صادق آئینهوند از بسیاری جهات در میان پژوهشگران معاصر تاریخ اسلام، چهرهای متمایز است. او علاوه بر تحقیق و پژوهش و تالیف و نگارش در حوزه تاریخ و تدریس آن در دانشگاهها به تاریخ در مقام یك دانش جدید توجهی جدی داشت و گذشته از تاكید و مبادرت به نهادسازی و ایجاد انجمن علمی تاریخ، بر ضرورت اصلاح علم تاریخ در نظام آموزشی نیز اصرار داشت و در این زمینه اقدامات موثری صورت داد.
دکتر داوود فیرحی شخصیت دکتر صادق آئینهوند را نمونهای از یک تاریخپژوه منصف توصیف کرد که بر علمی بودن روندها در عین ریشهداشتن در سنتها بسیار تاکید داشت. این استاد دانشگاه که در مراسم سومین سالگرد درگذشت دکتر صادق آئینهوند، چهره ماندگار در رشته تاریخ اسلام و رئیس فقید پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به عنوان سخنران اصلی سخن میگفت، به موضوع «آئینهوند و اخلاق تاریخپژوهی» پرداخت و با اشاره به روابط عاطفی خود با مرحوم آئینهوند به عنوان یکی از وجوه شخصیت او، به وجه دیگر این چهره یعنی وجه علمی او شاره کرد
صادق آیینهوند در سال ١٣٣٠ در یكی از روستاهای شهرستان تویسركان همدان به نام قلعهامیرخان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه و دوران دبیرستان را كه آن زمان به دو بخش سیكل اول و سیكل دوم تقسیم میشد، به ترتیب در اسدآباد همدان و در شهر همدان به پایان رسانید. آن طور كه خود میگوید از همان سالهای دانشآموزی هدف نهاییاش آن بود كه استاد دانشگاه شود
یكی از بهترین تجربههای من از آشنایی با اندیشههای دكتر آیینهوند، تغییر پارادایم تاریخ پژوهشی بود. در حوزههای علمیه تاریخ به طور سنتی روایی بود و میگفتند كه كسی از كسی و آن هم از كسی اینگونه نقل كرده است. یعنی بیشترین تاریخ در تاریخنگاری، بخش رجالی آن بود، یعنی به راوی تاریخ اهمیت میدادند و اعتماد به راوی روایت را محكم میكرد. اگر در جایی تاریخ ترقی میكرد، به نوعی درایه هم میرسیدند، یعنی به محتوای روایت هم میپرداختند.
تحولات یک سده اخیر نشان داد که اسلام درجوامع مختلف از دو نوع قرائت و توأم با عمل یا رفتار برخوردار بوده است از یک سو با قرائتی از دین، سعی برسازگاری نسبت دین با زندگی و توسعه و پیشرفت و آزادی در چهره اسلام رحمانی تجلی یافته است و ازسوی دیگر با قرائتی دیگر از اسلام، خشونت و افراطی گری، اسلام هراسی و نفرت و ناسازگاری دین با صلح، عدم همزیستی مسالمتآمیز وخشونت را میان پیروان ادیان الهی وحتی جوامع بشری ترویج کند و اسلام را که چهره رحمانی آن غالب است
این مقاله می خواهد با تعریفی جدید از عصر و نسل رابطه ی آن دو را بر اساس ملاحظه ی جدید تاریخی و مبتنی بر کارکرد جوهری هر یک روشن نماید.
مرحوم دکتر آیینه وند یادداشت کوتاهی به نام «عصری کردن فهم دین (عصرنه) دارد. به نظر میرسد این یادداشت کوتاه یک مقاله پژوهشی نیست بلکه به مناسبتی گذرا نوشته شده است؛ اما در آغاز آن به مبانی اشاره دارد که حاکی از نوع نگرش ایشان به مسأله ضرورت و چگونگی نوسازی فهم دین متناسب با تحولات زمانه است.
صادق آیینهوند را از اوایل انقلاب میشناسم؛ بامداد انقلاب بود که آیینهوند با شامات عربی در ارتباط بود و گویی برای امر تحصیل و تحقیق با بیروت و دمشق در رفت و آمد بود.
دکتر آيینهوند از همان دوران جوانی و دانشجویی مطالعات و پژوهشهای اسلامی- دینی خود را شروع کردند و از ابتدای تحصیل و فعالیتهای دانشجویی در پی بهوجودآوردن جامعه اسلامی بر اساس معیارها و الگوی دوران پیامبر(ص) و زمان خلافت حضرت علی (ع) بودند.
این روزها دومین سالگرد ارتحال استاد بزرگوار، مورخ بزرگ و دغدغهمند جریان نواندیشی دینی در جامعه دانشگاهی ماست. یکی از دغدغههایی که استاد دکتر صادق آیینهوند داشت بحث پیگیری جریان نواندیشی دینی و مهمتر از آن انتقال تجربه این جریان نواندیشی از حوزه جهان اسلام به داخل کشور بود و به همین جهت به دوستان و شاگردان خود توصیه میکرد که در این راه دست به ترجمه بزنند و آنچه در جهان اسلام دههها زودتر از ایران شروع شده، برای اندیشمندان و دانشپژوهان ایرانی منتقل کنند و در دسترس قرار دهند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید