1392/12/12 ۰۸:۱۷
نشست حقوقدانان با آيتالله محقق داماد در مركز نشر علوم اسلامي، چهارشنبه، مورخ هفتم اسفندماه با موضوع «نقش حقوقدانان در دفاع از حقوق جامعه» برگزار شد، در اين نشست كه حقوقدانان و وكلاي دادگستري همچون دكتر مرتضوي (نماينده و عضو كميسيون قضايي مجلس ششم شوراي اسلامي)، دكتر عباس كريمي (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، آقاي محمد فرپور (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، آقاي كامبيز زنديه (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، دكتر ساعتچي، آقاي علي حامد توسلي و... برگزار شد كه بخش اصلي اين نشست مربوط به سخنراني حضرت آيتالله محققداماد بود.
نشست حقوقدانان با آيتالله محقق داماد درباره دفاع و وكالت
آرمان محموديان: نشست حقوقدانان با آيتالله محقق داماد در مركز نشر علوم اسلامي، چهارشنبه، مورخ هفتم اسفندماه با موضوع «نقش حقوقدانان در دفاع از حقوق جامعه» برگزار شد، در اين نشست كه حقوقدانان و وكلاي دادگستري همچون دكتر مرتضوي (نماينده و عضو كميسيون قضايي مجلس ششم شوراي اسلامي)، دكتر عباس كريمي (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، آقاي محمد فرپور (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، آقاي كامبيز زنديه (عضو هياتمديره كانون وكلاي دادگستري مركز)، دكتر ساعتچي، آقاي علي حامد توسلي و... برگزار شد كه بخش اصلي اين نشست مربوط به سخنراني حضرت آيتالله محققداماد بود.
حرفه دفاع نيز، از نظر بنده، جزو حرفههاي قدسي است يعني شخص محامي به اصلاح عربها يا همان شخص وكيل دعاوي، ميتواند با اين حرفه عبادت داشته باشد. با دفاع از حق و مظلوم، عبادت انجام ميدهد، اما اگر بخواهيم از اين مساله تصويري دقيقتر داشته باشيم بايد به اين مساله بپردازيم كه در ساختار حقوق سنتي يعني فقه در كجا قرار دارد، اگر بخواهيم بدانيم جاي وكالت و حرفه دفاع و عمل دفاع در كجا قرار دارد. به نظر من حرفه وكالت در اعمال فقهي ما در بحث «امر به معروف و نهي از منكر» جاي دارد
آيتالله محققداماد سخنراني خود را این چنین آغاز كرد كه چند حرفه هست كه تقدس، قدسيمآبي، قدسيت در ذاتشان نهفته است، منظور از قدسي بودن اين است كه شغلي است كه در عيني كه حرفه است و اشتغال محسوب ميشود و وسيلهيي براي تامين زندگي است در عين حال نوعي عبادت محسوب ميشود، همچون قضاوت كه سرتاسر عبادت است كه به تمييز حق از ناحق ميپردازد، سعي در استقرار و استمرار عدالت ميكند يا در كنار آن طبابت، كه طبيب به حفظ جان مردم ميپردازد و ميكوشد تا با فايق آمدن بر امراض و جويا شدن، راه علاج، سلامت جان مردم را فراهم آورد و... كه همه آنان، شغلهايي هستند كه فرد با قصد قربت به انجام عبادت ميپردازد.
آيتالله محقق داماد در مورد شأن و جايگاه وكالت گفت: حرفه دفاع نيز، از نظر بنده، جزو حرفههاي قدسي است، يعني شخص محامي به اصلاح عربها يا همان شخص وكيل دعاوي، ميتواند با اين حرفه عبادت داشته باشد. با دفاع از حق و مظلوم، عبادت انجام ميدهد، اما اگر بخواهيم از اين مساله تصويري دقيقتر داشته باشيم بايد به اين مساله بپردازيم كه در ساختار حقوق سنتي يعني فقه در كجا قرار دارد، اگر بخواهيم بدانيم جاي وكالت و حرفه دفاع و عمل دفاع در كجا قرار دارد. به نظر من حرفه وكالت در اعمال فقهي ما در بحث«امر به معروف و نهي از منكر» جاي دارد، اما در قدم اول بايد مساله امر به معروف و نهي از منكر را از اين حالت عاميانه خود بيرون بياوريم و معناي امر به معروفي كه در ادبيات اسلامي اصل و ريشه آن وجود دارد، امر به معروف و نهي از منكر بخشياش كه به طور كلي در دست عموم نيست، بلكه دست افراد خاصي است كه ماموران مديريت كشور و جزو حكومت هستند و از نظر حقوق اسلامي داخلي در مبحث امر به معروف و نهي از منكر هستند. اما آن بخشي كه از امر به معروف و نهي از منكر، مربوط به مردم عادي ميشود، خود به دو بخش حقوق عمومي و حقوق خصوصي تقسيم ميشود كه در بعد حقوق عمومي، همه بايد نسبت به مسائل اجتماعي آگاه باشند، يعني آنچه به مديريت كشور و امور جاري آن مربوط است، مردم نبايد از آن غافل باشند، در حقيقت در اين بعد مردم نبايد نسبت به «قدرت ادارهكننده كشور» ناآگاه باشند يا نسبت به اموال عمومي و سرمايههاي ملي بيتفاوت باشند، بلكه بايد از «قدرت ادارهكننده كشور» محاسبه مالي، بيلان كاري، تشريح بودجه و... را مطالبه كنند و هرگاه كه«قدرت ادارهكننده كشور» مسير مقررات خارج شد، اعتراض كنند، در حقيقت مهمترين تعريف از امر به معروف و نهي از منكر در اين بعد حضرت اميرالمومنين(ع) در يكي خطبههاي خود در نهجالبلاغه ميفرمايند كه: «امر به معروف و نهي از منكر نه موجب مرگ ميشود و نه عامل كاهش و كاستي روزي مردم خواهد شد.»
بلكه امر به معروف و نهي از منكر به اين معناست كه اگر روزي در جامعه حاكمان و ماموران ظلم كردند و از مسير عدالت خارج شدند مردم بيتفاوت نباشند و احساس مسووليت كنند.
اما اگر بخواهيم از بحث بعد حقوق عمومي، مساله امر به معروف و نهي از منكر بگذريم و مسائل تئوريك اينچنين را اندكي پشت سر بگذاريم و مورد خاص وكالت و حرف دفاع بپردازيم. چارچوب مساله را خود حضرت رسول(ص) تبيين كردند:«از درخواست يك مظلوم بسيار بترسيد، حتي اگر كافر باشد، براي اينكه وقتي صداي مظلوم بلند ميشود، اين صدا با خدا هيچ فاصلهيي نيست» يعني صداي مظلوم مستقيم به خود خدا ميرسد، حواستان باشد، كسي كه به سراغ شما ميآيد و از شما ميخواهد آن را ياري كنيد، حتي اگر هم باشد، دست رد به سينه آن نزنيد كه دعوت مظلوم با خدا هيچ فاصلهيي ندارد.
حال بايد به اين سوال پاسخ بدهيم كه شخصي كه حرفه دفاع را برگزيده است، چه زماني بايد وارد پرونده شود و مشغول انجام دفاع شود، جواب اين است كه مسلما اگر علم به اينكه ناحق بودن، فرد مراجعهكننده داشته باشد و با اين وجود به دفاع بپردازد، مرتكب فعل خلاف شرع شده است. در واقع وكيل وقتي بايد دفاع از فرد مراجعهكننده را بپذيرد كه پس از بررسي پرونده فرد، دلايل و شواهد فرد، متوجه شد كه بيان فرد و دلايل فرد حاكي از مظلوم بودن وي است و رفتار وي خلاف مقررات، شرع و... نبوده است و از آن پس به استناد حديث، اين صدا و دعوت، با خدا هيچ فاصله ندارد.
در ادامه بحث آيتالله محقق داماد، پيرامون اين مساله كه وكيل بايد از مظلوم دفاع كند و دفاع از كسي كه ظالم است، حرام است، در پاسخ به سوالي كه دكتر ساعتچي از ايشان در باب جايگاه وكالت تسخيري پرسيده شد و اينكه در قانون براي وكلا در وكالت تسخيري وظايفي در نظر گرفته شده است و خود وكيلي صاحب اراده در قبول يا رد دفاع نيست، حال با توجه به اينكه وكيل از ظالم حرام است، وضعيت اين قسم از وكالت چگونه است، آيتالله توضيح دادند كه: به ذهنم ميرسدكه در اين مبحث قانونگذار اين حق را قايل شده است كه شايد يك در هزار، موردي به ذهن وكيل برسد كه راهي براي دفاع از فرد شود، يعني شايد بشود راهي يافت كه ثابت كند متهم مظلوم و مبرا از اتهامات است.، مثلا فرض كنيد، فردي متهم به قتل عمد است كه كيفرخواست طرح شده هم قتل عمد است، حال از فردي همچون شما دعوت ميكنند كه از اين فرد به عنوان وكيل تسخيري دفاع كنيد، شما به عنوان فردي كه براي دفاع فراخوانده شدهايد، در نخست بايد اين را در نظر بگيريد كه پاسخ اين سوال كه آيا محال است كه فرد به نحوي مظلوم و بيگناه باشد، آري نيست و قطعا اين امكان حتي با احتمال يك در هزار وجود دارد، كه متهم بيگناه باشد.
مگر نديدم كه چندي پيش در مطبوعات اين خبر منتشر شد كه يك نفر پس از آنكه شش سال تمام را در محاكم بدوي و... به عنوان قاتل محكوم شده بود، معلوم شد كه بيگناه است و قاتل اصلي پيدا شد، فلذا چون اين قضايا بر اساس امارات و قراين است، به خصوص در محكمههاي كيفري اين مساله مشهود است، زيرا كه در محاكم حقوقي ادله اثبات دعواي مشخص است، اما در محاكم كيفري وضع اين گونه نيست و وكيل تسخيري نيز مربوط به محاكم كيفري است، اما در محكمه كيفري، قاضي بر اساس قراين و شواهد و كسب دليلي كه خودش حاصل كرده است، كيفرخواست صادر كرده است و در محكمه راي داده است، از اين رو احتمال رخ دادن اشتباه به هر حال وجود دارد، از اين رو فلسفه وكالت تسخيري را بايد اين گونه تفسير كرد كه وكيل تسخيري از اين رو خوانده ميشود كه شايد بتواند با استفاده از تخصص خود راهي را براي اثبات رخ دادن اشتباه يا بيگناهي متهم پيدا كند و به اين معنا نيست كه وكيل تسخيري براي ناحق كردن حق، برگزيده ميشود.
آيتالله محققداماد در ادامه بحث در پاسخ به سوال يكي از حضار كه نظر آقاي دكتر داماد را در مورد اينكه پارهيي از حقوقدانان معتقدند كه وكيل نبايد سعي بر گرفتن اقرار از موكل كند، زيرا در صورت كسب اطلاع دقيق از مساله خود نوعي شاهد است، گفت: بله وكيل نبايد موكل يا فردي كه خواهان دفاع است را مورد بازجويي و بازپرسي قرار دهد و همين كه فرد از در دارالوكاله وكيل وارد ميشود، شما متوجه ميشويد لسانش، لسان مظلوم است همين حد كافي است و وكيل نبايد بازپرسي و بازجويي كند و اين حرفي كه به نقل از يك حقوقدانان گفت شده است، از نظر من هم درست است. اما وكيل بايد خود با بررسي پرونده و دلايل و قراين به مظلوم يا ظالم بودن فرد پي ببرد و البته بايد به سبب اصل كيفيت از فرد مراجعهكننده به دارالوكاله خود سوالاتي را بپرسد كه به جهت افزايش و ارتقاي كيفيت دفاع از فرد باشد و نه كسب اقرار و اعتراف و وكيلي حق اينكه فرد را سرزنش بكند يا مورد توبيخ قرار دهد.
البته نبايد از اين نكته غافل ماند كه اگر وكيل خود با بررسي قراين و پرونده متوجه ظالم بودن، فرد مراجعهكننده شد و با علم به اين مساله به دفاع از وي پرداخت، فعل وي«حرام»است.
آيتالله محقق داماد، در بخشهاي پاياني بحثشان، مسائل را نيز بيان داشتند كه از نظرشان رعايت آن براي جامعه وكالت امروزه واجب است، ايشان اين گونه مطرح كردند: كه در حرفه وكالت در درجه اول، بايد تمرين دفاع، بيش از پيش دنبال و به آموزش و تعليم آن اصرار شود، توانايي وكيل از نظر علمي، مسلما بسيار مهم است زيرا كه وكيل توانمند با لوايح فاضلانه و قوي خود به دستگاه قضا و دادگستري كشور مدد ميرساند و در كنار آن وكيل بايد قدرت شجاعت داشته باشد و مهمتر از همه انحراف تقوا نداشته باشد كه انسان فاسد، توان اصلاح امور را ندارد و جامعه را نيز فاسد ميكند زيرا كه فساد همچون يك بيماري با شدت به سطوح مختلف جامعه سرايت پيدا ميكند.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید