مراسم یادبود طهمورث ساجدی به مناسبت چهلمین روز درگذشت او با همت مرکز فرهنگی شهر کتاب و با همکاری نهادهای مختلف فرهنگی برگزار شد. در این مراسم احمد سمیعی گیلانی، محمد روشن، محمدرضا سحاب، محمود جعفری دهقی، سعید فیروزآبادی، سهراب فتوحی، محمدهادی وَرَهرام، نادر حقانی، جانالله کریمی مطهر و علیاصغر محمدخانی درباره آثار و اخلاق نیکوی او سخن گفتند.
نویسندگان انگلیسی از قرن شانزدهم و نویسندگان آمریکایی از قرن هجدهم با فرهنگ و تمدن ایران، قبل و بعد از اسلام آشنا شدند. ترجمه آثار ادبی انگلیسی به فارسی از اواخر قرن نوزدهم و ترجمه آثار ادبی آمریکایی از اوایل قرن بعد و سپس به صورت گستردهتری بعد از جنگ دوم جهانی، آغاز شد و آثار بدیعی پدید آورد. در طی این مدت تأثیر ترجمه ادبیات آمریکا در زبان نویسندگان ایرانی، موجب آفرینش آثار با ارزشی شد و این روند تأثیرپذیری نویسندگان ایرانی در سالهای پس از انقلاب نیز ادامه یافت.
الکساندر خوجکو۱ ایرانشناس لهستانی لیتوانیایی تبار است که در زمینه فرهنگ عامه، دستور زبان فارسی و تاریخ و جغرافیای گیلان آثار بدیعی از خود به جای نهاد. وی در سال ۱۸۰۴ در کرزیویچ، واقع در مینسک به دنیا آمد و در ۱۸۹۱ در فرانسه درگذشت.
طهمورث ساجدی، نویسنده، مترجم در نشست نقد و بررسی کتاب «در میان ایرانیان» گفت: کتابهایی از این دست برای ما غنیمتی است که خود را از زاویه دیگری ببینیم و در برخی عیوب خود بازنگری کنیم.» محسن محمودی هم اظهار کرد: مستشرقان در دربار قاجاریه در پرتو استهزاء کردن فرهنگ ایرانی، حقایقی را بروز میدادند. جالب اینکه ما هم آنرا میپذیرفتیم و به شدت پرورش میدادیم.
در قرن بیستم میلادی ایرانشناسی در ایران در پی دستاوردهای ایرانشناسان خارج از کشور، شکل گرفت و ایرانشناسان داخل کشور با بیداری و آگاهی به جمعآوری و صیانت آنها پرداختند. این جهش ابتدا بیشتر جنبة کنجکاوی و تحسین داشت، اما به تدریج علاقة شدید به شناخت مظاهر ملی و جلوههای فرهنگی و نیز صیانت آنها را در پی آورد. ظاهراً اصطلاح «ایرانشناسی» سالها پس از بنیانگذاری آن وضع شد؛ پیش از آن، ایرانشناسان اصطلاح «مطالعات ایرانی» بهکار میبردند و حتی آنتوان میه که خود ایرانشناس بود، در سال ۱۹۲۲ اصطلاح «ایرانیسم»برای آن اختیار کرد، در حالی که در همان زمان گایگر مجلة ایرانشناسی را در آلمان منتشر میکرد. ظاهراً در ایران اصطلاح «ایرانشناسی» را نخستین بار احمد کسروی در مقدمة شهریاران گمنام (۱۳۰۷ش) بهکار برده است که در سال بعد
در قرن بیستم، نام سه تن مستشرق که خدمات شایانی در زمینه ایرانشناسی به جای آوردند، مخصوصاً قابل ذکر است: یکی مارتین تئودور هاوتسما (در مآخذ اسلامی: هوتسما، ۱۸۵۱ـ۱۹۴۳)، سرویراستار (۱۸۹۷ـ ۱۹۲۴) نخستین چاپ دایرهالمعارف اسلام که علاوه برمجموعه متون مربوط به تاریخ سلاجقه(۱۸۸۶ـ ۱۹۰۲)، منتخباتی از اشعار خمسة نظامی را هم منتشر کرد؛ دیگری یوهانس هندریک کرامرس (۱۸۹۱ـ۱۹۵۱)استادیار زبانهای فارسی و ترکی در دانشگاه لیدن که توجه خاصی به سهم ایرانیان در متون جغرافیایی اسلامی داشت؛ سه دیگر کارل یان که او هم در دانشگاه لیدن زبانهای فارسی و ترکی تدریس میکرد و مهمترین کار تحقیقی او در زمینة ایرانشناسی، تحصیح و ترجمه و طبع بخشهایی از جامعالتواریخ خواجه رشیدالدین فضلالله (۶۴۵ـ ۷۱۸ ق) بود. مطالعه ادبیات کهن فارسی و رابطه آن با اسلام و همچنین تحقیق در عرفان هند و ایرانی و مسائل زبانشناختی متون فارسی و جهة همت بعضی دیگر از محققان هلندی در سالهای اخیر است.
کارنامه تحقیقات روسیه در زمینه ایرانشناسی بسیار پربار است. متخصصان ایرانشناس روسیه کوشاترین محققان شرقشناسی این کشورند. روسها در دهه ۱۶۴۰ شروع به یادگیری زبان فارسی کردند؛ ولی عده اندکی به این کار همت گماردند. سه تن از استادان دانشگاههای سن پترزبورگ، مسکو و قازان را باید راهگشایان تحقیق و تألیف درباره ایران در روسیه دانست: یکی الکسی بولدیروف۱(۱۷۸۰ـ۱۸۴۲) بود که کتابهای درسی فارسی و عربی او تا اواخر قرن نوزدهم در دانشگاههای روسیه تدریس میشد، دیگری اوسیپ سنکوفسکی۲ (۱۸۰۰ـ ۱۸۵۸)، از اشراف لهستانی بود که بعضی از کتابهای تاریخی فارسی را به زبان روسی ترجمه کرد، و سه دیگر ایرانیتباری به نام میرزا اسکندر کاظمبیک (۱۸۲۰ـ۱۸۷۰) بود که گرچه متخصص ترکشناسی بود، ولی علاقهمند به مطالعات مربوط به ایرانشناسی نیز بود.
در این قرن مطالعات ایرانشناسی در انگلستان و سپس در فرانسه رفته رفته رونق بیشتری یافت. در انگلستان در سال ۱۷۰۰ توماس هاید۲۵ با تألیف کتاب تاریخ دینی ایران، نخستین بار اذهان را در اروپا به تاریخ و زبان و ادبیات ایرانیان قدیم جلب کرد (میشو، ج۱، ص۶۹) و نام ایران و ایرانی در زبانها افتاد (لوی، ص۴۹۱).
اشاره: ایرانشناسی مجموعه دستاوردهای مربوط به فرهنگ و تمدن و زبانهای ایرانی است که پیشینهای چهارقرنی دارد، لیکن هرگز تاریخی مدون و تعریفی روشن نداشته و بررسی آن نیز اغلب به طور مقطعی و موضوعی صورت گرفته است. در این مقاله، بخشهای گوناگون ایرانشناسی در اروپا، در قرون هفدهم تا بیستم، و سپس ایرانشناسی در ایران در قرن بیستم به همراه تعریف علمی آن، به ترتیب تاریخی بررسی خواهد شد. گفتنی است که این نوشتار از «دانشنامه زبان و ادب فارسی» برگرفته شده که زیر نظر آقای دکتر اسماعیل سعادت و به همت فرهنگستان زبان و ادب فارسی چاپ شده است.
دکتر طهمورث ساجدی گفت: با توجه به اینکه اروپایی ها در زمینه ایران شناسی مطالعات خوبی داشته اند لازم است برای شناخت دقیق ایران دانشجویان زبان دان و مشتاق را تربیت کرد. دکتر ساجدی روز سه شنبه در نشست دانش ایران شناسی در جهان معاصر در سرای اهل قلم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران افزود: کشورهای اروپایی نظیر انگلیس، فرانسه و آلمان با اهداف و نیات خاصی تاریخ ایران را مطالعه کرده اند.برای شناخت دقیق تاریخ ایران نیازمند استفاده از تجربیات آنها هستیم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید