1397/9/6 ۱۱:۲۱
تعارف که نداریم، سیاست در میان ما چندان خوشنام نیست و کسانی از اهل فرهنگ که به هر دلیل به امر سیاسی آغشته میشوند، از سوی جامعه، به عناوین گوناگون مورد طرد و طعن قرار میگیرند. از این روست که معمولا اهالی فرهنگ و نویسندگان و اساتید دانشگاه، تا جایی که بتوانند از سیاست و سیاستورزی دوری میگزینند و اصرار دارند که «سیاسی» نیستند و سعی میکنند به قدرت «آلوده» نشوند! این نگاه منفی به سیاست و سیاستورزی از سویی به سرشت بدون تعارف و خشن قدرت باز میگردد و اختصاصی به جامعه ما ندارد و از سوی دیگر به سبب خصائص و ویژگیهای خاص سیاست در ایران است.
5 آذر سالروز درگذشت محمد علی فروغی
محسن آزموده: تعارف که نداریم، سیاست در میان ما چندان خوشنام نیست و کسانی از اهل فرهنگ که به هر دلیل به امر سیاسی آغشته میشوند، از سوی جامعه، به عناوین گوناگون مورد طرد و طعن قرار میگیرند. از این روست که معمولا اهالی فرهنگ و نویسندگان و اساتید دانشگاه، تا جایی که بتوانند از سیاست و سیاستورزی دوری میگزینند و اصرار دارند که «سیاسی» نیستند و سعی میکنند به قدرت «آلوده» نشوند! این نگاه منفی به سیاست و سیاستورزی از سویی به سرشت بدون تعارف و خشن قدرت باز میگردد و اختصاصی به جامعه ما ندارد و از سوی دیگر به سبب خصائص و ویژگیهای خاص سیاست در ایران است.
به رغم این، اما همیشه بودهاند و هستند، انگشتشماری از فرهیختگان علم و ادب، که با شجاعت و جسارتی مثالزدنی از طعن طاعنان نمیهراسند و جایی که ضرورت احساس میکنند و عرصه را خالی از کنشگرانی ذیصلاح میبینند، وارد میدان میشوند و کار سیاسی میکنند. گروهی نیز به تعبیری وارد سیاست نمیشوند، بلکه سیاست وارد آنها میشود، یعنی علیرغم این که تمایلی به کار سیاسی ندارند، گرداب سیاست آنها را به درون خود میکشد. درباره مورد قابل توجه محمد علی فروغی، هر دو امر رخ داده است، یعنی هم او در مواردی خودش به مثابه یک کنشگر سیاسی وارد عرصه شده است و هم در مواقعی بحرانی، این سیاستورزان و امر سیاسی به طور کلی بوده که او را از خلوت خانهاش بیرون کشیده و به عرصه عمومی هل داده است.
تردیدی نیست که در میان اهل ادب و فرهنگ معاصر ایرانی در صد و پنجاه سال اخیر، ذکاءالملک دوم یکی از نامدارترینهاست و به هیچ عنوان نمیتوان اهمیت و تاثیر او را در شکلگیری و گسترش فرهنگ جدید و متجدد ایران نادیده گرفت. فروغی در فلسفه، تاریخ، شعر و ادبیات، علم سیاست، دیپلماسی، اقتصاد و حقوق عمومی از پایهگذاران در ایران نوین است و آثاری که نوشته همچنان خوانده میشود و نهادهایی که در ابتنایشان موثر بوده، هنوز کار میکنند.
با اینهمه حضور او در میدان سیاست در برخی از حساسترین برهههای تاریخ سیاسی ایران، سبب شده که مخالفان مشی سیاسیاش، او را به بهانههای مختلف مورد نوازش قرار دهند. البته نمره کارنامه سیاسی این سیاستورز فرهیخته، هر چه باشد، نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که محمد علی فروغی، میتوانست مثل هزاران هزار دانشیمرد از کوران حوادث فاصله بگیرد و در کنج خلوتش به تحقیق و تفحص بپردازد، اما چنین نکرد و برای خود خویشکاری مهمتری در نظر گرفت. از این حیث بهترین تعبیر برای او همان تعبیر «کنشگر مرزی» است که مقصود فراستخواه، پژوهشگر برجسته معاصر در حوزه علوم اجتماعی برساخته است؛ دانشوری که در میانه مرزهای فرهنگ و سیاست و اجتماع کار و زندگی میکند، از سویی به حقیقت ملتزم است، از طرف دیگر به ملازمات قدرت آگاه است و از جانب سوم متوجه مردم جامعه است. از این که فرهنگیان او را آلوده و مشوب به سیاست بخوانند، ابایی نداشت، از این که سیاستورزان او را عتاب کنند، نمیترسید و از این که از جانب جامعه به دیدهای منفی نگریسته شود، ناراحت نبود. او خود را وقف هدفی والاتر از این که محبوب همگان باشد، کرد. بیدلیل نیست که در میان معاصرانش، بزرگانی چون ملکالشعرای بهار، مجتبی مینوی، علامه قزوینی، جلال همایی او را ستودهاند و بعد از آن نیز، هر چه زمان میگذرد بر قدر و اهمیتش افزوده میشود. محمد علی فروغی پنجم آذر سال 1321 خورشیدی، در 67 سالگی در حالی درگذشت که پیشتر در آستانه دهه جنجالی 1320 مورد طعن بسیاری از سیاستمداران و روشنفکران قرار گرفته بود. یادش گرامی.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید