برکت
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 اسفند 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/239333/برکت
پنج شنبه 16 اسفند 1403
چاپ شده
2
بَرَکَت، نیرویی رمزی و قدسی که موجب فراوانی نعمت میشود. مردم خاصیت برکتزایی را به برخی از افراد، حیوانات، اشیاء، و مکانها منتسب میکنند. برخی از اعمال و رفتارهای آدمی در برکتزایی یا برکتزدایی مؤثرند؛ برای مثال، در حاشیۀ سفرههای قلمکار قدیمی، شعر «شکر نعمت نعمتت افزون کند / کفر نعمت از کَفَت بیرون کند» گویای همین امر است. واژۀ برکت از مادۀ «ب ر ک» در زبان عربی ریشه گرفته که در اصل به معنای ثبات، دوام، رشد، فزونی، کثرت و جز آنها ست (نک : ابنمنظور، ذیل ب ر ک).در قرآن کریم، برکت در معنای فراوانی، همراه با میمنت و بالندگی، افزونی و خیرخواهی آمده است. ازجمله معانی برکت در فرهنگهای فارسی بالیدن، افزون شدن، نیکبختی، فراخی و خجستگی است (نک : غیاث ... ؛ برهان ... ؛ آنندراج؛ لغتنامه ... ؛ معین).
مفهوم برکت و طلب خیر و نعمت در فرهنگ مردم در پیوند و با استفاده از عناصر و نمادهای جانوری، گیاهی و معنوی شکل میگیرد. بذر و دانۀ غلات، نان و نمک، درختان، رستنیها، آب، میوهها ــ بهویژه میوههای مغزدار و پُردانه چون گردو، فندق و انار ــ و محصولاتی که با مایه تهیه میشود ــ مانند ماست و پنیر ــ یا خوراکیهایی که به هنگام پخت بر حجم آنهـا افزوده میشود ــ مانند برنج ــ و یا خوراکیهای نطفهدار ــ مانند تخممرغ ــ و اجزاء مختلف بدن جانوران، به ویژه خزندگان و پرندگان ــ مانند بزکوهی، مار، مارمولک، لاکپشت و کبوتر ــ و جز آنها که جملگی نماد باروری، یا دارای خاصیت افزایندگی قوۀ باه، حاصلخیزی و حیاتبخشیاند، از مصادیق عناصر برکتزا به شمار میآیند (نک : دنبالۀ مقاله)؛ همچنین نور و روشنایی بهسبب پیوند با اصل رویندگی و عناصر مرتبط با آن چون آیینه، برخی اجرام آسمانی چون ماه و ستاره، برکتزا معرفی میشوند. این عناصر گاه در آیینهای مربوط به مراسم آیینی آغازِ گاهها و هنگام اجرای آداب و مناسک گذار و در مراحل مختلف معیشت، کشاورزی و دامپروری، و در باورهای مربوط به پیشبینی و پیشگوییهای مربوط به روزها، فصلها و سالها با توسل به شیوههای مختلف مانند دعا و ذکر، قربانی و به کاربردن طلسم و جادو نمود پیدا میکنند.
در اساطیر، گونههای فراوانی از رستنیها همچون دانهها و درختان، به واسطۀ رشد و نمو و سرسبزی، سرچشمۀ حیات دانسته میشوند. منشأ گیاهی داشتنِ نخستین انسانها در اساطیر ایرانی (مشی و مشیانه از گیاه ریواس) را میتوان نمونۀ کهن چنین پنداری دانست. نیروی باروری و زایایی و تکریم و احترام و برکتزا دانستن برخی از رستنیها از همین باور کهن ریشه میگیرد. در اساطیر ایرانی، پس از زایل شدن نعمت و برکت از ایرانزمین به واسطۀ اعمال اهریمنی، جم به یاری خداوند، بلا را دفع، و برکت و فراوانی را به مردم عرضه کرد. آنان نیز از راه تبرک به این روز خجسته، هر یک در طشتی جو کاشتند و این رسم در میانشان پایدار ماند (بیرونی، آثار ... ، 217). در آیینهای نوروزی، بهویژه در دربار، بر 7 یا 12 ستون از خشت دانههایی چون گندم، جو، ذرت، برنج، ماش و جز آنها میکاشتند و گمان داشتند که هر یک از این گونهها سبزتر و بلندتر شود، در سال نو ارزانتر و فراوانتر خواهد شد و بدینترتیب، از رویش آنها بدی و خوبی زراعت در آن سال را پیشبینی میکردند (همان، 217- 218؛ نیز نک : بلوکباشی، 106-107). امروزه نیز سبزه در سفرۀ هفتسین (ه م) نماد برکت و سرسبزی و طبیعت دانسته میشود (نک : شعبانی، 207؛ موسوی، 2). رسمِ افکندن سبزۀ نوروزی در آب در سیزدهم نوروز، به نوعی بازگرداندن تخمی است که ایزدبانوی آب (اناهیتا) خودْ بارور نموده است تا موجب برکت، پرآبی و باروری در سال نو گردد (نک : رمضانخانی، 128؛ ناس، 315: فرزندآوری و پرشیری زنان از برکات اناهیتا ست). از دیگر نمونههای برکتزا دانستن رستنیها میتوان از خوردن پیاز در شنبهها یا دوشنبهها به مدت 40 روز (نک : شکورزاده، 310؛ میرنیا، 236) یاد کرد. در فرهنگ ایرانی، انار نماد برکت و باروری دانسته میشود و در گچبریهای ساسانی نیز، مظهر برکت و حاصلخیزی است (نک : گیرشمن، 189). عشایر اَفتَری سمنان، زدن انار به قوچ گله و پاشاندن برنج بر پشتدامها را به هنگام جفتگیری، در افزایش قدرت باروری و آبستنی آنها مؤثر میدانند (نک : شاهحسینی، 55، 57؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ انار، نک : ه م).در میبد، انارهای به هم چسبیدۀ موسوم به «انار خواجه» را نظرکردۀ حضرت خضر میدانند و آن را از در و دیوار آویزان میکنند و مایۀ خیر و برکت میشمارند (نک : جانباللٰهی، 368). انداختن شبدر یا گیاهی سبز در ظرف شیردوشی و تهیۀ چوبهای اسباب مَشکزنی از درختان میوه مثل انار، مو، آلبالو و جز آنها، که جایگاهی ویژه در فرهنگ ایرانی دارند، در افزایش برکت در تهیۀ کره بسیار مؤثر دانسته میشود (برای آگاهی از این باورها در مناطق مختلف کشور، نک : میرنیا، 237؛ نیم نگاهی ... ، 94؛ فرهنگ ... ، 27؛ فرهادی، «مشکهسازی ... »، 86، 98-99، «گیاهان ... »، 324، 326؛ سرلک، 77؛ اسدیان، 234-235؛ نیز نک : ه د، مشک و شیرواره).در برخی از جاها در برگزاری آیین تولد نوزاد، با کشیدن حصار آب بر دور نوزاد، پاشاندن برنج، ارزن، ماش و جز آنها بر 4گوشۀ اتاق زائو، از نمادهای گیاهی برکتزا برای حفظ زندگی و دیرپایی نوزاد بهره میبرند (نک : حسنزاده، «خوراک ... »، 192- 193). گردآوری حبوبات برای نذری از همسایگان و دادن سهمی از آن به فقرا برای برکت، محافظت و سالم نگهداشتن فرزند از بلایا از دیگر مصادیق این موضوع است (در بروجرد، نک :کرزبر، 300). برخلاف باور بختیاریها که کاکل زدنِ خوشههای گندم (پیچش و حلقه شدن خوشهها درهم) را بدشگون میدانند، در مناطق شمالی کشور، عبور و عنایت حضرت خضر را سبب این امر میشمارند و آن را نشانۀ برکت و ازدیاد محصول میدانند (نک : مددی، 91). در فرهنگ عامه، حضرت خضر در دیگر نقاط کشور نیز کارکردی نعمتبخش و روزیرسان دارد (برای این باور، نک : اقتداری، 570؛ تجلیپور، 103-104؛ نیز برای اطلاعات بیشتر دربارۀ خضر، نک : ه م). در کردستان، ترکیدن کندوی غله نشانی از برکت شمرده میشود (نک : توکلی، 71). تکابیها، در شب چله با ریختن مقداری گندم برشته بر بام خانه، برکت را برای سالی که در پیش است، تضمین میکنند (انجوی، 2 / 34). زردشتیان یزد نیز در کنار آیینه، بر خوان نوروزی، مشتی گندم به نشانۀ برکتزایی محصولات میپاشند (نک : رمضانخانی، 116).
به باور عامه، برخی از خوراکیها به سبب داشتن ویژگیهای خاص نظیر هسته و مغز (نمایانگر بذر و تخم و قابلیت باروری)، نطفه (مانند تخممرغ)، افزایش حجم و تغییر حالت یافتن به سبب تهیه شدن با مایه، در مراحل پختوپز، خاصیتی برکتزا یافتهاند. بهویژه در آغازِ گاهها (تحویل) و آیینهای مربوط به تغییر فصلها، تغییر سال و جز آنها باورمندی به برکتزایی آنها قوت بیشتری میگیرد.در نیاسر، خوردن خوراکیهایی مانند ماست، پنیر، حلوا، نان، و گلاب، که از یک مایۀ اصلی تهیه میشوند، مایۀ برکت و رونق خانه در سال آینده پنداشته میشود (نک : انجوی، 1 / 97). در آیین سمنوپزان، زنان گردو، فندق و بادامِ داخل دیگ سمنو را بدون آنکه بشویند، با دست پاک میکنند و آنها را همچون مادهای برکتزا در کیسۀ (کیف پول) خود قرار میدهند و همراه پول خود نگه میدارند تا خاصیت برکتزایی این نوع دانهها، پول و دارایی آنان را افزایش دهد (نک : آقا جمال، 56؛ صفینژاد، 404).آذربایجانیها، شبنشینیهای زمستان را بدون وجود شبچره و آجیلهـای مغزدار موجب رفتن خیر و برکت از خانه میدانند (نک : انجوی، 2 / 53). اهالی نسای علیای طالقان در شب یلدا، پس از خواندن شعری، هر یک گردویی میشکنند و مغز گردوی هرکدام از آنها که سفیدتر و درشتتر باشد، دیگر دامداران، گوسفندان خود را به نام او میکنند و حتى به نام او به چرا میبرند و بر این باورند که با این کار گوسفندانشان زیاد میشوند (نک : همو، 1 / 26). برزگران الموت نیز برای برکتزایی محصول کشاورزی نان، گردو، فندق و انار را در داخل بذرها میگذارند و پس از کاشت بذر آنها را میخورند (نک : حمیدی، 314). در برخی از مناطق ایران (مثلاً گیلان)، اولین تخم مرغان جوان (کاتیک)، برکتزا پنداشته میشود (نک : شهاب، 146- 147؛ پاینده، 277؛ برای ده طالبآباد، نک : صفینژاد، 395) و در تنکابن، آن را در کوزۀ کوچک موسوم به گوله در نمک میگذارند و در خانه نگهداری میکنند (نک : دانای علمی، 118). زردشتیان یزد به برکتزایی و متبرک بودن بعضی از خوراکیها که اصطلاحاً مِیْزَد نامیده میشوند، ایمان دارند و آنها را برای برکتزایی بر خوان نوروزی میگذارند (نک : رمضانخانی، 105). به باور مردم برخی از مناطق کاشان، خانهای که در شب اسفندرعیتی (25 بهمن ماه جشن اسفندی) برنج بپزد، سال آینده در منزلش همه چیز فراوان خواهد بود (برای این باور در قمصر و برزوک، نک : انجوی، 1 / 91). در معماری سنتی خانههای ایرانی، فاضلاب آشپزخانه با فاضلاب مستراح مجرای مشترکی نداشت؛ زیرا مردم معتقد بودند که آمیختن مواد غذایی بهویژه گندم و برنج با فاضلاب سبب برکتزدایی و بیحرمتی و سرانجام، فقر میشود (نک : رضایی، غلامرضا، 378).
نان در پیوند با اصل باروریِ رستنیها و نیز با توجه به سهم ویژۀ آن در عادتهای غذایی ایرانیان به عنوان یکی از غذاهای اصلی یا «قوت لایموت»، از مهمترین عناصر برکتزا به شمار میرود و حضور چشمگیری در آیینهای مربوط به طلب خیر و برکت دارد. نمک نیز در همراهی با خمیر و نان و با توجه به اصل روشنایی و سپیدی و به عنوان مادهای محافظ در برابر گندیدگی، خاصیتی برکتزا در فرهنگ عامه یافته است. تأکید بر اکرام نان در احادیث و آموزههای دینی (نک : مجلسی، 63 / 76، 270-271) برکتزا دانستن آن را نزد مردم دو چندان کرده است؛ چنانکه به عنوان عنصری برکتزا در سفرۀ هفتسین نیز حضور یافته است (نک : حسنی، 200؛ شعبانی، 207). در آیین شالاندازی (ه م) مربوط به چهارشنبۀ آخر سال در زنجان، چنانچه صاحبخانه تکهنانی بر طنابِ آویزان از روزنۀ بخاری یا اجاق یا روزنۀ سقف خانه ببیند، آن را به فال نیک میگیرد و مایۀ برکت و خوشبختی در سال آینده فرض میکند (نک : همو، 222). بختیاریها بر سفرۀ هفتسین بشقابی آرد میگذارند و بر این باورند که حضرت خضر که حضوری ناپیدا دارد، چیزی از خوان نوروزی خواهد خورد و آرد درون ظرف را متبرک خواهد کرد؛ از اینرو، برای یافتن رد انگشتان وی به دقت به ظرف مینگرند و آن را دوباره برای برکت و ازدیاد نعمت به تاپو (مخزن آرد) باز میگردانند (نک : سرلک، 47).در نزد عامۀ مردم نان و نمک و گندم برکت خداوند دانسته میشوند و ریختن برکت خدا (نان) به زمین گناه بزرگی پنداشته میشود و لگدکردن آن کاری ناصواب است؛ حتى مردم تکههای نان را اگر بر زمین باشد، بر میدارند، میبوسند و در روزنۀ دیواری میگذارند؛ زیرا اعتقاد دارند که بیحرمتی به نان، برکت را از خانهها میبرد و قحطی میآورد. به باور اهالی آشتیان، کاشو (لاکپشت) زنی است که به گناه بیاحترامی نسبت به نعمت خدا (نان= برکت)، طشت خمیرش به صورت لاکی بر پشت او در آمده، و به هیئت این موجود، چهرهگردانی نموده است (نک : نیم نگاهی، 86). بستن نان به عنوان برکت سفره به کمر زائو، درد او را تسکین میبخشد (نک : هدایت، 35). خوردن خردهنانهای سفره (مجلسی، 73 / 315)، و جمع کردن سفره توسط کودک خانواده (در میناب، نک : سعیدی، 237)، موجب ازدیاد و برکت مواد غذایی میشود. ترکمنها در ساخت تنور، افزون بر گِل و کاه مقداری نمک برای «دوزْلی تامْدِر» شدن تنور، یعنی نمکدار یا برکتزا شدن تنور، اضافه مینمایند (نک : مرادی، منصور، 275-276) و به این نوع تنور متبرک سوگند یاد میکنند (نک : همو، 288). کردها به وسیلۀ نان و نمکی که کودکی بر پای دیواری در کوچه رها کرده است، گره رزق و روزی خود را میگشایند (نک : میرنیا، 233). در برخی از آیینهای مربوط به تولد از آویزاننمودن گهواره بر روی تنور(نماد نان و آتش) و نانپوش نمودن نوزاد برای پایداری حیات، و سالم ماندن او بهره میبرند (نک : حسنزاده، «خوراک»، 193).
نور و روشنایی نیز به سبب پیوند با اصل رویانندگی و باروری خورشید به همراه دیگر عناصر مرتبط با آن نظیر آتش، چراغ، آیینه و ماه برکتزا ست؛ زیرا آیینه و ماه بـازتـابندۀ نور خورشیدند و همذات با آن پنداشته میشوند (نک : کوپر، 11؛ شوالیه، 1 / 325-326). تنور (نمادی از نور، گرما و نان) نیز در باورهای کهن مردم ایران خاصیت برکتزایی یافته است. در میان ایرانیان ارمنی نیز برکتخواهی از مهمترین خواستهها در آیینهای مربوط به پیشواز نوروز بوده است. زردشتیان چند روز پیش از نوروز به نظافت و خانهتکانی میپردازند و بر بامها آتش میافروزند تا ارواح درگذشتگان که پیش از نوروز فرود میآیند و با خود خیر و برکت برای خانواده به ارمغان میآورند، راضی و خشنود باشند (نک : فرهوشی، 43). ارمنیها در جشنی شبیه چهارشنبهسوری موسوم به دِرِنْدِز، در 25 بهمنماه، بوتههایی را در کلیسا آتش میزنند و از روی آنها میپرند و در پایان، چراغ یا شمعی کوچک را از آتش جشن روشن میکنند تا روشنی، خیر و برکت را به خانۀ خود ببرند (نک : انجوی، 2 / 120). در صومعهسرا، زنان در اواخر اسفند در مراسمی به نام آیینهتاودانی (= آیینه تاباندن) خود را در آینۀ تزیینشدهای از گل بنفشه و پامچال نگاه میکنند، با این باور که در سال جدید برکت نصیب خود و خانوادهشان خواهد شد (نک : باقری، 10). روشن نگهداشتن اجاق خانه در شب عید (نک : شاملو، 1 / 125)، روشن کردن چراغ دکانها پیش از غروب در تویسرکان (نک : مقدم، 1 / 502-503)، روشنکردن چراغی که رو به قبله باشد (نک : نبییف، 43)، و گرفتن فرزند بیمار بالای اجاق و دریافت هدیهای از بانوی خانه (برای مطالعۀ این بـاور در ایل قشقایی، نک : کیانی، 307)، برکتزا و شفابخش تلقی میشود. از دیرباز، ایرانیان در بامداد نوروز، به فجر و سپیده مینگرند؛ زیرا آن ساعت از فرخندهترین ساعات نوروز است که مردم با نگریستن به سپیده تبرک میجویند و فراوانی نعمت و پیروزی در سال جدید را آرزو میکنند.
آب بهعنوان مایۀ حیات از مهمترین عناصر برکتزا ست. باور داشتن به نیروی برکتزایی آب در برخی از آیینها مانند جشن تیرگان، چهارشنبهسوری و جشنها و آداب مربوط به پیشواز عید نوروز به طور مشخص دیده میشود. در گاهشماری کشاورزی آلاشتیها در 5 روز پتک (پیتک، پنجک، پنجۀ دزدیده) آب باران متبرک است و آن را «پتک اُو» مینامند. اینها باور دارند که آب چشمهها و رودخانهها در این روزها متبرک میشوند و شستوشو با «پتک او» شفابخش برخی از دردها ست؛ آب حمامهایشان را نیز در این روزها با این آب متبرک عوض میکنند (نک : پورکریم، 71- 72). گلبافیهای کرمان نیز آب باران را متبرک میدانند (نک : اسدی، 283). ظاهراً این گونه باورها دربارۀ متبرک بودن آب چشمهها در نزدیکی بقعۀ «دخترپاک» در آلاشت و دیگر نقاط پرآب در ایران، از پیوند این باورها با پرستش ایزدبانو اناهیتا، فرشتۀ موکل بر آب حکایت دارد (نک : پورکریم، 73؛ هینلز، 466؛ باستانی، 215، 235). در گذشته در چهارشنبۀ آخر سال، مادران ایرانی برای بختگشایی دختران و دوشیزگان با دادن قرآن و شاخهنباتی به پیشهوران کارگاههای پاکتسازی، از آنان آب سهتشت یا هفتتشت، یعنی آبی را میخواستند که در آن، کاغذها را در خمرۀ چوبی به هم میزدند و آن را برای تبرک و بختگشایی با خود به خانه میبردند (نک : ماسه، 1 / 268). باور داشتن به نیروی باروری و برکتبخشی آبهای گندیده در زمانهای دیگری بهجز چهارشنبۀ آخر سال نیز مرسوم بوده است، چنانچه پاشیدن گنداب بر در دکانها در افزایش مشتری (نک : انجوی، 2 / 34)، و پریدن از جوی فاضلاب حمامهای مردانه (برای آگاهی بیشتر از این باور مردم در تبریز عصر صفوی، نک : کارری، 35)، در باروری و آبستنی زنان مؤثر دانسته میشد. آب و آببازی در آخرین روزهای سال بهویژه در چهارشنبۀ آخر سال از جملۀ کارهایی است که مردم اعتقاد دارند با پرداختن به آن، بدبختی را از خانه دور میکنند و برکت و شادابی و طراوت را به آنجا میآورند. پاشیدن آب روان نهرها و چشمهها به اسباب خانه و در و دیوار یا دوستان و خویشان، پر کردن کوزه از آب نهرها و چشمهها و نوشیدن آن، و آب پاشیدن با چوبدستی به دیگران که کنار رود ایستادهاند، ازجمله کارهایی است که برای تبرک صورت میگیرد (بلوکباشی، 98)؛ همچنین در چهارشنبهسوری، نگریستن به آب روان و 3 بار پریدن از روی آن و نوشیدن آب کوزهای که از 7 چشمه پر شده باشد، موجب برکت و خوشبختی میشود (همو، 69). در افسانههای مردم لرستان در چلۀ کوچک، و قصۀ «دایا»، ننهسرما، ناراحت از مرگ پسرانش از شدت سرما، که هیزم نیمسوز را پرتاب میکند، از جمله موارد برکتزایی آب هستند. لرها باور دارند چنانچه این هیزم در آب بیفتد، سال پر برکت و پرآبی در پیش خواهد بود (نک : فرهنگ، 148؛ نیز نک : ه د، ننهسرما). جوانان اسفراینی فردی را که در آخرین چهارشنبۀ سال به عنوان خان سیزده روز برگزیدهاند، در بعد از ظهر سیزده بهدر به امید داشتن سالی پر آب و با برکت در آب میافکنند (نک : بلوکباشی، 120-121).عناصر به کارگرفته شده در آداب و آیینهای مربوط به جشن تیرگان در سیزدهم تیرماه (دربارۀ تیرگان، نک : بیرونی، التفهیم، 254؛ کریستنسن، 168؛ نیز نک : ه د، تیرما سیزده)، نظیر آب، درخت (مورد یا سرو)، رنگ سبز، آینه و جز آنها همگی با عناصر مـادینه، اصل برکت و مفهوم باروری مرتبطاند (نک : حسنزاده، «تیرگان ... »، 9). در بخشی از آیینهای این بخش که به لالآب، لالشو، یا لالشیش (= ترکۀ لال) موسوم است، ترکهای را که شب پیش از جشن چیدهاند، به اشیاء و افراد میزنند، زیرا برای آن قدرت شفا و قوۀ باروری قائلاند و آن را برای برکت خانه تا سال بعد نزد خود نگه میدارند (نک : پورکریم، 78-84؛ حسنزاده، همان، 7).
در باورهای عامه برخی از موجودات، جانوران و پرندگان به سبب ویژگیهای ظاهری (پوستاندازی، رنگ، شاخ، نشانههای متمایزکننده از دیگر همنوعان مثل کاکل)، جنسیت و نیز نقشی که در معیشت مردم دارند، برکتزا، و برخی از حیوانات نیز از میان برندۀ برکت خانه دانسته میشوند؛ مثلاً گربه حیوانی مرموز و دزد دانسته میشود که برکت خانه را میبرد (برای این باور در کومله، نک : شهاب، 142؛ هرچند به باور مردم لرستان و ایلام زاییدن گربه در خانه نشانۀ برکت است، نک : اسدیان، 301). زاییدن گاو در اول ماه قمری، دیدن عنکبوت در همان موسم، و وجود سگ پاسبان و مرغ کاکلدار در میان ماکیان مایۀ برکت و مورد احترام است (نک : شهاب، 145-146، 170). ماهی قرمز بر سفرۀ نوروزی نیز نمادی از روزی حلال است (نک : فرهوشی، 64؛ شعبانی، 207) و عنصری برکتزا معرفی میشود. به باور مردم گیلان، حجحجی (پرستو) و کبوتر در برابر کلاغ و چرخ ریسک متبرک و پر شگوناند و آشیانهسازی آنها بر سقف خانههـا نشانۀ آشکاری بر ثروتمند شدن اهل آن است (نک : بشرا، «و»، نیز 51، 53، 163). مرغی که تخم دوزرده میگذارد، وجودش در خانه با ارزش است و عنصری برکتزا دانسته میشود (نک : نیم نگاهی، 91؛ دانای علمی، 118؛ صفینژاد، 395). افزون بر کبوتر، لانۀ پرندگانی چون دارکوب و کلاغ نیز با خیر و برکت است و نباید آن را خراب کرد (ماسه، 1 / 348). در گیلان، دنبال کردن مارمولک تا یافتن سوراخش (نک : شهاب، 7، 147)، برکت در پی خواهد داشت. در میناب، چنانچه مگسی در استکان چای بیفتد، آن را 3 بار در چای فرو میبرند و در میآورند و چای را برای برکت مینوشند (نک : سعیدی، 271-272). نشستن خرمگس روی افراد نشانۀ ثروتمند شدن است (نک : ماسه، همانجا، حاشیۀ 2). در باور مردم برخی از مناطق ایران، سگ بیبرکتترین موجود دانسته میشود؛ مثلاً در سیرجان، سگ را به سبب خواب سحرگاهیاش کم رزق و روزی میدانند؛ زیرا نزد ایرانیان سحرخیزی از اعمال پسندیده است که بـرکت و روزی فراوان به همراه میآورد (نک : مؤیدمحسنی، 483). در تنکـابن، مـار سیاه پربرکت، و کشتنش فقرآور است (نک : دانای علمی، 299)، اما در میناب، مار سفید نشانۀ برکت است (سعیدی، 291). در لرستان، تخمگذاری مار در خانه موجب برکت پنداشته میشود (نک : عسکریعالم، 1 / 229). اسبی که خطوط شبیه ماهی یا کمان بر پیشانی دارد، مبارک است و وجودش موجب برکت و ظفرمندی صاحبش میگردد (نک : هدایت، 139-140، ماسه، 1 / 339). در باورهای خراسانیها، نگهداری اسب سرخرنگ مـایۀ ازدیـاد خیر و برکت در خانه میشود (نک : شکورزاده، 309). به باور مردم کوملۀ گیلان، سالی که در گاهشماریهای کشاورزی به نام مار و گوسفند باشد، پربرکت است و فراوانیِ غلات و آذوقه و محصولات کشاورزی را در پی خواهد داشت (نک : شهاب، 143؛ حمیدی، 312)؛ همچنین آنها سـالی را که در تابستانش مار زیاد باشد، پربرکت میدانند (نک : شهاب، 160). الموتیها سال موش را که به باور آنها، از دماغ خوک افتاده است، سالی بد میدانند که در آن خشکسالی و قحطی اتفاق میافتد، حال آنکه اهالی آوه آن را خوش و مبارک، و پر آذوقه پیشبینی میکنند (نک : حمیدی، همانجا). جفتگیری گربهها در چلۀ کوچک (11 تا 14 بهمن) را در برخی از نقاط، مثل قریۀ دروان کرج، به فال نیک میگیرند و بهار و سال پربرکتی را پیشبینی میکنند (نک : انجوی، 1 / 27). همچنین بختیاریها فراوانی زنبور درشت را در پاییز (نک : قنبری، 108)، از نشانههای برکت و خوشیمنی تلقی میکنند. خرخاکی ازجملۀ حشراتی است که باور به خوشیمنی و برکتآوری آن در ایران، باوری عام است (برای نمونه، نک : ماسه، 1 / 257). در دست گرفتن خرخـاکی در لحظات تحویـل سـال (نک : رضایی، جمال، 641؛ شکورزاده، 100؛ شریعتزاده، 461؛ سرلک، 66؛ شهری، 4 / 245؛ پاینده، 172-173) و یا قرار دادن آن در کیف پول (هدایت، 126) برای برکت به مال و ثروت از باورهای رایج در این باره است.
نگاه رمزآلود به آسمان و پدیدههای آسمانی و باور به نیروی جادویی آن و تأثیرش در سرنوشت و حیات انسانی سبب شده است که مردم برای امور مختلف زندگی خود بهویژه خیر و برکت بیشتر به پدیدههای طبیعی در آسمان متوسل شوند (برای اطلاعات کامل دربارۀ جایگاه آسمان در فرهنگ عامه، نک : ه د، آسمان). مردم برای خورشید، ماه (بهویژه در اولین روز ماه)، رنگینکمان، برخی از ستارگان نظیر سهیل، وزش باد در جهتی خاص و جز آنها نیرویی اثربخش، بارورکننده و برکتافزا قائلاند. از جایگاه و موقعیت پدیدههای طبیعی در آسمان، برکت محصول و خرمن در سال آینده و نکوسالی را پیشگویی میکنند (برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، پیشگویی).در اردستان، اگر محل ظهور ستارۀ زهره در مغرب با کوه کرکس مطابق باشد، مردم آن را نشانۀ برکت و پرآبی میدانند (نک : میرنیا، 238). لرها قرار گرفتن ماه در برج عقرب (قمر در عقرب) را بدشگون میدانند، اما برداشت خرمن در این موسم را خوشیمن و با برکت تلقی میکنند (نک : اسدیان، 125). سواحلنشینان خلیجفارس بر این باورند که اگر هلال ماه شب اول و دوم دهانش به طرف دریا یا زمین باشد، سال پربرکتی در پیش است و ماهی دریا، و محصول خشکی فراوان خواهد بود، اما اگر هلال به طرف آسمان باشد، نعمت و ارزاق کم خواهد شد (نک : نوربخش، بندرکنگ ... ، 201؛ سایبانی، 188؛ سعیدی، 287).ایلامیها تابش ستارۀ سهیل بر خرمن و برداشت محصول پس از آن را مایۀ برکت (اسدیان، 133)، و لرستانیها تابش آن را پس از گذشت 60 روز از بهار بر خرمن سبب از برکت افتادن محصول میدانند و معتقدند که پیش از تابش سهیل برکت محصول بیشتر است (همانجا). در بیشتر مناطق کشور پدید آمدن رنگینکمان بهویژه آنگاه که از سمت مغرب دیده شود یا رنگ سبز در آن غلبه داشته باشد، نشانۀ فراوانی ارزاق و خواربار و پرآبی و برکت شمرده میشود (برای عمومیت این باور دربارۀ رنگینکمان، نک : هدایت، 172؛ ماسه، 1 / 314-315؛ شکورزاده، 343-344؛ شهاب، 159-161؛ شریعتزاده، 514؛ رضایی، جمال، 628؛ فرهادی، نامه ... ، 2 / 46؛ پاینده، 400؛ نیز نک : ه د، رنگینکمان). به باور مردم الموت، اگر سالی با شنبه تحویل شود، آن سال پرنعمت، و محصولْ فراوان خواهد بود و مردم میگویند: «[ان شاء الله] سالهای سال شود شنبه به نوروز» (نک : حمیدی، 313). در برخی از روستاهای ایران در نیمۀ شبِ چهل و پنجم زمستان، دو نفر از پیرمردان مورد احترام ده، مشتی خاکستر نرم را در بام خانه به باد میدهند، در صورتی که وزش باد شمالی ـ جنوبی یا مشرق به مغرب باشد، نشانۀ پرخیر و برکت بودن سال پنداشته میشود و به شادی و پایکوبی میپردازند (نک : انجوی، 1 / 24).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید