1395/4/26 ۰۹:۰۶
جهان معقول و جهان مسحوس، در حد ذات خویش هیچ زمینهای برای پیوستن به هم ندارند، مگر اینکه جهانی میانه و میانجی، جهان مخیل به منزله پیوندگاه آنها، به منزله «مجمعالبحرین» وجود داشته باشد و از آن نه فقط در عرصه بحث مفهومی و نظریهپردازی فلسفی، بلکه در عرصه سلوک معنوی و تحقق وجود بهره گرفته شود.
در حقیقت چیزی چون «جان جهان» یا همان «ملکوت عالم» متعلق به این جهان میانی است که پیکار افلاطونیان کمبریج و دکارتیان بر سر آن در گرفته بود. واقعیت این است که در غرب نتیجه این پیکار به نفع دکارتیان تمام شد و افلاطونیان کمبریج عرصه را به حریف وانهادند. اما باید توجه داشت که شکست یک موضع فکری به معنای بطلان آن نیست (بطلان یک نظریه فقط به روش منطقی متناسب با آن محرز میشود و نه به دلیل اقبالنشدن به آن).
چه بسیار نظریات حق که دستکم در مقاطعی از تاریخ پیروان چندانی نیافتهاند! امامعلی(ع) فرمود: «لا تستوحشوا فی طریق الهُدی للقله اهله: در راه هدایت، به دلیل اندک بودن اصل آن، هراسان مشوید.» بنابراین اگر چنین موضعی حرف حقی برای گفتن دارد، باید برای احیای آن کوشید. میتوان کتاب ارض ملکوت را از چنین منظری نگریست.
فقدان عالم میانی
کربن بر آن است که بسیاری از نزاعهای بیحاصل میان الهیات و فلسفه، میان ایمان و علم، میان تمثیل و تاریخ که در مغرب زمین به راه افتاده است، معلول از دست رفتن این عالم میانی است و بنابراین بیتوجهی به آن را خسرانی بزرگ میداند (ر.ک: کربن، ۱۳۹۰، صص۵۴ به بعد). بنابراین مصمم به شناسایی این عالم و به یک معنا احیای آن پیکار در راه جان جهان است؛ ولی تنها بر مبنای سنت افلاطونیان در غرب و بقایای آنها در دوران معاصر، وارد در این پیکار نمیشود. بلکه به مشرق زمین، به ایران اسلامی، جایی که وطن معنوی اش میشود، روی می آورد؛ چه، در این سرزمین آن پیکار، همچنان زنده است و «افلاطونیان پارس» حضوری پیوسته و پیروزمندانه در آن داشته و دارند.
در اینجا نیز «افلاطونی» را باید به همان معنایی که در مورد افلاطونیان کمبریج گذشت، در نظر گرفت. در حقیقت این افلاطونیان در عرصه فکر و فرهنگ ایران زمین، چه ایران پیش از اسلام و چه ایران پس از اسلام، حضوری پررنگ دارند و حتی آن عرصه زیر سیطره حضور آنان قرار دارد. یکی از وجوه غالب اندیشه این افلاطونیان، تبیینهای شگرفشان از همان جهان میانی، ارض ملکوت، است.
ارض ملکوت
به نظرم این بخش از تحقیقات کربن که ناظر به ارض ملکوت است، علاوه بر آنکه پیام افلاطونیان پارس را به جهان مدرن میرساند، میتواند برای فیلسوفان و اهل معنا در جهان اسلام، بهویژه ایران ما، نوعی خودآگاهی به این جنبه ژرف اندیشه معنوی ایرانزمین، از ایرانمزدایی تا ایرانی شیعی، به بار بیاورد.
به هر حال میتوان تلاش او را به تعبیر ژیلبر دوران ـ محقق فرانسوی و از همکاران کربن ـ «فتح دگربارة عالم خیال» خواند. عالم خیال، عالم مثال، از کلید واژههای تفکر کربن است و در اصل این مضمون برای فهم غالب نوشتههای وی اهمیت مبنایی دارد. اما در برخی آثار وی مانند «تخیل خلاق در عرفان ابن عربی»، «زمان ادواری در مزدیسنا» و «عرفان اسماعیلیه» و «ارض ملکوت»، بیشترین و جدیترین مباحث را در اینباره آورده است.
در حقیقت تفاوت عالم مثال، با عالم معقول در این است که در این عالم، ماده و مقدار به معنایی متناسب با آن وجود دارد و بنابراین میتوان هم از زمانمندی آن سخن گفت و هم از مکانبندی آن. زمانمندی عالم مثال، عمدتاً در کتاب «زمان ادواری» و مکانبندی آن عمدتاً در کتاب «ارض ملکوت» بررسی شده است. بنابراین به نظرم باید این دو کتاب را به یک معنا مکمل هم دانست و وجوه مختلف عالم مثال را از این دو در کنار هم، فرا گرفت.
میتوان گفت اوج مباحث مربوط به عالم خیال در سنت عرفانی ما، در آثار سهروردی و ابنعربی است. بنابراین مطالعه دو کتابی که کربن درباره این دو شخصیت پرداخته است، یعنی جلد دوم کتاب «اسلام ایرانی» (درباره سهروردی و افلاطونیان پارس) و «تخیل خلاق در عرفان ابنعربی» در این خصوص بسیار کارساز میتواند بود.۱
درباره همین اثر اخیر، ژیلبر دوران مینویسد: مطالعه کتاب تخیل خلاق… بر من اثر صاعقهای را داشت که با یک کشف حقیقی همراه بود. دریافتم که اینککه بیش از ده سال به مطالعه و بررسی نظریههای مربوط به حوزه تخیل در مغرب زمین پرداختهام، اینک باید با شرمساری شیدا گونهای اعتراف کنم که شیخ اکبر در سده ۶هجریر۱۲ صاحب نظریهای کامل در باب صورت خیال و تخیل خلاق بوده است… دریافتم که در برابر نظریه خیال منعکس شده در فتوحات، همه پیشرفتهای روانکاوی عصر ما در حد مطالعات ابتدایی و ماقبل تاریخی، مینماید. دریافتم که در برابر شیخاکبر، همه آثار امثال فروید، آدلر، یونگ ـ و البته آثار خود من ! ـ زبان الکن کودکانهای بیش نیست.(دوران،۱۳۸۸،صص۱۳۲ـ۱۳۱).
*اطلاعات حکمت و معرفت
پینوشت:
۱ـ نگارنده در اثر دیگری کوشیده است پارهای مقدمات لازم برای فهم این مطالب را تمهید کند. ر.ک: انشاءالله رحمتی، کیمیای خرد، نشر سوفیا، ۱۳۹۲، صص۳۵۳ـ ۲۸۹٫
کتابنامه
۱ـ هانری کربن، تخیل خلاق در عرفان ابنعربی، ترجمه انشاءالله رحمتی (نشر جامی، ۱۳۹۰)
۲ـ هانری کربن، از هایدگر تا سهروردی، ترجمه حامد فولادوند (سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، ۱۳۸۳)
۳ـ فردریک کایلستون، تاریخ فلسفه، ج۵، فیلسوفان انگلیسی، ترجمه امیر جلالالدین اعلم (انتشارات سروش، ۱۳۶۲).
۴ـ رنه دکارت، گفتار در روش راه بردن عقل، ترجمه محمدعلی فروغی، در محمدعلی فروغی، سیر حکمت در اروپا، (ضمیمه جلد نخست، انتشارات زوار، ۱۳۶۷).
۵ـ رنه دکارت، تأملات در فلسفه اولی، ترجمه احمد احمدی (انتشارات سمت، ۱۳۸۷).
۶ـ مورتیمر آدلر، ده اشتباه فلسفی، ترجمه انشاءالله رحمتی، (انتشارات بینالمللی الهدی، ۱۳۷۹).
۷ـ اتین ژیلسون، نقد تفکر فلسفی غرب، ترجمه احمد احمدی (انتشارات حکمت، ۱۴۰۳).
۸ـ ژیلبر دوران، «فتح دوباره عالم خیال»، در مقالات دومین همایش تخیل هنری، (مؤسسه متن؛ فرهنگستان هنر، ۱۳۸۸).
۹ـ ژان وال، بحث در مابعدالطبیعه، ترجمه یحیی مهدوی و همکاران (انتشارات خوارزمی، ۱۳۷۵).
۱۰٫ Dcscartes, Selected Philosophical Writings, tr. John Cottingham, Robert Stoothoff, Dugald Murdoch, (Cambridge University Press, 1988)
11. John Cottingham, “Cartesion dualism: theology, metaphysics and scicnce”, in The Cambridge Companion to Descartes, Ed. John Cottinghom (Cambridgc University Press, 1992).
12. Jhon locke, An Essay Concerning Human Understanding. ed. Peler H. Nidditch (Oxford: Claredon Press. 1979).
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید