و دانشکده و برگشتن و درماندن. گاهی طبقه دستوری کلمه به واسطه پسوند و پیشوند اشتقاقی تغییر می کند یعنی مثلاً اسم به صفت و صفت به اسم بدل می شود مانند «ناکام» و «کارگر» و در این صورت اشتقاق کاملتر است.
جان یا حیات مظهر دیگر وجود است و آنچه آن را از ماده متمایز می سازد حس و حرکت و غایت است. اعمال حیاتی موجودات زنده بستگی به ساختمان اندام های آنها دارد و بدین جهت در بحث از حقیقت جان مهمترین موضوع عبارتست از بررسی آن اندامها، یعنی تحقیق در چگونگی ساختمان و عمل بدن جانداران. این اعمال حیاتی جمعاً به لفظ جان تعبیر می شود.
زندگی و اندیشه را در تعریف انسان گنجانده و اندیشه یا نطق درونی را فصل مقوم او دانسته اند پس اندیشه است که انسان را از دیگر جانوران جدا می سازد. او می اندیشد و می شناسد و می داند و می پژوهد و بررسی و جستار دارد و از چیزی به چیزی دیگر راه می برد. داوری می کند و باور می دارد و گمان می برد و می پندارد و گاهی هم راه نادرست می سپرد.
در ایران یک پهلوان رویین تن می شناسیم و آن اسفندیار است که تفصیل کارش در شاهنامه آمده است. چون قهرمان دین بهی و کمر بستۀ زرتشت است، هیچ سلاحی بر تنش کارگز نمی افتد.
کلمۀ «قضا» و «قدر» که پس از این دربارۀ آن سخن به تفصیل خواهد رفت در نوشته های سعدی بسیار به کار رفته است از جمله: من دوش قضا یار و قدر پشتم بود / نارنج زنخدان تو در مشتم بود دیدم که همی گزم لب شیرینت / بیدار چو گشتم سرانگشتم بود
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید