صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / هنرهای عامه / نمایش / چراغانی /

فهرست مطالب

چراغانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

چِراغانی، یا چراغان، جلوه و نمودی از جشن و مراسم شادی که با آرایه‌بندی فضاهایی از خانه‌ها، بازارها، گذرگاههای پررفت و آمد، میدانهای شهر، ارگهای سلطنتی و برخی از اماکن عمومی دیگر به وسیلۀ افروختن شمع، فانوس و انواع چراغهای روشنایی رنگارنگ، همراه است. چراغانیها عموماً به مناسبت برگزاری جشنهای مربوط به رویدادهای تاریخی با زمینه‌های ملی، مذهبی، حکومتی، و یا رویدادهای خصوصی و خانوادگی مانند عروسی، تولد، ختنه‌سوران و دیگر مجالس سرور ترتیب داده می‌شوند. 

معناشناسی

چراغانی به معانی مجازی جشن و سرور و مجلس جشن و شادمانی، و چراغبانی و چراغان کردن به معنی جشن گرفتن و آذین‌بستن به کار می‌روند (نک‍ : لغت‌نامه ... ، ذیل چراغان، چراغان کردن و چراغ‌باران). یکی دیگر از معانی چراغانی، در گذشته، شمع‌آجین‌کردن سر و تن بزهکاران بود؛ به این ترتیب که چند جای سر و تن بزهکار را سوراخ می‌کردند و در سوراخها فتیلۀ افروخته یا شمع افروخته می‌گذاشتند ( آنندراج، ذیل چراغان؛ غیاث ... ، 1 / 326). 
«چراغان» نام محلی ساختۀ دو تن از سلاطین عثمانی، واقع در بخش اروپایی بُسفر نیز است. سبب نام‌گذاری آن، برپایی چراغانیهای باشکوه، و هم‌زمان رها کردن سنگ‌پشتهایی با شمعهای افروخته بر روی لاکشان در باغهای لالۀ آن به هنگام دیدارهای مکرر اعضای خاندان سلطنتی از آن محل بوده است (EI2, II / 49). 

روشنایی

از دیرباز، نور و روشنایی نزد ایرانیان باستان و پیروان دینهای مزدیسنا و اسلام، مقدس بوده، و نماد و مظهری از خداوند انگاشته می‌شده است. بنابر سندی باقی‌مانده از دورۀ اشکانیان، زردشتْ اورمزد را به نور همانند کرده است (ویدن‌گرن، 303). در ادبیات ایران باستان، واژۀ خُرّ یا فَرّ به معنای روشنایی مقدس و فروغ الٰهـی، و یکـی از معـانی واژۀ سَکینـه (اصطلاحـی قرآنـی، نک‍ : بقره / 2 / 248) نزد فیلسوفان اسلامی، و در ادبیات صوفیانه، همان فَرّ یا فروغ الٰهی است (بلوکباشی، در فرهنگ ... ، 438). خداوند در قرآن کریم، وجود خود را «پرتو یا نور آسمان و زمین»، و مانند «پرتو چراغدانی که در آن چراغی باشد» خوانده است (نور / 24 / 35). 
ایرانیان با چنین ذهنیت فرهنگی ـ دینیِ پیشینه‌داری، پرتو آتش و نور چراغ را مقدس، و مَجلای تمثیلی حضور خداوند و منبع نیرو و شادکامی می‌انگارند؛ از این‌رو، در سوگندهای خود «به سوی چراغ» قسم می‌خورند و با توجه به این آیه که خداوند کافرانی را که بخواهند نور او را با دم دهانشان خاموش کنند، زینهار می‌دهد و نور خود را کامل‌کننده و جاودانه می‌داند (صف / 61 / 8)، خاموش کردن پرتو شمع و آتش و چراغ را با فوت کردن گناه می‌پندارند و از این کار گناه‌آمیز سخت می‌پرهیزند. این آیۀ قرآن به صورت مثل در ادبیات کتبی و شفاهی ما نیز بازتاب یافته است، چنان‌که سنایی می‌گوید: هرکه در سر چراغ دین افروخت / سبلت پف‌کنانش پاک بسوخت (ص 632)؛ مولوی نیز گفته است: هرکه بر شمع خدا آرد پُفو / شمع کی میرد، بسوزد پوز او (ص 862) و به شکل مثل سائر نیز در امثال و حکم دهخدا آمده است: چراغی را که ایزد برفروزد / هر آن کس پف کند، ریشش بسوزد (2 / 610).
در آیینهای خانوادگی، قومی، ملی و جشنهای مذهبی نیز پیوسته آتش، شمع و چراغ را برای نورآرایی و قداست بخشیدن به فضاهای گردهمایی به کار می‌برند، و با نورافشانی، دیو سیاهی و تباهی و ارواح اهریمنی زیان‌کار را که در تاریکی، به‌ویژه در پهنۀ شب آشیان کرده‌اند، از زیست‌بوم خود می‌رانند، و به جای آن نور الٰهی را با تندرستی و شادی می‌آورند (بلوکباشی، همان، 379، نوروز ... ، 66). 

در اعیاد ملی کهن

ایرانیان بسیاری از روزهای سال مانند نوروز، سده، مهرگان، بهیزک یا پنجۀ دزدیده (5 روز گاهانیک) و مانند آنها را براساس گاه‌شماری ایرانی، جشن می‌گرفته‌اند. همۀ این روزها به‌نحوی با طبیعت پیوند دارند و زمان دگرگونی طبیعت و گذار از یک دور کیهانی به دور کیهانی دیگر را نشان می‌دهند. آنان نوروز (ه‍ م) را در آغاز بهار برگزارمی‌کردند و آن را روز تکرار نوبتی آفرینش و هنگام نوشدگی سال و باززایی و تجدید حیات طبیعت می‌دانستند؛ جشن سده (ه‍ م) را در 10 بهمن ماه می‌گرفتند و آن را روز پیدایش آتش و پایان چلۀ بزرگ و شب چلۀ کوچک و شکستن کمر سرمای زمستان می‌شمردند؛ مهرگان را در روز 16 مهر ماه، آغاز پاییز، جشن می‌گرفتند و آن را روز پیروزی فریدون، شاه پیشدادی، بر ضحاک به شمار می‌آوردند؛ و بهیزک، یا 5 روز گاهان از دور 10روزۀ فروردگان را در پایان سیصد و شصتمین روز سال، به‌ویژه روز اسفندارمذ، سومین روز بهیزک ( آنندراج، 2 / 1416؛ معین، 1 / 131، حاشیۀ 4)، زمان فرود آمدن فَرَوَرها یا ارواح نیاکان به روی زمین و پیوستن به خاندانهای خود می‌انگاشتند. در این جشنها، با افروختن آتش و گذاشتن فانوس و فتیله‌های افروخته از پنبۀ آغشته به روغن کرچک بر روی بام و صحن خانه‌ها و روشن کردن گذرگاههای محله با فانوس و مشعل شهر را چراغان می‌کردند (بلوکباشی، همان، 65؛ فره‌وشی، 43-44؛ برای آگاهی از نظر بیرونی دربارۀ پیدایش و خاستگاه مهرگان، سده، و فـروردگـان بـه تـرتیب، نک‍ : الآثار ... ، 273-276، 281، التفهیـم، 254، 256- 258). 
این چند جشن، مهم‌ترین و عمومی‌ترین جشنهای ملی و مردمی بوده است و همۀ ایرانیان در آن سهیم بوده‌اند. روایتهایی چند از رسم آتش‌افروزی و چراغانی در جشنهـای ملی ‌ـ ‌مردمی در نخستین سده‌های اسلامی در دست است که به چند نمونه از کهن‌ترین آنها اشاره می‌شود: 
1. آتش‌بازی و چراغانی شب سده در کنارۀ زرین‌رود (زاینده‌رود) اصفهان در 323 ق / 935 م، به دستور مرداویج، که همراه بود با افروختن مجسمه‌ها و ستونهای بزرگ شمعی و آتش‌زدن بوته‌های خار و هیزم و پرواز دادن پرندگانی که به پا و منقار آنها فتیله‌های افروختۀ آغشته به نفت بسته بودند (ابوعلی، 5 / 412-413؛ نیز نک‍ : فقیهی، 75). 
2. چراغانی و آتش‌افروزی شب سدۀ 426 ق / 1035 م به دستور امیرمسعود غزنوی در صحرای راه مرو (برای تفصیل آن، نک‍ : بیهقی، 442-443). 
3. در دورۀ عباسی نیز جشن سده را که به آن «لیلة الوقود» (شب آتشها) می‌گفتند، با شکوه فراوان و همراه با آتش‌بازی برپا می‌کردند. در این جشن، قایقهای روان بر روی آبهای دجله را با شمع و فانوسهای فروزان چراغان می‌کردند و مردم بغداد در کرانه‌های رود دجله گرد می‌آمدند و بـه تماشای آنها و دیگر سرگرمیها و تفریحهـا می‌پرداختند (نک‍ : احسن، 351؛ نیز برای چراغانی در جشن سدۀ 484 ق / 1091 م، نک‍ : نویری، 190). 
4. ترتیب دادن جشن چراغانی نوروز به مدت 6 روز در شهر بغداد، به روایت محمد بن علی تنوخی (د 384 ق / 994 م) در کتاب نشوار المحاضرة، که در این جشن مردم عادی خانه‌های خود را با تکه‌های پنبۀ افروخته در بخوردانهای گلین، و در کاخهای سلطنتی با پارچه‌های گران‌بهای زهریِ آغشته به روغن بلسان و دیگر مایعات خوش‌بو در بخوردانهای سنگی، تزیین و چراغانی می‌کردند. شبها هم مردم در گذرگاهها گرد می‌آمدند و آتش می‌افروختند (نک‍ : احسن، 349). 
مردم ایران از گذشته‌های دور جشن نوروز را با آتش‌افروزی و چراغانی در خانه و محل کار و کوچه و بازار آغاز می‌کرده‌اند و با گذاشتن فانوس و چراغهای افروخته روی بامها و در اتاقهای خانه و روشن نگه‌داشتن آنها در طول شب سال نو تا بامداد اول فروردین، و خاموش نکردن آتش اجاقها به استقبال ارواح مردگان خود که گویی در این شب به خانه‌هایشان باز می‌گردند، می‌رفته‌اند و با این رفتار نمادینْ برکت، نعمت، تندرستی و دل‌خوشی را برای صاحبان خانه و اعضای خانواده هدیه می‌آورده‌اند (شهری، 4 / 95؛ بلوکباشی، نوروز، 64، 66؛ نیز نک‍ : ه‍ د، نوروز). 
در عیدهای ملی و مذهبی، به‌ویژه در شبهای تحویل سال نو، به دستور شاهان و حکومتهای وقت، میدانها و خیابانهای پایتخت و شهرهای بزرگ را می‌آراستند و در آنها چراغانی و آتش‌بازی راه می‌انداختند (همان، 64-65؛ برای چراغانی دارالسلطنۀ تبریز در تحویل نوروز 1044 ق، نک‍ : وحید، 258). به دستور شاه عباس دوم، تمامی اطراف دریاچۀ عباس‌آباد را به مناسبت جشن نوروز 1063 ق به شکلهای مختلف چوب‌بندی و چراغانی کردند (همو، 529، 534-536). 

در اعیاد مذهبی

مردم ایران در گرامیداشت عیدهای مذهبی مانند عید غدیر، قربان، مبعث، فطر، میلاد پیامبر اکرم (ص) (ه‍ م م)، ولادت حضرت علـی (ع) و میـلاد حضرت مهـدی (ع) (نک‍ : ه‍ د، نیمۀ شعبان)، ضمن برگزاری مراسم مختلف شادمانی به چراغانی نیز می‌پردازند. کهن‌ترین گزارشها دربارۀ برپایی مراسم چراغانیهای مذهبی در دو عید مبارک نیمۀ شعبان و غدیر خم در نیمۀ دوم سده‌های 3 و 4 ق است؛ رودکی در شعر خود: «چراغان در شب چَک آن چنان شد ... » به رسم چراغانی در شب چَک (نک‍ : نفیسی، 547)، هندوشاه در تجارب السلف به «موسم جمعیت و شعلان (آتش‌افروزی و چراغان)» در شب نیمۀ شعبان در زمان معتمد، خلیفۀ عباسی (256- 279 ق / 870-892 م)، در شهر بصره و تجمع «اکابر و اعیان شهر» در آن (ص 41، 190)، و ابن‌جوزی در المنتظم (7 / 16) و ابن اثیر به برپا داشتن مراسم جشن و ترتیب آذین‌بندی و چراغانی در شب عید غدیر، به فرمان معـزالدولـه در 352 ق / 963 م (نک‍ : فقیهـی، 469-470) اشـاره کرده‌اند. 
شب چَک یا شب برات را که شب قدر دانسته‌اند و در عربی لیلة الصَکّ (معرّب چَک)، لیلة البرات، و لیلة القدر گویند، به اختلاف با شبهایی از ماه شعبان یا رمضان (شبهای فرد 19، یا 21 و یا 23 رمضان) تطبیق داده و گفته‌اند که در یکی از این شبها، خداوند قرآن را فرستاد (قدر / 97 / 1) و مردم را به فرود آمدن فرشتگان و روح بر روی زمین نوید داد (همان / 5). بیرونی این شب را به صراحت شب پانزدهم شعبان و شبی بزرگ و شب بیزاری جستن از دوزخ نوشته است ( الآثار، 425، التفهیم، 225). 
ریشۀ مراسم آتش‌افروزی و چراغانی در شب چک و به روز آوردن آن شب، چنان‌که پیدا ست، باید رسمی ایرانی و بسیار کهن و بازماندۀ ایام فروردگان (= جشن مردگان، ه‍ م) در دورۀ اسلامی بوده باشد (رواقی، 214- 215). مراسم برات در شبهای ماه شعبان در خراسان به مراسم «چراغ برات» (سیدی، 7) معروف است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، شب برات). روز میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) نیز برای شیعیان جهان روزی بسیار مبارک و عیدی بزرگ است. درگذشته، جشن‌گرفتن این روز در ایران رسم نبوده، و گویا ناصرالدین شاه آن را بنیاد نهاده است (اعتمادالسلطنه، 175). گزارشهایی پراکنده از آتش‌بازیها و چراغانیهای مردمی و حکومتی در این روز در منابع مختلف آمده است. فووریه، پزشک ناصرالدین شاه، به جشن آتش‌بازی ایرانیان در این عید در میدان مشق سپاه تهران اشاره می‌کند (ص 205). 
برخی از نویسندگان از چراغانی و آتش‌افروزی شیعیان به مناسبت روز غدیر خم در شهرهای بغداد، کرخ و باب‌الطاق عراق یاد کرده‌اند که عموماً این جشنها همراه با نواختن طبل و شیپور و برپا‌کردن گنبدها و تزیین آنها با پارچه و جامه بوده‌است (ابن‌جوزی، 7 / 16، 206؛ ابن اثیر، 8 / 549-550). 
دورۀ صفویه و قاجاریه، به‌ویژه عصر شاه عباس اول صفوی و ناصرالدین شاه قاجار، زمان ترویج و شکوفایی چراغانیها در جشنهای مذهبی در ایران بوده است. در این دوران با همۀ دشواریهایی که برگزاری آذین‌بندی و چراغ‌افروزی و فراهم کردن اسباب و وسایل و نصب و آرایه‌بندی آنها داشت، چراغانیها را با مجد و شکوهی خاص برپا می‌کردند. مردم برپایی چراغانی در جشنهای مذهبی، به‌ویژه جشن نیمۀ شعبان، و شرکت در آنها را فریضۀ دینی می‌انگاشتند و عاشقانه برای برگزاری و حضور در آنها می‌کوشیدند. 

در جشنهای پیروزی

سالروز پیروزی قهرمانان افسانه‌ای، حماسی و تاریخی بر اهریمنان، هماوردان و دشمنان از رویدادهایی است که از دوران اساطیری تاکنون در اغلب فرهنگهای جهان جایگاه ویژه و ارزشمندی داشته است، و بنابر آیینهای خاص آنها را ارج می‌نهاده‌اند. مردم در جامعه‌های هندوایرانی، جشنهای پیروزی قهرمانان و پهلوانان فرهنگ خود را با آذین بستن و چراغـان کردن شهر متجلـی می‌ساختـه‌اند. داستـانهای حمـاسی ـ قهرمانی شاهنامه و داستانهای شفاهی مردم ایران، روایتگر برخی آذین‌بندیها و چراغانیهایی هستند که مردم در استقبال ورود پیروزمندانۀ قهرمانانشان، در شهرها ترتیب می‌دادند. 

 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: