در حوالی جایی بی‌اسم / توفیق سبحانی

1394/2/13 ۱۱:۰۱

در حوالی جایی بی‌اسم / توفیق سبحانی

شاید در مراسم ختم و شرکت در آن هیچ ملتی به پای ما نرسد اما افسوس که به سبب ضعف حافظه تاریخی خیلی چیزها را خیلی زود از یاد می‌بریم. می‌خواهم درباره استاد «بدیع الزمان فروزانفر» صحبت کنم. نام او محمدحسن، سپس جلیل یا عبدالجلیل معروف به آقا محمد حسن خراسانی سپس شیخ عبدالجلیل و بالاخره یکی از والیان خراسان که استعداد و ذکاوت او را ادراک کرد در سنین طفولیت او را بدیع الزمان لقب داد و این لقب برای او ماند.

 

سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل

علاجی بکن کز دلم خون نیاید

بند هفتم از شعر «ای وای مادرم» از مرحوم شهریار بیان احوال ماست:

نه، او نمرده می‌شنوم من صدای او،...

اقوامش آمدند پی سرسلامتی

یک ختم هم گرفته شد و پر بدک نبود

بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند،

لطف شما زیاد، اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:

این حرف‌ها برای تو مادر نمی‌شود!

شاید در مراسم ختم و شرکت در آن هیچ ملتی به پای ما نرسد اما افسوس که به سبب ضعف حافظه تاریخی خیلی چیزها را خیلی زود از یاد می‌بریم. می‌خواهم درباره استاد «بدیع الزمان فروزانفر» صحبت کنم. نام او محمدحسن، سپس جلیل یا عبدالجلیل معروف به آقا محمد حسن خراسانی سپس شیخ عبدالجلیل و بالاخره یکی از والیان خراسان که استعداد و ذکاوت او را ادراک کرد در سنین طفولیت او را بدیع الزمان لقب داد و این لقب برای او ماند.

بسیاری از استادان زبده و نامدار کشور ما که هنوز سپاس خدای را که چند تنی از آنان زنده‌اند و چراغ دانش را افروخته نگه داشته‌اند و از استادان از دست رفته که محضر مرحوم را درک کرده بودند می‌توان از مرحومان: دکتر محمد معین، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر منوچهر مرتضوی، دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر محمدامین ریاحی، دکتر حسن احمدی گیوی و استاد تازه درگذشته دکتر نورالدین مقصودی را نام برد. از استادانی که خداوند بر طول عمر و سلامت شان بیفزاید از استاد دکتر مهدی محقق، استاد دکتر حسن انوری، استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد دکتر اسماعیل حاکمی و... نام می‌برم. در بسیاری از دانشگاه‌های معروف جهان هنوز استادانی هستند که از بدیع الزمان فروزانفر کسب فیض کرده بودند و ادبیات فارسی درس می‌دهند.

امروز سینه جلو می‌دهیم و به اینکه استاد فروزانفر داشته ایم افتخار می‌کنیم. اگر فردا یکی از شاگردان فروزانفر از یکی از دانشگاه‌های جهان به ایران بیاید و اظهار علاقه کند که دلم می‌خواهد مزار استادم را  زیارت کنم، ما او را کجا باید ببریم؟ باور کردن دشوار است، غیرممکن است، شدنی نیست؛ فروزانفر در سال 1349 وفات یافته است. امسال45 سال از فوت آن مرد بزرگ می‌گذرد. استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی که خود از علمای بنام ایران و از فیض یافتگان محضر استاد فروزانفر بوده‌اند نوشته‌اند: «هنوز آسمان دانشگاه تهران بر سر چون اویی سایه نیفکنده است.»

با تأسف باید بگوییم که در 20 سال اخیر اولیای محترم حضرت عبدالعظیم(به صرف گذشت 30 سال و رفع مانع فقهی) قبر  بدیع الزمان فروزانفر بزرگترین استاد در تاریخ دانشگاه تهران و یکی از نوادر فرهنگ ایران زمین را به مبلغ یک‌میلیون تومان (به قول استاد شفیعی در آن زمان به قیمت یک اتومبیل پیکان دست سوم) فروختند.

آیا با ادای این‌گونه احترام به بزرگترین استاد که استاد استادان لقب داشت می‌توان از دانشجو انتظار داشت که به شاگردان آن استاد احترام قائل شوند؟

اگر دانش را خوار کنیم و دانشمند را به اسکناس بفروشیم دانشگاه به ذلتی خواهد افتاد که دیگر هیچ چیز آن عزت منکوب شده را نخواهد توانست به دانش و دانشمند عودت دهد.

من بیشتر دوره حیات‌ام را طی کرده‌ام. سال هاست کوشیده‌ام اما تا به حال موفق نشده‌ام که از نزدیک مزار احمد غزالی را زیارت کنم و فاتحه‌ای بر او قرائت کنم. گاهی به من گفته‌اند در تعمیر است گاهی گفته‌اند تعطیل است. آیا ما چند احمد غزالی نداریم؟...

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: