بست، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 8 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239349/بست،-سفرنامه
سه شنبه 14 اسفند 1403
چاپ شده
2
فصل دوازدهم را میتوان مهمترین فصل کتاب از نظر موضوعات مردمشناسی نامید (نک : ص 248 ff.). وی طوایف ایرانی را به این صورت تقسیم کرده است: افشار، قاجار، قرهقاپاق، ترکمن، گیلی، کرد، لر و بختیاری (ص 256). البته از گروههای دیگری چون بربریها نیز نام میبرد و آنها را مشابه کولیها توصیف میکند. وی در مورد مردمان آذربایجان مینویسد: «ترکزبانان ایران به همان زبانی صحبت میکنند که گاه ترکی ماورای قفقاز و ترکی آذربایجان گفته میشود. این زبان از سوی مردمانی که در مناطق شمالی از سرحدات غرب یا شرق ساکناند، تکلم میشود» (ص 257). سپس به زبان فارسی به عنوان شاخهای از زبانهای هندواروپایی که تحت تأثیر عربی قرار گرفته است میپردازد (همانجا).او اعتقاد دارد هرچه به سمت نواحی داخلی ایران پیش میرویم، عقبماندگی بیشتری را شاهدیم. دستبافتههای طوایف ایرانی ازجمله فرش، پارچه و شال موضوع دیگری است که بست به طور مفصل به آنها پرداخته است. سوزندوزیها، طراحیها و سایر تزیینات نیز مورد توجه او بوده است. سفالگری، قلمکاری، تذهیب، جلدسازی، نازککاری، کندهکاری و بسیاری هنرهای دیگر از جمله صنایعی است که وی دربارۀ آنها صحبت کرده است (نک : ص 260-263).شرابسازی از مشاغلی بوده که ارمنیها، یهودیها و زردشتیان به آن اشتغال داشتهاند. او مردمان ایران را بسیار فقیر میداند و در بین آنها کشاورزان را فقیرترین قشر جامعه میخواند (ص 263-264). اصطلاحات سلام و احوالپرسی ایرانیان مثل «سایۀ شما کم نشود» و سایر تعارفات خاص ایرانیها برای نویسنده بسیار جالب بوده است.فضای قهوهخانه و وصف پذیرایی با چای، قهوه و قلیان و نیز فضای حمامهای عمومی به خوبی توسط وی تشریح شده است (ص 265-266). غذای معمول ایرانیها عبارت بوده از نان، گوشت، برنج، میوه و سبزیجات. در میان نانها او نان لواش را توصیف میکند. در زمانی که بست به ایران آمده، پخت برنج به صورت پلو رایج بوده است (ص 267-269). سرگرمیهای زنانه به صورت خصوصی و شامل دورهمنشینی و گپ زدن و رقصیدن بوده است. مردان بیشتر با نوشیدن شربت و دود کردن قلیان، ورقبازی، سوارکاری، شکار، بازپرانی و قوچبازی وقت خود را سپری میکردند (ص 269).عروسیها چند روز طول میکشیده، و شامل مراسم متعددی بوده است. او سن ازدواج را بین 8 تا 10 سالگی و به ندرت تا 16 سالگی بیان کرده است (همانجا). مراسم کفن و دفن و آیینهای آن، مطلب بعدی است که نویسنده شرحی داده است. سوادآموزی، آموزش شکار، سوارکاری و کشتی از مواردی بوده که برحسب شرایط مالی و اجتماعی افراد صورت میگرفته است. فرزندان اعیان امکان داشتن آموزشهای خصوصی را داشتند. آباد کردن باغ از لذتهای ایرانیان از هر قشری محسوب میشد. بهطورکلی نوازندگی کاری بود که اقشار پایین مثل لوطیها به آن میپرداختند. وی ساز تار را با گیتار غربیها مقایسه کرده است (نک : ص 270 ff.).فصل سیزدهم با شرح سلسلهمراتب سیاسی و درباری حکومت ایران آغاز میشود. نویسنده اصطلاحاتی چون قبلۀ عالم و شاه شاهان را در نظام پادشاهی ایران توضیح میدهد. سپس به شرح هریک از اصطلاحات صدراعظم، سپهسالار، مستوفیالممالک، عینالدوله، معتمدالدوله و نظایر آن میپردازد (نک : ص 274-279). پس از آن نظام قضایی، شرعی و عرفی را مطرح کرده است. برخی رفتارها و آداب اداری از سوی بست مورد توجه قرار گرفته، ازجمله رشوه و پیشکش که در همۀ ارکان اداری، قضایی و مذهبی دیده میشد (ص 286).وی به نظام غلامداری در ایران اشاره میکند که شامل خرید و فروش اسرای جنگی و غیرمسلمانان میشده و از لحاظ شرعی نیز مانعی برای آن نبوده است. او به ندرت غلام سفیدپوستی دیده مگر فرزندان اسرا، اما بسیاری از ترکمانان را دیده که غلام بودهاند (ص 287). وی شمار غلامان سیاه پوست را زیاد دانسته است و گزارش کرده که آنها از عربستان (مکه) آورده میشدند (همانجا). او به طور مفصل انواع ازدواج را توضیح داده و طی آن مراسم مختلف آن را شرح میدهد و تفاوتهای میان مسلمانان و غیرمسلمانان را از منظر قوانین مملکتی متذکر میشود (ص 288-291).فصل چهاردهم در واقع تاریخ اسلام در ایران است که در لابهلای آن به بسیاری از باورهای مردمی، اماکن و نمایشهای مذهبی، نقش مدارس دینی و شخصیتهای مذهبی، محافل و انجمنها اشاره شده است (ص 292 ff.).فصل پانزدهم به اقلیتهای مذهبی زردشتی، یهودی و بهخصوص ارمنی ایران اختصاص یافته است و دین، اخلاق، مناسک، ارزشها و خصوصیات اجتماعی ـ مذهبی هریک تا جای ممکن توضیح داده شده است. وی غیرمسلمانان ایران را به پرستشکنندگان آتش، یهودیان، نسطوریان، ارمنیها و گرجیها تقسیم میکند. سپس باورهای پیروان هر یک از این ادیان را بهطور مختصر توضیح میدهد (نک : ص 311 ff.).او شباهتهای دین زردشتیان را با مسلمانان و مسیحیان مطرح میکند و از قول مردم میگوید که زردشتیان قابل اعتمادترین و راستگوترین مردماناند (ص 316).در پایان یادآور میشود هرچند که بست در مقدمۀ خود ادعا کرده این اثر حاصل مطالعات و تحقیقات مستقیم او طی 11 سال اقامتش در ایران بوده است، اما شیوۀ مشاهدات و ثبت وقایع برخلاف برخی دیگر از سیاحان نکتهبین، چندان دقیق و استوار نیست. تلفظهای نادرست او از اسامی اشخاص و به ویژه اماکن و عدم اتصال و توالی منطقی فصول بهخصوص تا فصل دوازدهم ازجمله ضعفهای واضح کتاب است. علاقۀ زیاد او به تاریخ و جغرافیا تا حد ثبت جزئیات و توجه فراوان به اطلاعاتی چون وجه تسمیه به روشنی دیده میشود؛ هرچند او به گفتۀ خود از منابعی که از نویسندگان ایرانی در اختیار داشته، استفاده کرده است. مسلماً مأموریت و تحصیلات وی ایجاب میکرد که به موقعیت مسیحیان و کلیساها و هیئتهای مبلغان در ایران توجه بیشتری نشان دهد. اطلاعات وی در این زمینهها از موارد قوت این کتاب برای پژوهشگران محسوب میشود. این کتاب تاکنون به فارسی ترجمه نشده است.
Bassett, J., Persia:The Land of the Imams, Glasgow, 1887.
پیمان متین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید