زندگی امام خمینی(ره) بهار بی‌خزان بندگی

1396/3/16 ۰۹:۲۳

زیست معنوی امام خمینی(ره) با تلاشی خستگی‌ناپذیر برای استقرار حاکمیت خدا در جامعه انسانی آغاز می‌گردد. احیاء میراث مشترک معنوی انبیاء آرمان زیست معنوی رهبر نهضت پانزدهم خرداد است.چنین زیستی ابتدا تلاش دارد دوستی خداوند را در وجود خویش گسترش دهد. قدمی روی هوای نفس خود گذاشتن و قدمی در هوای کوی دوست برداشتن.دو شرط مهم ایجاد مودت و رأفت و رحمتی طرفینی بین بنده کوچک با خداوند بزرگ است. عرفان امام خمینی(ره) در جست‌و‌جوی کسب رضایت خداست. اما کسب رضایت خدا در خانه و خانواده در جامعه و شهر و در دولت و حکومت و در طبیعت تاریخ، در مبارزه با جهل و ظلم،‌ فقر و فساد هر کدام به گونه‌ای تجلی پیدا می‌کند.

محمدرضا  ارشادی: زیست معنوی امام خمینی(ره) با تلاشی خستگی‌ناپذیر برای استقرار حاکمیت خدا در جامعه انسانی آغاز می‌گردد. احیاء میراث مشترک معنوی انبیاء آرمان زیست معنوی رهبر نهضت پانزدهم خرداد است.چنین زیستی ابتدا تلاش دارد دوستی خداوند را در وجود خویش گسترش دهد. قدمی روی هوای نفس خود گذاشتن و قدمی در هوای کوی دوست برداشتن.دو شرط مهم ایجاد مودت و رأفت و رحمتی طرفینی بین بنده کوچک با خداوند بزرگ است. عرفان امام خمینی(ره) در جست‌و‌جوی کسب رضایت خداست. اما کسب رضایت خدا در خانه و خانواده در جامعه و شهر و در دولت و حکومت و در طبیعت تاریخ، در مبارزه با جهل و ظلم،‌ فقر و فساد هر کدام به گونه‌ای تجلی پیدا می‌کند.
عرفان امام عرفانی جامعه گریز نیست. عرفانی است که با تأسیس خانه و خانواده کانون زیست معنوی خویش را درست انتخاب می‌کند. عرفان امام خمینی(ره) عرفان زندگی است. «الدنیا مزرعه الاخره» است. خدمت‌رسانی به همه اعضای خانه است. عرفانی که از ظلم نکردن به گل‌های حیاط خانه آغاز می‌شود. خداوند را شاهد کوچکترین رفتار ظالمانه می‌بیند. آثار بدتر از آتش معصیت را در وجود خویش احساس می‌کند. بنابر این مهم چهار سفر عرفانی مقدماتی نیست. مهم نشان دادن داشتن زیستی نیایش واره در متن جامعه کوچکی نظیر خانواده است. تبدیل همه مناسبات جاری در فضا‌های خانه و خانواده برای تجلی روح بزرگ،‌ عاشق پرستش خداوند، روحی دلداده به خدمت به گل و گیاه باغچه‌ها در عین محبت ورزی به سایر اعضای خانه.عرفان امام خمینی(ره) عرفانی ضد زن و ضد زندگی نیست. انس و مودت و رحمت جاری شده خداوند میان زن و مرد را منطق زیست عرفانی خویش می‌گیرد . خاطرات پیرامون سلوک همراه با مودت و رحمت الهی امام خمینی(ره)به همه اعضای خانه خویش نشان می‌دهد نخستین فضای پرستش خمینی خانه اوست.
 

عرفان امام خمینی عرفانی جامعه ستیز نیست
دومین فضای تجسم بخش بهار دایمی نیایش در زندگی خمینی کبیر فضای جامعه خویش است. ندای هر مظلوم و محرومی را می‌شنود. تلاش روزانه خویش را ذکر خفی رسیدگی به فریاد آنها می‌کند. تحقق جامعه معنوی مورد نظر خداوند منطق عرفان اجتماعی او را می‌سازد. عرفان اجتماعی امام خمینی از نهضت قلندریه عترت طاهره الهام می‌گیرد. ضمن حساسیت به نیازهای خانه خویش نیم نگاهی به جریان زندگی همسایگان خویش دارد.تعهد در برابر زدودن جهل و فقر و ظلم و استبداد از جامعه را دارد.
عرفان امام خمینی عرفان ضد سیاست و ضد دولت و ضد دنیا نیست. نهضت انبیاء علیه فرعون‌ها الهام بخش عرفان مبارزه جوینده سیاسی است. عرفان سیاسی و عرفان مبارزه جوینده امام خمینی(ره) حامل وجه منفی و مثبت دعوت تمامی انبیاء الهی است. دعوت «ان اعبدوالله و واجتنبوا الطاغوت.» مبارزه برای تحقق حاکمیتی مردمی در برابر حاکمیتی فرعونی. اگر فرعون بخواهد «واستخف قومه»  مردم را تحقیر کند نمی‌گذارد که مردم تحقیر شوند. اگر فرعون بخواهد با گفتن «انا ربکم الاعلی» استبداد استعدادکش خویش را گسترش دهد عرفان مبارزه جوینده امام خمینی(ره) نمی‌گذارد. اگر فرعون بخواهد سلطه حکمرانی خویش را با استضعاف و اعمال خشونت گسترش دهد. عرفانی مبارزه‌جو ایستادگی در برابر آن را وظیفه ذاتی خویش می‌بیند. تا جلوی ضعیف کردن بخشی از جامعه به قیمت قوی شدن بخش دیگر جامعه بایستد. فرعون برای تحقق سیاست غلبه دادن قبطی بر سبطی سیاست «یستضعف طائفه منهم» خویش را از طریق «یذبح ابنائهم» پیاده می‌کرد و فرزندان مقاوم مردم روی تخت‌های پر میخ شکنجه می‌کشیدند. عرفان مبارزه جو اعلام مبارزه مسلحانه با فرعون نمی‌کند. موضع دفاع از زندگی سعادتمندانه مردم خویش را حفظ می‌کند. عرفان مبارزه جوی انبیاء هدف هدایت و نجات فرعون را نیز دارد.منطق عرفان تلاش گرانه و ایثارگر و عرفان مبارزه جویانه وخدمتگزارانه به نیازهای جامعه انسانی ونیازهای حکومتی و حاکمیت است. عرفان امام خمینی(ره) عرفانی چهار وجهی است.عرفانی مبتنی بر عشق دائمی به خداوند که چهار صفت عرفانی مبارزه جو و عرفانی سیاست جو و عرفانی جامعه‌گرانه جامعه گریز و عاشق خانه و خانواده است.
امروز 28سال از رحلت الگوی زیست نیایش واره چند بعدی می‌گذرد. انقلاب به نام خدای ایران هنوز نتواسته جوهره زیست معنوی رهبر خویش را به صورت نقش و نظام در قلمرو کشور ایران درآورد. استعمار دویست سال است با شکل‌گیری زیرساختهای الهیاتی چنین عرفانی مبارزه فعال می‌کند. عرفان چهار لایه امام خمینی(ره)حامل چهار منطق فلسفه الهیاتی است. فلسفه اجتماعی الهیات انقلاب ایران چهار لایه است. الهیات اجتماعی انقلاب ایران بین نهاد دین و نهاد دولت و نهاد دین وملیت پیوند برقرار کرد.

زندگی امام خمینی تجسم بهار دایمی نیایش
انقلاب ایران بین نهاد علم و عقل با نهاد دین و اخلاق پیوند بر قرار کرد. استعمار با ایجاد  تضاد بین نهاد دین و سیاست در واقع با حربه ناسیونالیسم وابسته بی‌سر پرستی قلمرو سرزمینی ملل جهان را دنبال می‌کند.هنگامی که دین داران با علم و عقل و دولت مبارزه کنند به‌طور طبیعی با دست خویش به انحطاط می‌روند.
الهیات اجتماعی انقلاب ایران در کنار عرفان چهار لایه امام خمینی(ره) چهار آرمان جهانی فلسفه بعثت را آرمان حضور سیاسی خویش قرار داد. اسلام مدافع آزادی مبتنی بر دموکراسی و استقلال مبتنی بر عدالت وارد مبارزه با برنامه استبداد و استعمار شد.
 استعمار در فردای پیروزی انقلاب نابودی راهبرد پیوند خورده با عرفان امام خمینی(ره)را در دستور کار خویش قرار داد. انقلاب ایران چهار روش گفت‌و‌گویی را برای تقریب مذاهب اسلامی و اتحاد جهان ادیان و اتحاد جهان آیین‌های معنوی و جهان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها دنبال کرد.
استعمار از فردای پیروزی انقلاب وارد مهندسی معکوس اجتماعی چند دهه مبارزه معنوی امام(ره)شد. استعمار سعی داشت در نیم قرن اخیرراهبرد منازعه ساز چهارجانبه را دنبال کند.استعمار میان هشت حوزه تمدن معنوی ملل جهان عملاً منازعه ساخت. ابتدا با فرقه‌سازی الهیاتی خلوص‌گرا و بعد با اعلان جهانی جنگ تمدن‌ها بعد از فروپاشی شوروی. استعمار فوق مدرن جهان ابتدا در چهار سوی اطلس فرهنگ معنوی ریشه دار ایران منازعات مذهبی و قومیتی را همزمان کلید زد تا پیام صلح مبتنی بر آزادی و عدالت ایران در مقیاس جهانی شنیده نشود.

منبع: ایران