جامعهشناسی ادبیات یکی از شاخههای علم جامعهشناسی است و مثل سایر شاخههای این علم، به روشی نظاممند، بیغرض، سرد و جدا با موضوع خود مواجه میشود. همچنانکه در سایر شاخههای جامعهشناسی، هیچ موضوعی نیست که تاب نگاه تیز و نافذ جامعهشناس را بیاورد، در جامعهشناسی ادبیات هم هیچ موضوع ادبیای، مقدس، مبتنی بر امر استعلایی و تافتۀ جدابافته تلقی نمیشود و اثر ادبی در وهلۀ نخست بهمنزلۀ یک موضوع، امری در خور موشکافی، تبیین و تحلیل و حتی «تقلیل» در نظر گرفته میشود و اینها همه برخلاف آنچیزی است که معمولاً در ساحت ادبیات و نقد ادبی مرسوم میگذرد.
دانشگاه خوارزمی امسال نیز میزبان همایشی دوروزه با عنوان «همایش سالانه خوانش انتقادی جامعهشناسان کلاسیک» بود. نشستی که سال گذشته و در اولین تجربه خود به آثار امیل دورکیم اختصاص یافت، این بار به سراغ یکی دیگر از بزرگان جامعهشناسی کلاسیک یعنی ماکس وبر رفت. این نشست در روزهای ۱۴ و ۱۵ اسفند و در قالب دو سخنرانی و پنج پنل ۴ ساعته به بررسی اندیشههای وبر در حوزههای مختلف فعالیت او پرداخت و در این میان نگاه ویژهای نیز به نسبت اندیشههای این جامعهشناس بزرگ کلاسیک و مسائل علوم اجتماعی ایران داشت.
جامعه شناسی ایران،به رغم هشت دهه سابقه،هنوز نتوانسته است خود را تاسیس کند. و پیش از آن که این عدم توفیق را متوجه کسانی کنیم، یا به کاستی و کاهلی گروهی نسبت دهیم،باید به این امر مهم توجه کنیم که، وضعیت جامعه شناسی ما نیز، متاثراز وضعیت کلی اجتماعی ما می باشد.جامعه ای که بعد از درک ناکامی های متعدد در عرصه های مختلف، از جمله شکست فاحش از همسایه شمالی در سده نوزدهم، هر چند دست به تلاش هایی زده است اما به دلایلی نتوانسته است روندی تاریخی هر چند با افت و خیز تولید کند، تا مسیری حتا هرچند نه چندان روشن اما کمتر مبهم در پیش گیرد.
پنجمین همایش ملی روز علوم اجتماعی روز سه شنبه 13 آذرماه با حضور جمعی از اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی در دانشکده ادبیات دانشگاه خوارزمی آغاز شد. نخستین پنل این همایش به بزرگداشت غلامحسین صدیقی و محمد امین قانعی راد اختصاص داشت.
تقی آزاد ارمکی، استاد تمام دانشگاه تهران در یادداشتی هشدارهای جدی به جامعهشناسی ایرانی داده است که اگر جامعهشناسی کلیت حیات اجتماعی ایران را موضوع بحث خود قرار ندهد به جامعهشناسی ساحت ایدئولوژیک یا به جامعهشناسی کاملا ابزاری کاربردی تبدیل خواهد شد.
نسبت بین نظریه ارزش ریکرت و روششناسی وبر سویههای معنادار و متعددی میگیرد که در این میان میتوان به واسطه عینیت ارزش نزد ریکرت به مسئلۀ عینیت علوم فرهنگی نزد وبر نزدیک شد. در این قرائت برآمدگاه روششناسی وبری و مسئلۀ عینیت علوم فرهنگی نزد وی جایی بین جریان نوکانتی (مکتب بادن) و فلسفه حیات (دیلتای) خواهد بود.
تقیآزاد ارمكی را از سالهای میانی دهه ١٣٧٠ به خاطر دارم، در یكی از معدود برنامههای مباحثه و تبادل نظر در شبكه تازه تاسیس چهار، روبهروی زندهیاد محمد مددپور (١٣٨٤-١٣٣٤) مینشست و با جدیت به دفاع از تجدد و دستاوردهایش، به خصوص جامعهشناسی و علوم اجتماعی جدید میپرداخت.
شهر سنگبنا و اساس و زیربنای تمدن جدید است. شهرهای جدید اگرچه عمدتا بر خاك شهرهای پیشین رستهاند، اما شكل مناسبات و روابط در آنها سخت دگرگون و پیچیده شده است. به همین دلیل در نظر آوردن شهر به منزله پناهگاه و جانپناهی برای انسان نگاهی تقلیلگرا و سادهانگارانه است. امروز همه روابط انسانی اعم از ارتباطات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی در شهر صورت میگیرد و در دل آن معنا و مفهوم مییابد.
جامعهشناسی هنر یکی از رشتههای جامعهشناسی است که در ایران کمتر مورد توجه جامعهشناسان و آکادمسینها قرار گرفته است؛ اگرچه در دهههای اخیر تألیفات قابل توجهی در دانشگاههای اروپا و آمریکا تدوین یافتهاند.
نشست نقد و بررسی کتاب «وضعیت علوم انسانی و اجتماعی در ایران» نوشته نعمتالله فاضلی عصر شنبه (یکم اردیبهشت) با حضور محمدامین قانعی راد، افشین داورپناه و مولف اثر در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید