حسن جهانگیر؛ شاهنامۀ عشق

افزودن به علاقه‌مندی‌ها

از ریاضی [غیاث‌الدین ورامینی] كه در آغاز گوید: «ریاضی» كه سروش قامت اوست/ نوای قمریش گلبانگ یاهوست. در خاتمه گوید: به حسن‌آباد هند افتاد راهم/ نمك‌سود  
ملاحت شد نگاهم/ غیاث‌الدین لقب منصور نامم/ سخن سنجان عالم را غلامم/ وطن شهر ورامین، ری دیارم/ به ملك ری گرایم شهریارم... و می ‏افزاید، «شاهنامۀ عشق» جهانگیر است: چو آن سر فتنۀ هنگامۀ عشق/ ز من شد طالب «شهنامۀ عشق».
در داستان دلدادگی جهانگیر  (1014- 1037 ق) و نورجهان بیگم دختر اعتمادالدوله و همسر شیرافكن... در  پایان به همسری در آوردن نورجهان.درپیرامون2020بیت. با سربندهای: در وحدت باری، مناجات، نعت پیامبر، صفت معراج، آغاز داستان، دیدن شاهزاده سلیم نور جهان بیگم را و گرفتار شدن او، بیتاب شدن شاهزاده، جلوس جهانگیر، حقیقت احوال نور جهان بیگم، شهادت شیرافكن،رفتن‌شاهنشاه به خانۀدستور اعظم اعتمادالدوله، تشریف بردن عاشق به سر كوی یار و باز برگشتن، مجلس حنابندان، آتش بازی، به عزم وصال، چراغانی و آتش بازی، جشن نسبت بازی شاهنشاه با نورجهان در باغ اكبرآباد، به وكالت سر فراز نمودن و سكه كردن به نام نورجهان‌بیگم، سوال و جواب میان آن دو، شمه‌ای از حسن سلوك نور جهان بیگم. خاتمۀ كتاب.
آغاز:   
بـه نـام آنكه از حسن جـهـانـگـیر
بـه آنـی مـلك دلهـا كـرد تسخیر
ز صورت سكۀ حسنی بـه گل زد
كـه فـوج غمزه را بـر قلب دل زد
انجام:   
رقـم زد مـنشی طـغــرای تقدیـر
بـه سرلوحش، رقم حسن جهانگیر
كنون حسن جـهانگیری ست نـامش 
كـه هم آغـاز شد، هـم اخـتتامش 
منابع دیگر:   نسخه ها، 2770/4 همین نسخه؛ مشترك، 1913/12 «جهانگیرنامه» در همین زمینه، 1918 «حسن جهانگیر» همین نسخه.
(24)34،   نستعلیق تحریری پخته، (علی اكبر زكی 1219ق)، (گ 169 پ ـ 249 پ) در نمای نسخه به خامه نویسنده نام سراینده ریاضی آمده است. (عكس).     شمث‍ 141392
اصل نسخه:   ملك، ش (33)4341 (ملك، 362/7). 
 

خرید فایل اسکن