فروم به شیوه علمی و تجربی نشان میدهد که آزادی سبب خودشناسی و خودشناسی سبب آگاهی است؛ با آزادی است که استعدادها پرورش مییابد و عقل و آگاهی رشد پیدا میکند؛ منتها هدف اصلی فروم این است که خوشخیالی کسانی را که گمان میکنند آزادی در هر شرایط سبب سعادت و آسودگی است، تعدیل کند و نشان دهد که مانع بیرونی ممکن است این اثر را خنثی کند. بهویژه در جامعههای سرمایهداری و صنعتی، گاه شرایط به گونهای است که آزادی خود عقال آزادی میشود: انسان چنان دچار تنهایی و ترس و زبونی و ناایمنی است که ناخواسته به دامان قدرتی پناه میبرد یا خواستار قدرتی منحرف و سلطهگر میشود و در حالی که میپندارد آزاد است، قید وابستگی به مرید و مراد را به پای خود میبندد.
مفهوم عرفی و ادبی آزادی: در فرهنگ سیاسی و فلسفی، کمتر واژهای به اندازة «آزادی» به بازی گرفته شده است. در حالیکه پارهای از حکیمان آزادی را به مفهوم رهایی از هرگونه قید و بند دانستهاند، جمعی دیگر آن را اطاعت از عقل و احترام به قانون معنی کردهاند. چه خونها ریخته شده است تا معلوم شود کدام یک از دو متخاصم از آزادی دفاع کرده است و چه بحثها درگرفته که کدام اندیشه به واقعیت نزدیکتر است! گویی رمز این همه اختلاف و ابهام در واژة آزادی نیز نهفته است؛ زیرا هرچند آزادی به معنی رهاشدن از قید است، خود نیز نیاز به قید دارد، آزادی بیقید سایهای از ابهام را بر سر خود دارد و معلوم نیست همیشه خشنودکننده و در زمرة ارزشها باشد؛ به عنوان مثال آزادی از عقل و عشق و ایمان و اخلاص ارزش نیست؛ ولی آزادی از قید هوس و حکومت جبار و اسارت، از والاترین ارزشهاست و راهی به سوی سعادت.
این پرسش سالیان دراز است که حقوقدانان را مشغول کرده است و این بر اثر بیمبالاتی قانونگذار است که رعایت هماهنگی را نکرده است. ما قوانین مختلفی داریم بعد از نوشتن قانون مدنی مانند قانون کار، قانون تجارت، قانون دریایی؛ اینها هر کدام اصولی را دارند که این اصول همه با یکدیگر معارض هستند؛ مثلا در مورد اینکه اگر دو سبب با یکدیگر باعث شوند که خسارتی وارد کنند. در قانون دریایی میگوید: «به نسبت درجه تقصیر، مسئول هستند»، در قانون مسئولیت مدنی میگویند: «به نسبتی که دخالت در ورود خسارت کردند، مسئولند». در قانون طرز مطالبه دیون ناشی از جرائم میگویند: «متضامنا مسئولند» و در قانون مجازات اسلامی میگویند «متساویا مسئولند». حقوقدان کدام یک از اینها را اعمال کند؟
2ـ هماهنگی قانون با نظام حقوقی: دیگر از شرایط قانون خوب این است که جایگاه آن قانون در نظام حقوقی روشن باشد. قانونگذار بیاید به همین اکتفا بکند که در کشوری، قانون به این وضع مفید است و باید اقتباس کرد و در نظام حقوقی آورد. در قوانینی که وارد نظام حقوقی میشود، باید رعایت کمال دقت را کرد؛ مثلاً در قانون مدنی یک عنوان «اتلاف» داریم و یک عنوان «تسبیت» که لااقل در مورد اتلاف تقصیر شرط نیست. در مورد تسبیت هم بعضی میگویند تقصیر شرط است؛ یعنی در حقوق اسلامی رابطه علیت بین فعل زیانبار و ضروری که وارد میشود، برای ایجاد مسئولیت کفایت میکند؛ ولی در اتلاف عقیده عمومی بر این است که تقصیر شرط نیست.
) اطاعت از قانون و تمهید گریز از قانون شعار اطاعت از قانون برای توده مردم است، شعار دیگر و فنون دیگر هم داریم برای خاصان، برای طغیانگران، برای بدمستان! شعار اجرای قانون را میدهیم، ولی برای خاصان که میخواهند از قانون بد بگریزند و به سوی عدالت بروند، فنون دیگری برای گریز از قانون داریم.
سیاستمداران ممکن است آرمانهای خوب داشته باشند، ولی این این وظیفه حقوقدانان است که آرمانها را در لباس مناسب ارائه کنند. ارائه این لباس مناسب در تحقق آن آرمانهای خوب اثر اساسی دارد. خلاصه و جوهر شعار حکومت و استقرار قانون این است که: جامعه منظم باشد. نظم یکی از نیازهای جامعه مدنی و انسان است. انسان از آزادیهای جامعه طبیعی گذشته و تن به وجود جامعه و دولت و تحمل سنگینی بار اقتدار دولت داده است تا جامعهاش منظم باشد و از بینظم پرهیز کند.
«ناصر کاتوزیان» در سال 1310 درخیابان رى به دنیا آمد. خاندان کاتوزیان ازخانوادههاى کهن تهران است. نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است که در زمان رضاشاه وقتى مجبور به دریافت شناسنامه مىشوند به دلیل علاقه به زبان اصیل پارسى، لغت «کاتوزیان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خویش اقتباس مىکنند و کاتوزیان به معناى «پارسایان» است. کاتوزیان گروهى بودند که تقریباً روحانیون دربار ساسانى را تشکیل مىدادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بوده و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند. تحصیلات ابتدایىاش را در دبستان اقبال و دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طى مىکند. کاتوزیان با کلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی را دنبال و در همان رشته ادبى در ایران شاگرد اول مىشود و موفق به دریافت مدال درجه دو علمى براى اولین بار در ایران مىشود. همین دریافت مدال مشوق براى ادامه تحصیل او مىشود.
در کمتر از دو سال گذشته، چهار نفر از مهمترین قانوننویسان عصر انقلاب، بدرود حیات گفتند؛ حسن حبیبی، احمد صدر حاج سید جوادی، ناصر میناچی و امیر ناصر کاتوزیان که روز ۱۱ شهریور درگذشت، حقوقدانانی که در آستانۀ انقلاب ۵۷، درصدد تدوین پیشنویس قانون اساسی جدید برآمدند. حبیبی روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در نوفللوشاتو پیشنویس قانون اساسی را تقدیم امام خمینی کرد و قرار بر این بود که هیاتی روز سوم بهمن به ایران بیاید و امام و همراهانش روز پنجم بهمن؛ نظر امام این بود که پیشنویس همراه هیات اول و زودتر به تهران فرستاده شود تا فقها درباره آن نظر دهند. پس از بسته شدن فرودگاهها و تعویق بازگشت امام، متن پیشنویس به حبیبی برگردانده شد، چرا که امام به او گفته بود: «نزد خودتان باشد چون ممکن است در کشاکش تهران من پیشنویس را گم کنم.» این پیشنویس نزد حبیبی ماند تا به خبرنگارانی داد که قرار بود با هواپیمای دیگری به تهران بیایند و به آنها گفت: «اگر زنده ماندم خودم در تهران آن را از شما میگیرم وگرنه دوستانم آن را خواهند گرفت» و به این طریق پیشنویس از پاریس به تهران آورده شد.
مراسم بزرگداشت مرحوم دكتر ناصر كاتوزیان استاد پیشكسوت حقوق 31 اردیبهشت سال 1384 در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در این مراسم متن زندگینامه استاد بین حضار توزیع شد كه دكتر مهدی محقق رئیس هیأت مدیره انجمن مقدمهای بر آن نگاشته بودند متن این مقدمه در پی میآید:
دکتر امیرناصر کاتوزیان، پدر علم حقوق ایران، امروز صبح درگذشت. این استاد پیشکسوت حقوق 45عنوان کتاب دانشگاهی در دوران حیات علمی خود تالیف کرد که دامنه وسیعی از نوشتههایی با موضوع احکام حقوقی ، آزادی بیان و زندگینامه خود نوشتهاش در میان آنها دیده میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید