بست، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 8 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239349/بست،-سفرنامه
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
2
بَسِت، سَفَرْنامه، گزارش سفر و اقامت جیمز بست، مؤسس و مبلغ هیئت پرسبیتری های آمریکایی در ایران طی دهۀ آخر سدۀ 19 م / 13 ق، با عنوان «ایران، سرزمین امامان» (مل ). این اثر ازجمله سفرنامههایی است که در آن ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در لابهلای گزارشهای نویسنده مورد توجه قرار گرفته است.بست در پیشگفتار کتاب خود پس از توضیح واژههای ایران (و تلفظهای مختلف آن) و پرشیا به عباراتی که برای توصیف این کشور به کار برده میشود، اشاره میکند، نظیر «سرزمین آتش»، «سرزمین شیر و خورشید» و «مملکت اثنا عشری» (ص v). او در توضیح انتخاب نام کتاب خود، یعنی «ایران، سرزمین امامان» مینویسد: «مردم ایران از هر قشر و طبقهای به نام امامان متوسل میشوند، و مرقد امامزادهها، تپهها و درههای اطرافشان با نام آنها قداست مییابد. برای همین من با توجه به نقش برجستۀ ائمه در این سرزمین در دوران معاصر به این نتیجه رسیدم که عنوان «سرزمین امامان» عنوانی مناسب باشد» (ص vi).بست کتاب خود را در 16 فصل تنظیم کرده است. در فصل اول وی مسیر حرکت خود را از قسطنطنیه به دریای سیاه (ترابوزان) و به سوی ایران شرح میدهد. وی در شروع این فصل انواع مسیرهای ممکن برای حرکت از اروپای مرکزی به سوی آسیای صغیر، قفقاز و ایران را توضیح داده، پس از آن به طور مفصل به شهرهای قسطنطنیه و ترابوزان پرداخته است (نک : ص 1 ff.). فصل دوم شامل توصیف سیر حرکت او به سمت مناطق ارمنینشین تا کردستان، خوی و اورمیه است. کجاوه و تخت روان ازجمله وسایل نقلیهای است که نظر نویسنده را به خود جلب کردهاند. او در مجموع کجاوه را امنتر و کاربردیتر از تخت روان دانسته، و در این ضمن به روشهای چاروادارها در مدیریت مسافران و بارها و نحوۀ بهکارگیری چهارپایان (یابوها) اشاره کرده است (ص 16-18).بست در ادامه، زندگی خود را در چادر تشریح میکند که به عنوان اولین تجربه از این نوع زندگی برای وی بسیار جالب بوده است. او در روستای قزلدیزه با یزیدیان ساکن در آنجا ملاقات داشته است و توضیحی دربارۀ عقاید آنها به ویژه روابط اجتماعی، مذهبی و فرهنگی آنها با ترکان مسلمان ارائه مینماید و به مواردی چون اختلاف در عقاید، زبان، خوراک و قوانین مذهبی آنها اشاره میکند (ص 31-32). آداب زناشویی، مراسم خاکسپاری، باورها و نمادهای یزیدیان مطالب بعدی است که نسبتاً مفصل به آن پرداخته شده است. هنگامیکه وی در حال عبور از منطقه بوده، وبا در خوی و اورمیه شیوع داشته است. او مینویسد: «روش ایرانیان برای درمان وبا، استفاده از آب سرد است. گفته میشود که آب باید تا لحظۀ آخر روی مریض پاشیده شود، اما من فکر میکنم که این روش درمانی در دورۀ کنونی کاملاً ناکارآمد است» (ص 34). او در منطقۀ سلماس افزون بر مسلمانان و ارمنیان با سکنۀ نسطوری آشنا میشود که در میان آنها مبلغان آمریکایی هم بودند.بست در فصل سوم مفصلاً دربارۀ نسطوریان صحبت کرده است. او در آغاز این فصل تاریخچهای از اورمیه یا شهری که توسط مغان بنا نهاده شده است، ارائه میکند (ص 41). وی ترکیب جمعیتی وقت اورمیه را چنین بیان کرده است: 000‘1 یهودی، 000‘1 نسطوری و 500 ارمنی. عمدۀ جمعیت شهر را مسلمانان و ترکان افشار تشکیل میدادند. او افشارها را گروهی از طوایف تاتار که از گذشتهای دور در این منطقه اسکان یافتهاند، میخواند (ص 42). وی در تشریح لباس یکی از اشراف اورمیه مینویسد: «او قبای کشمیری پوشیده بود که حاشیههایش با خز آراسته شده بود، و یک کلاه مشکی از پوست بره یا آستراخان بدون لبه بر سر، و شلواری مشکی و جورابهای سفید بر پا داشت» (ص 44). سپس پذیرایی با قلیان و چای در استکانهای کمر باریک را شرح میدهد (همانجا). متعاقباً گزارشی مفصل و خستهکننده از مسیحیان اورمیه و موقعیت مبلغان آمریکایی در این شهر توسط بست ارائه میشود (نک : 45 ff.).طی فصل چهارم، مسیر سفر از تبریز تا زنجان شرح داده میشود که همزمان مرگومیر بالایی به سبب خشکسالی در منطقه رخ داده بود. او به مردانی برمیخورد که بالاپوشی از پوست بز به نام یاپونچه به تن داشتند. بست مصالح اصلی خانههای ایرانی را موادی از قبیل خشت، گچ و سنگ، چوب سپیدار (برای مسقف کردن آنها) و نیز کاه برشمرده است (ص 60). برخلاف خانههای روستایی که وی آنها را دلگیر و تاریک خوانده، خانههای اعیانی را بسیار زیبا و نورگیر وصف میکند که افزون بر تزیینات عالی معماری از آینهکاریهای هنرمندانهای نیز برخوردارند (ص 60-61).وی پس از ورود به تبریز آن را یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای ایران و همردیف با تهران مینامد که 200 هزار نفر جمعیت دارد. حدود 500 خانوار در تبریز ارمنی بودند و اتباع روسیه، فرانسه و انگلیس نیز دیده میشدند (ص 64-65). او ترکیب اصلی مسلمانان تبریز را افشارها میداند. وی به نقل از نویسندگان ارمنی در وجه تسمیۀ شهر تبریز میگوید که هوسرو ارمنی پس از غلبه بر پادشاه ایران در 253 م شهری بنا نهاد به نام دَوریز که اسامی تَوریز، تَریز و تبریز از آن مشتق شدهاند. اما درعینحال وی مدارک موجود در این مورد را که این شهر یا این منطقه پایتخت ارمنستان بوده است، بسیار ضعیف میداند (ص 66-67).بست در ادامه به برخی از بازیها و نمایشهای مردم تبریز همچون گرگرقصانی پرداخته است (ص 66-67). وی در مسیر تبریز تا میانه از 3 چاپارخانه نام میبرد (ص 68). او به یکی از روشهای تنبیه ایرانیان، که آویزان کردن مجرم و گچ گرفتن او ست نیز اشاره میکند (ص 69-70).شهر میانه در کنار رودخانۀ قزلاوزن دارای مزارع حاصلخیز بهویژه برای کشت گندم، پنبه و برنج بوده است که همین امر باعث شده تا مأمن بسیاری از مهاجران فراری از قحطی باشد (ص 71). طی ورود و اقامت او در یک کاروانسرا، از پذیرایی و حتى خوشامدگویی با ساز (تار و تنبور) و آواز یاد میکند. این نوازندگان لوطی نام داشتند که وی در ادامه به توضیح وجهتسمیه و جایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها میپردازد (ص 75). نویسنده در توصیف شهر زنجان، اشاره میکند که تا سالها، بابیها در این شهر از قدرت زیادی برخوردار بودهاند (ص 77).فصل پنجم شرح سفر به سلطانیه، قزوین و تهران است. او پس از شرح خصوصیات جغرافیایی و تاریخی این مناطق به توصیف اماکن مهم و کهن آن نیز میپردازد (ص 78 ff.). بست تهران را از جوانب جغرافیایی، اقلیمی و تاریخی مفصلاً شرح میدهد و معتقد است که این شهر پاکیزهترین و بهداشتیترین شهر ایران است (ص 100).فصل ششم کلاً به تهران اختصاص یافته است. بازار، ارک، شمسالعماره، تلگرافخانه، دروازۀ ناصریه، و بسیاری اماکن شهر با معماری و تزیینات داخلی و خارجی و حتى باغات آنها نظر مؤلف را سخت به خود جلب کرده است (نک : ص 102-105). وی در توصیف کالج شاهی (دارالفنون) از رشتههایی که در آن تدریس میشود، نظیر موسیقی، مشق نظام، زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی، روسی، مهندسی، مخابرات و نقاشی نام میبرد. کتابهای درسی که در کالج شاهی تدریس میشده، ترجمههایی از متون فرانسه بوده است (ص 105-106).تکیۀ شاه از دیگر مناطقی است که وی آن را توصیف میکند. باغستان لالهزار با گلها و درختان زیبایش از نظر او چشمگیر بوده است. دروازه شمیران، دروازه قزوین، پاچنار و سرچشمه از جمله محلاتی است که وی به آنها اشاره میکند. در این فصل شرحی از قسمتهای مختلف بازار و راستههای آن مثل چیتفروشان یا قندفروشان آمده است.حمامها از دیگر جاهایی است که نویسنده در مورد آنها قلم زده و مینویسد: «مسیحیان و هر غیرمسلمان دیگری اجازه ندارند وارد حمامهای عمومی شوند. پیروان سایر ادیان باید حمام مخصوص به خود داشته باشند. اروپاییان معمولاً از حمام ارمنیان استفاده میکنند. حمامهای عمومی در روزهای بخصوصی به روی زنان باز است» (ص 110-111). او آمار یهودیان شهر را به گزارش خودشان حدود 100 خانوار یا 500‘1 نفر ذکر میکند (ص 113) و آمار ارمنیها را در سال 1289 ق / 1872 م، حدود 000‘1 نفر در شهر و 300 نفر در اطراف (شمیران) میداند (همانجا). یهودیان تهران پزشک، تاجر و عدهای نیز عرقساز و شرابساز بودهاند. ارمنیها نیز بیشتر به دادوستد و صنعتگری میپرداختند. برخی خانوادههای ارمنی از اعیان ارمنستان بودند و قلیلی نیز از روسیه آمده بودند (ص 113).گبرهای تهران که از کرمان و یزد آمده بودند، حدود 150 نفر بودند و به تجارت ابریشم و چیت و قالی اشتغال داشتند (ص 114). مدارس آنها زیر نظر جمعیت پارسیان بمبئی اداره میشد (همانجا). آیین زردشتیان در قرار دادن مردگان در برج خاموشی در کوههای ری از سوی بست مورد توجه قرار گرفته است (همانجا). وی تهران را مهمترین شهر میان قسطنطنیه و سند یا حتى تا دیوار چین میداند (ص 115). عمده مطالب دیگر این فصل به ناصرالدین شاه و دربار او میپردازد.فصل هفتم به سفر مؤلف به سمت همدان اختصاص یافته است. وی تاریخ ادوار مختلف این شهر تا دوران اسلامی را ذکر میکند. مقبرۀ ابوعلیسینا از جمله اماکنی است که بست از آن دیدار کرده است. در این شهر نیز ارمنیان و یهودیان به تجارت مشغول بودند؛ هرچند برخی از ارمنیان کشاورز و برخی از یهودیان پزشک بودند (ص 131-132). او در ادامه میافزاید که ارمنیها نیز به تقلید از یهودیان، نهادی مشابه فالگیرخانه، دایر کرده، و نام آن را کشیشخانه گذاردهاند (ص 132). وی یهودیان همدان را از کهنترین ساکنان این شهر میداند و در این فصل، همچون سایر فصول کتاب به تفصیل به موقعیت و شرایط فرق مختلف مسیحی (نسطوری، پرُتستان و ارمنی) میپردازد (ص 133-134). او شمار خانوارهای یهودی شهر سنه را 300 خانوار، و نسطوریان آن را 80 خانوار ذکر میکند. بست از یک مرکز تبلیغی کاتولیک رومن که در منطقه قدمت داشته است، نیز یاد میکند (ص 136). او در راه سنه به اورمیه و در نواحی سقز و ساوجبلاغ به عشایر کرد و زندگی شبانی آنها اشاره کرده است (ص 140).فصل هشتم دربارۀ شهر اصفهان است. بست در این فصل در سفر از تهران به اصفهان به طور مفصل به توصیف جوانب تاریخی دو شهر قم و اصفهان اهتمام ورزیده است. او بنابر روایتهای ایرانی، بنیاد اصفهان را به پادشاهانی اسطورهای چون هوشنگ، تهمورث و جمشید نسبت میدهد (ص 152). به طور مشخص در این شهر نیز وضعیت مسیحیان (ارمنیها و بهخصوص لازاریستها) مورد تفحص دقیق نویسنده بوده است (ص 155-157). از مشاغل اصلی ارمنیان جلفا تولید شراب و عرق بوده است (ص 158).فصل نهم دربارۀ مسیر بازگشت از تهران به سوی دریای سیاه است و در آن مواردی هست که به مردم و فرهنگشان میپردازد. نگهداری از باغات زیتون در منجیل و مرکبات گیلان و مازندران به عنوان یکی از مهمترین مشاغل مردم منطقه ذکر شدهاند. کشت برنج و مراقبت شبانهروزی از شالیزارها نیز از مشاغل عمدۀ مردم محلی بوده است. طبق گزارش بست گراز، خرس، ببر، پلنگ و دیگر حیوانات وحشی در جنگلهای بلوط و گردوی این مناطق، وجود داشته است (ص 165-166).وی در ادامۀ مسیر خود به سمت باکو، شماخی و ماورای قفقاز به آتشکدههایی برخورده است که برخی از آنها تبدیل به امامزاده شدهاند (ص 175). در ناحیۀ قرهباغ با ترکیبی از جمعیتهای کرد، ارمنی، تاتار، گرجی و روس روبهرو میشود و به توصیف هر یک میپردازد (ص 182). تفلیس و بندر باتوم آخرین شهرهاییاند که بست ضمن معرفی آنها، ساختار و موقعیت جمعیتی و اجتماعی آنها را تشریح میکند.فصل دهم بـه سفر تهران تـا مشهد اختصاص یافته است (نک : ص 189 ff.). او در سمنان به گویشهایی که در مناطق دهنمک، لاسگرد و سمنان تکلم میشده است، اشاره میکند و به مقایسۀ آنها با فارسی میپردازد (ص 194). در ادامۀ سفر در برخورد با کاروانها از مردمانی مختلف از ترک و افغان و تاتارهای روسیه گرفته تا دراویشی از هند و حتى اشرافی از تهران نام میبرد. نحوۀ سفر او هم پیاده بوده و هم سوار بر اسب و الاغ و شتر. طوایف مختلف ترکمنها شامل تکه و گوکلن از دیگر مردمانی بودند که بست با آنها دیدار داشته است. درویشان از دیگر قشرهای جامعه بودند که مورد توجه او قرار گرفتند و شرح احوال آنها در کتاب آمده است (ص 200-203).وی در مسیر خود، به مناطق بیآب و علف و خالی از سکنه برمیخورد تا آنکه در نزدیکیهای عباسآباد کمکم گیاهانی چون انگدان (انغوزه)، بوتههای تیغدار و معدود گلهای پراکنده ظاهر میشوند (ص 207-208). در این منطقه و نیز مزینان او با مسیحیان گرجیزبان دیدار میکند که به سهولت فارسی و گرجی را تکلم میکردند (ص 210-211). نیشابور شهری است که به عنوان مرکز آموزش مذهب اسماعیلیه نظر بست را به خود جلب کرده است (ص 216).در فصل یازدهم بسیاری از مناسک و مراسم آیینی نظیر زیارت و آداب آن، خاکسپاری و حمل میّت، اعتقاد به جن و دیو و شیاطین و سایر موجودات، بستنشینی و جنگیری یهودیان، سخت مورد توجه وی بوده است (نک : ص 218 ff.). بست این فصل را با توضیحی دربارۀ قدمگاه و در ادامه، توصیف حرم امام رضا (ع) شروع میکند. در این فصل به تعارفات معمول در مراسم زیارت مثل «زیارت قبول» یا «انشاءالله خداوند قبول کند» نیز اشاره شده است.بَسْت که فاصلۀ بین طاق بیرونی تا دیوار صحن امام رضا (ع) بود، از دیگر موضوعاتی است که نویسنده به آن پرداخته است. وی با دقت قسمتهای مختلف حرم را توصیف کرده، ازجمله ضریح را که ترکیبی از آهن، فولاد، نقره و طلا بوده است. وی متذکر میشود که حتى گیاهان روییده در اطراف مقبره از نظر مردم بسیار مقدس و متبرکاند و از آنها به عنوان تعویذ و شفادهندۀ بیماریها استفاده میکنند (ص 226-227). گفتوگوی او با مستوفی دربارۀ اعتقاد به جن و وصف آنها و نیز قدرت ملایان در مهار این موجودات از بخشهای خواندنی کتاب است (ص 227-228).بست معتقد است که حرم امام رضا (ع) مشهورترین و مقدسترین مکان در ایران است و مردم معتقد برای زیارت و گرفتن حاجت و شفا به آن متوسل میشوند و رفتارهای ویژهای را به جا میآورند، ازجمله بوسیدن ضریح یا چرخاندن جسد میّت در چهارگوشۀ آن (ص 229-230). سپس در اشاره به اندک یهودیان ساکن مشهد به ذکر تاریخچۀ مسلمان شدن آنها به دست ملاها میپردازد (ص 230-232). در توصیف ترکمنها دوباره به وجه تسمیۀ نام آنها میپردازد و معنای دو بخش واژۀ «ترک» و «مَن» را «من یک ترک هستم» ترجمه میکند (ص 237). عمدۀ مطالب بعدی دربارۀ ترکمنها و طوایف یموت، تکه و گوکلن و سایر ترکها تا مرو و عشقآباد و نواحی مجاور است. روایات مفصل او از زندگی این مردمان در گذر زمان و روابط دینی و اجتماعی آنها با سایرین به شکل نسبتاً کامل ارائه شده است (ص 237 ff.).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید