ارتباط هنر با جغرافیا امری واضح است، ولی در مورد ایران این مسئله با آنچه که در سایر کشورها انعکاس یافته، قدری متفاوت است. به عنوان مثال: تأثیر سریع محیط و طبیعت بر نقاشان مناظر طبیعی در ایران حائز اهمیت است. جایی که مینیاتوریست ها، قهرمانان خود را در محیطهایی کاملاً تصوری با فضاهای پرنور و صخره های خیالی که سنگهای عظیم مرجانی را تداعی می کنند، خلق می کنند.
از ادوار باستان دولت ها می کوشیدند تا در جریان رقابت با دیگر دولتها، خود تعیین کنندۀ بهای کالاها باشند. برای رسیدن به این هدف، در دست داشتن راههای بازرگانی زمینی و دریایی در سیاست دولتها از اهمیت فراوان برخوردار بود.
بدون شک یکی از جالبترین و عمیق ترین مباحث فرهنگ ایران باستان میترا (مهر) است که در شخصیت وی مفاهیم اخلاقی و معنوی، آنچنان که در دیگر اصول مذهب اوستا دیده نمی شود در هم آمیخته و ترکیبی غنی و پر ارج از کهنه و نو در آن فراهم آمده است. فکر یا مفهوم میترا نمونه یا مورد منحصر به فرد از طریقه و روشی است که در آن یعنی در اوستا خدایانی که از دوران هند و ایرانی قبل از زرتشت نشأت یافته بودند در جنبه های معنوی و اخلاقی خویش مستحیل گشته و بر اساس و طبق روح نوین تعلیمات زرتشت دگرگون شده اند.
در مشرق دریاچه ارومیه کوهی است که آن را امروزه تخت سلیمان خوانند. بسیاری از آثار باستانی ایران به سلیمان بازخوانده شده، در سه کیلومتری غربی همین تخت سلیمان آثاری است که آنهم مانند تخت سلیمان ویرانه ای از روزگاران گذشته است و زندان سلیمان خوانده می شود. در دشت مرغاب که زادگاه خاندان هخامنشی است، گور کوروش بزرگ، قبر مادر سلیمان خوانده می شود. در مسجد سلیمان صفه ای است که گویا جای آتشکده ای بوده و به ویژه پله های آن یادآور پله های تخت جمشید است، امروزه مسجد سلیمان نامیده می شود و خود شهرک مسجد سلیمان به مناسبت همین ویرانه مسجد، سلیمان نامیده می شود.
همانطور که حضار محترم استحضار دارند موضوع سخنرانی بنده کتاب و کتابخانه در ایران قدیم است. بنده معتقد به وجود یک سرحد و دیوار فاصلی بین ایران قدیم و ایران ما بعد قدیم نیستم و نظرم اینست که تمدن ایران خواه قدیم و خواه متوسط یا جدید یک سلسله مرتبط و ناگسسته را تشکیل می دهد.
در باب کهنه ترین نمونۀ شعر فارسی تا کنون سخنها بسیار رفته است و باز جای سخن هست. داستان هایی که تذکره نویسان دربارۀ شعر ابوحفص سغدی و ابوالعباس مروزی آورده اند چنان سست و بی بنیاد است که هیچ به درستی آنها اعتماد نمی توان کرد. شعری هم که به بهرام گور، شهریار ساسانی، نسبت کرده اند حتی به همان صورت کهنه یی که از کتاب ابن خرداذبه نقل کرده اند نمی تواند کهنه ترین نمونۀ شعر «فارسی» باشد. آنچه نیز، در تاریخ قم و تاریخ سیستان یافته اند خود به درست روشن نیست که چیست و از کدام روزگارست.
در ایام کودکی که در خوی زندگی می کردم گاهی پدرم مرا به تماشای منار شمس تبریز در دو هزار متری مغرب شهر می برد. این منار که صدها شاخ و کلۀ آهو سراپای آن را پوشانده و منظری دلفریب و شگفت انگیز بدان داده و از هوس و تفنن فرمانروایان مقتدر قرنهای پیشین حکایتها می سراید، امروز در میان باغهای سرسبز و خرم و در کنار درختان انبوه، حالت انزوا و غمناکی غریبان و شکستگی و بیماری ساخوردگان را دارد.
در تاریخ اسلام و ایران و همچنین در کتب ملل و نحل، ما مکرراً به نام اسماعیلیه و اسماعیلیان برخورد می کنیم، اینان پس از امام جعفر صادق علیه السلام فرزند ارشد او اسماعیل را امام میدانند و گویند حضرت او را به جانشینی خود برگزید ولی دیگران گویند چون او شراب مسکر خورد، حضرت او را از فرزندی خود طرد و فرزند دیگر خود را جانشین ساخت.
این مقاله ترجمۀ مقدمه یی است که استاد فقید پروفسور آرتور کریستنسن مستشرق دانمارکی بر رسالۀ خود موسوم به «لهجۀ سمنان» که در سال 1915 انتشار یافت نگاشته است.
ساعت 5/6 بعد از ظهر روز دوشنبۀهفتم اسفند ماه 1334 خورشیدی شمع حیات استاد دهخدا از تندباد مرگ فر نشست. خطابۀ زیرین در مجلس تذکری که به مناسبت نخستین سال درگذشت آن فقید سعید در منزل آن مرحوم برپا شده بود خوانده شد، شاید خوانندگان ارجمند در آن با احساسات شاگردی استاد از دست رفته بیش از همه چیز روبرو باشند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید