حنابندان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 2 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240649/حنابندان
چهارشنبه 15 اسفند 1403
چاپ شده
3
حَنابَنْدان، رسم شادمانۀ حنابستن و حنامالیدن به دست و پای عروس و داماد. حنابندان پیش از عروسی، بهمنزلۀ تقسیم شادی و خوشدلی با خانوادۀ عروس و داماد است، و حنابستن را نشان سرور برای عروس و داماد و خانوادۀ آنها میدانند (اسدیان، 94). پیترو دلا واله ــ از سفرنامهنویسان دورۀ شاه عباس صفوی ــ که خود شاهد حنابندان زنان در ایام شادی بوده است، حنابستن در مشرقزمین را نشان زیبایی و خوشحالی و سرور میداند (I / 593-594).در فرهنگ آنندراج، اصطلاح حنابستن در محاوره به زنان، و حنامالیدن به مردان نسبت داده شده است (ذیل حنادادن). همچنین در این فرهنگ و فرهنگ نفیسی ذیل حنابندان چنین آمده است: جشنی که در کدخداییها هنگام حنابستن عروس کنند.
در تهران دورۀ ناصری، اولین مرحلۀ مراسم حنابندان، بردن خوانچه و اسباب حنا از خانۀ داماد به خانۀ عروس بود؛ خانوادۀ داماد در 7 یا 40 جام برنجی یا نقرهای حنا را خیس میکردند و روی هرکدام یک سکۀ زرد یا نقرهایرنگ میگذاشتند. دورتادور جامها را شمع روشن میکردند و با خوانچههای شیرینی و میوه به حمام میفرستادند (مونسالدوله، 45). امروزه، در کلور امامرود خلخال، اقلامی را که بهره ــ مقدار زیادی گندم، مقداری هیزم، یک قوچ پروار ــ مینامند، از خانۀ داماد همراه یک سینی کرۀ تازه که با سیب، سنجد و شکلات تزیین شده است، با ساز و آواز به خانۀ عروس میفرستند (ایرانی، 105). گیلانیها وسایل برگزاری مراسم حنابندان را خوردهبار مینامند (پاینده، 74، حاشیه).در سروستان، روز حنابندان، از خانۀ داماد مقداری حنا، یک بالش، یک بشقاب نقل، 4 دستمال بزرگ و یک سربند سرخرنگ ــ معروف به حنابند ــ به خانۀ عروس میفرستند (همایونی، فرهنگ ... ، 500). در شوشتر، چند روز پیش از حنابندان، مراسمی به نام کِتولوَنون برگزار میشود؛ به این ترتیب که حنا را از خانۀ داماد به خانۀ عروس میبرند و سرانگشتان او را حنا میگذارند. همچنین، لباسهایی را که داماد برای مراسم حنابندان عروس خریده است، در پارچهای سبز پیچیده، و برای عروس میفرستند (یزدانپرست، 350).در دوان فارس، در شب دوم از شبهای جشن عروسی، خانوادۀ داماد مجمعهای حاوی ظرف حنای خیسکرده و دستمالهای سهگوش گلدوزیشده به نام دسوپاوندون (= دستوپابندان) را همراه با ترانهخوانی به خانۀ عروس میبرند (لهساییزاده، 141). در کوچان (آستانۀ اشرفیۀ گیلان)، جشن حنابندان را بهمثابۀ مراسم خداحافظی عروس میدانند، زیرا آخرین شبی است که او، قبل از عروسی، در خانۀ پدرش است. برای برگزاری این جشن، از خانۀ داماد 7 طبق حنا، شمع و شیرینی به خانۀ عروس میآورند. طبق اول را خواهر بزرگ داماد حمل میکند و در همان حال، وارد مجلس جشن میشود (فقیه، 1 / 116).در میان بختیاریهای چهارلنگ، رسم بر این است که خانوادۀ داماد در شب حنابندان، سینیای محتوی حنا، چراغی روشن و مقداری نبات به خانۀ عروس میبرند و از والدین وی برای گذاشتن حنا بر دست عروس، اجازه میگیرند (سرلک، 37). در تایباد و باخرز خراسان، طبقهای حنابندان را که تبنگ مینامند، از خانۀ داماد با ساز و آواز به خانۀ عروس میبرند (مشایخی، 176). مراسم حنابندان در شهرهای مختلف ایران بهطور معمول، البته با پارهای تفاوتها، هم برای عروس و هم برای داماد، برگزار میشود و با باورهایی نیز همراه است:
به روایت مونسالدوله، در تهران عصر ناصری، پس از فراهمشدن جهیزیۀ عروس، موقع حنابندان فرامیرسید. عروس با 7 دختر همسنوسالش و زنی که در بستن حنا ماهر بود، به حمام میرفت. ابتدا سر عروس و سپس سرانگشتان او را حنا میبستند. برای حنابستن سرانگشتان، 20 پارچۀ سهگوش سرخ و یک کلاف نخ ابریشمی قرمزرنگ، از پیش آماده میکردند؛ پس از حنابستن هر انگشت، یکی از پارچهها را دور آن میپیچیدند و با نخ ابریشمی محکم میبستند. سپس عروس را روی لحافی میخواباندند و کف پاهایش را حنای «نگار» میگذاشتند. نقشهای کف پای عروس، گاه گلوبوته و یا تصاویر گنجشک و پروانه بود، و گاه نیز اشعاری با حنا مینوشتند، مثلِ «رنگ حنا ست بر کف پای مبارکت / یا خون عاشق است که پامال کردهای؟» (ص 45-46). معمولاً برای حنابستن بر پاها، در حمام از پایهای چوبی یا سنگی استفاده میکردند. مچ پاها را بر روی جاپای این پایهها قرار میدادند و کف و روی پاها را حنا میبستند. آلمانی تصویری از این پایه را که از جنس مرمر و مربوط به سدۀ 12 ق / 18 م است، ارائه داده است (III / 95-96).در سیستان، در غروب شب «اِنابَندُنی»، عروس را برای سرشویی به حمام میبرند و او را برای مراسم حنابندان آماده میکنند. خانوادۀ داماد به قصد حنابندان عروس، همراه با خوانچههای شیرینی و حنا راهی خانۀ عروس میشوند. همینکه پشت در خانه میرسند، جوانان خانوادۀ عروس در را میبندند و اجازۀ ورود به آنها نمیدهند؛ خانوادۀ داماد با خواندن ترانه، هدایایی را که برای عروس آوردهاند، نام میبرند و دستآخر، نام قرآن را جزو هدایا به زبان میآورند؛ سپس خانوادۀ عروس در را بازمیکند و مراسم حنابندان آغاز میشود. فردی دست و پای عروس و داماد را حنا میبندد و حضار در حین حنابندان، اشعار و ترانههایی میخوانند و هریک از مدعوین برای کمک به عروس و داماد، مبلغی پول در بساط حنابندان میاندازد (محمدی خمک، بش ).در خراسان، مراسم حنابندان در حمام برگزار میشود. دلاک نباتی لای انگشتان پای عروس میگذارد و شروع به گذاشتن حنا روی آنها میکند. البتـه، عروس تا هدیهای از مادرشوهر نگیـرد،اجازۀ این کار را نمیدهد (شکورزاده، 184). گیلکها غروب روز عقد، مراسم «حنابندئون» برگزار میکنند. عروس دست راستش را روی سرش میگذارد، بهصورتیکه کف دستش رو به بالا باشد. سپس زنی سفیدبخت مقداری حنا کف دست او میگذارد و جشن تا نیمهشب ادامه مییابد (پاینده، 60-61).در کلور، پس از رسیدن بهره از طرف داماد، عروس چند اسب تزیینشده را به دنبال دوستان خود میفرستد. پس از جمعشدن این دوستان، حنای خیسشده را که از خانۀ داماد آمده، با نوای عاشیقان و نوازندگان به میان جمع میآورند. پدر عروس دستمالی قرمزرنگ به نام «دوآغ» بر سر دختر خود میاندازد و او را تا میان میهمانان همراهی میکند. سپس دو دوشیزه که پدر و مادرشان در قید حیات باشند، دست و پای عروس را حنا میبندند (ایرانی، 105). در داریون فارس، بستگان داماد با ساز و نقاره برای بستن حنای عروس به خانۀ او میروند. عروس را روی یک رختخواب مینشانند و حنای تزیینشده با نارنج، انار یا پیاز را در بادیه یا سینی میآورند. زنی خوشبخت از بستگان داماد، برگ سبزی کف دست عروس میگذارد و سر، دست و پای او را حنا میبندد. سپس، با پارچههایی به نام دستبندک، پابندک و سربندک، دست، پا و سر عروس را میبندد و زنان همزمان واسینکهایی (واسونک) میخوانند (بذرافکن، 129). در سروستان نیز پس از بستن حنا به دست و پای عروس، چند برگ سبز نارنج روی حناها میگذارند و با دستمال و سربند آن را میبندند و زنان واسونک میخوانند (همایونی، فرهنگ، 500-501).در ابیانه، از طرف خانوادۀ داماد، چند زن سالخورده که آنها را «کینوغ» مینامند، همراه زنی دیگر حنا را که در چادرشو (چادرشب) گذاشته، با خود به خانۀ عروس میبرند. خانوادۀ عروس از میهمانان با کاشکاوا (نوعی آش محلی که زن حمامی آن را میپزد) پذیرایی میکند. کینوغها از خانوادۀ عروس اجازه میگیرند تا عروس را برای حنابندان به حمام ببرند. البته خود آنها به حمام نمیروند، زیرا ممکن است گفته شود آنها برای صابون و حنا به حمام رفتهاند. دلاک سر، دست و پای عروس را حنا میبندد و زنی شوهردار بر سر عروس آب میریزد، با این باور که عروس در آینده بیوه نشود (نظری، 398، 557). در جنترودبار مازندران، عروس در اتاقی که با چادرشب پوشیده شده، منتظر میماند تا داماد و ساقدوش اجازۀ خروج او را از پدر و مادرش بگیرند. سپس مراسم حنابندان با روشنکردن 40 شمع آغاز میشود و تا سوختن شمعها ادامه مییابد (پناهی، 136). هزینۀ جشن حنابندان بروجردیها بر عهدۀ پدر عروس است. عروس از حناگذاشتن خودداری میکند تا یکی از اقوامش مبلغی به او بدهد. این مراسم در بروجرد «سرطاسونه» نامیده میشود (کرزبر، 307).در ارسنجان، مراسم حنابندان را شب چهارشنبه در خانۀ عروس برگزار میکنند؛ قطعهای طلا با عنوان «روشنایی کف دست»، در کف دست راست عروس میگذارند و روی آن حنا میبندند. میهمانان نیز مقداری از حنا را برمیدارند و مابقی را مادر عروس در کاسههای چینی برای اقوام میفرستد. صبح روز بعد، عروس را به حمام میبرند و در همانجا سر و دست و پای او را حنا میبندند (رحیمی، 1 / 607). بعد از حمام، عروس و همراهانش را به خانۀ داماد میبرند و پس از صرف ناهار، عروس را به خانۀ خود بازمیگردانند. مادر داماد هم مجمعهای از حنای خمیرشده و برخی لوازم دیگر را تزیین میکند و همراه با قند و حنای خشک بر سر کاسبها میگذارد و آنها را همراه با ساز و آواز به خانۀ عروس میفرستد. مادر عروس هم به کاسبها چارقد و لوازم دیگر هدیه میدهد (همو، 1 / 607- 608). حنابندان در کوهمره و نودان فارس، در خانۀ عروس و داماد جداگانه برگزار میشود. هدیهای که همراه حنا برای عروس میفرستند، قطعهطلایی است که «تیحنایی» نام دارد (جوکار، 221).در جزیرۀ قشم، خانوادۀ عروس 3 شبانهروز جشن میگیرند و در یکی از این 3 شب، مراسم حنابندان را برگزار میکنند. آنها با حنا، با خطهای زیبا و منظمی بر روی دست و پای عروس نقشونگار میگذارند (نوربخش، 433). شاهسونها در آخرین روز جشن عروسی، جهیزیه را به خانۀ عروس میبرند و در آنجا دست و پای عروس را حنا میبندند که به «حنایاخدی» (= حنامالی) موسوم است (بیگدلی، 313). لرها مراسم «حِناوَنو» (= حنابندان) را شب قبل از عقد برگزار میکنند. در این شب، عروس و تعدادی از دختران و زنان جوان به دست و پای خود حنا میبندند (شادابی، 91). در منطقۀ مغان، شب پیش از عروسی در خانۀ عروس، جشنی به نام «حناگِجَهسی» (شب حنا) برگزار میشود؛ میهمانان موقع آمدن، هدایایی به خانۀ عروس میآورند و مراسم پس از صرف شام آغاز میشود (قاسمی، 1 / 127).
در تهران، داماد نیز صبح روز عروسی با ساقدوشهایش به حمام میرود. دلاک پس از شستن داماد، دستهای او را تا آرنج و پاهایش را تا نزدیک زانو حنا میبندد. اگر ریش داماد جوگندمی شده باشد، ریشش را نیز حنا میگذارند (کتیرایی، 176). در سروستان فارس، سلمانی ابتدا دست داماد را در دست خود میگیرد و کف آن را رو به بالا نگه میدارد تا همه در دادن کفدسی (کفدستی) به داماد شرکت کنند. ابتدا مادرزن انگشتر خود را بهعنوان شیئی قیمتی کف دست او میگذارد (که البته بعد به او پس میدهند) و با این کار از حضار دعوت میکند به اندازۀ توانشان سکه یا اسکناسی کف دست داماد بگذارند. کفدسی جمعشده، شیرینی حنابند است. او ابتدا سر داماد، بعد پاها و در آخر دستهای داماد را حنا میبندد (همایونی، فرهنگ، 501). در مجن سمنان، پس از حنابندان عروس، به خانۀ داماد میروند و غُنچیها / قُرچیها (ساقدوشها) دست داماد را حنا میبندند (نصیری، 112). در داریون فارس نیز معمولاً حنای داماد را شب، و بعد از شام میمالند؛ همه به خانۀ داماد میروند و مشابه همان مراسم حنابندان عروس، در خانۀ داماد نیز اجرا میشود. بعد از حنابستن داماد، دیگران نیز دست خود را حنا میبندند تا دیگ حنا خالی شود (بذرافکن، 130-131).روز حنابندان داماد در خیاو آذربایجان، ظرف حنا را وسط اتاق میگذارند و جوانها در دایرۀ دلاک پول میریزند. پسربچهای از اقوام داماد، درحالیکه صدای گربه درمیآورد، مقداری حنا از درون ظرف برمیدارد و انگشتان داماد و همراهانش را حنا میمالد؛ این بچه را گربه مینامند (ساعدی، 144).زمان حنابندان داماد در گیل و دیلم، عصر روز بعد از بردن عروس به خانۀ داماد است. داماد را به حمام میبرند و حنا میبندند و میهمانان در سینی داماد پولی میگذارند (پاینده، 74-75). در اِلاشت هم ساقدوش داماد (دامادپِر) در وسط اتاق مینشیند و سر، کف دست و ناخنهای داماد را حنا میبندد. این حنا از قبل به دست زنی سفیدبخت آماده میشود و در مجمعهای قرار میگیرد. پس از داماد، همۀ دوستان و زنان منسوب به داماد وارد میشوند و به رقص و آوازخوانی میپردازند. سپس داماد به خانۀ عروس میرود و تا صبح پیش عروس میماند (پورکریم، 111-112).در حنابندان داماد در منطقۀ بیجار، بعد از شام، داماد را وسط اتاق مینشانند و شال قرمزی به گردن او میاندازند؛ دست چپ او را تا نزدیک شقیقه بالا میبرند و مقداری سکه کف دست او میگذارند؛ سپس، مقداری حنا روی سکهها میمالند (هاشمنیا، 223-224). در ابیانه، حنابندان داماد در روز عروسی برگزار میشود. جوانان داماد را به حمام میبرند؛ حنا، صابون و لباسهای داماد را بر روی وسیلهای به نام «خون» میگذارند؛ حمامی نیز آن را بر سر میگذارد و به حمام میبرد (نظری، 558). در طول مسیر، اهالی بر روی خون نقل و پول میریزند که پولْ سهم حامل خون است. بعد از حنابستن و شستن داماد، یک نفر از طایفۀ رزاقیها قبای تافتۀ بنفشرنگی به تن داماد میکند و جشن و سرور ادامه مییابد (همو، 559). در تنکابن، هنگام بستن حنای داماد، دعایی میخوانند؛ سپس حنا را در دست راست داماد میگذارند و داماد رو به قبله میایستد و ادامۀ دعا را میخواند (خلعتبری، 168- 169).
در هر شهر و دیاری، مراسم با شادی و بزمی همراه است، و هر منطقه به فراخور فرهنگ خود، آدابی ویژه در این مراسم دارد. در سیستان، خوانندهای با دایره در جمع حضور دارد که ترانههای ویژۀ این شب را میخواند و همه با او همراهی میکنند.یکی از این ترانهها، ترانۀ «اِمشو اِنا میبنده» (امشب حنا میبندند، یا میبندیم) است؛ ترانۀ دیگر «ای آغا میرزابیک» است که خوانندۀ دایرهزن آن را همزمان با حنابستن به دست و پای عروس و داماد میخواند و جمعیت حاضر با او همراهی میکنند. از ابیات معروف ترانۀ «امشو انا میبنده» اینها ست: امشو انا میبنده / در دست و پا میبنده / انای خوب زابله (زابل را) / ور دست شا (داماد) میبنده / اگه انا نباشه / خشک از تلا میبنده (با طلای خالص میبندند، یا میبندیم). در ترانۀ دیگر، با «واگفت» (= ترجیع) «ای آغا میرزابیک» میخوانند: امشو چه شووه؟ شووه انابندونه، ای آغا میرزابیک / دوماد ما مثل شیرِ در میدونه، ای آغا میرزا بیک. مراسم حنابندان اغلب از مراسم اصلی عروسی هم گرمتر و شادتر برگزار میشود و تا پاسی از شب و بیشتر تا نیمههای شب، و برای میهمانان خودیتر تا صبح هم ادامه مییابد (محمدی خمک، بش ). در مراسم حنابندان تربتجام خراسان، رقصی به نام حنایی اجرا میشود که 18 حرکت دارد و زن و مرد دستهجمعی آن را اجرا میکنند. این رقص حرکات سنگینی را شامل میشود و با پرشهایی پایان میگیرد که نشاندهندۀ حنابندان است. رقص حنایی از اصیلترین نمونههای رقص در خراسان است (نصری، 2 / 1508).موسیقی رسم حنابندان در منطقۀ اِوَز از توابع لارستان، به دو گونۀ زنانه و مردانه است. زنان دپ (دف) میزنند و رقص دستمال میکنند، و مردان سرنا یا در اصطلاح آنان کَرَنا مینوازند و دو طبل کوچک و بزرگ به نام «تومبولوک» میزنند و دور حیاط با دستمال میرقصند. در حین حنابستن، زنان ساراج (سرود) مخصوص شب حنابندان را میخوانند (کمالی، 160-161).در داریون، بعدازظهر پیش از مراسم شب حنابندان، دستۀ سیاهبازی دعوت میکنند و اگر نتوانند، به نواختن خطیر (نقاره) بسنده میکنند. در این مراسم سرنا (به گویش محلی، کورنا) و خطیر نواخته میشود. تعداد خطیرها 3 عدد است؛ دو عدد بزرگ است و یک عدد کوچک، که صدای تیزتری دارد و به آن «کُرَه رورو» میگویند (بذرافکن، 128). در گذشته، در تهران نیز بعضی از خانوادهها زنان تقلیدچی را میآوردند تا بزمشان را شادتر کنند (مونسالدوله،46).ساززنها و نقارهچیها مراسم حنابندان سروستانیها را رونق میدهند، اما در اتاقی که عروس را حنا میبندند، تنها زنان و دایرهزن حضور دارند (همایونی، فرهنگ، 500). در مراسم حنابندان داماد در شیراز، واسونکخوانی از جملۀ مراسم است: آی حنابند، آی حنابند، حنای مقبول ببند / داغ فرزندت نبینی، با گل و ریحون ببند. پس از حنابستن، داماد را روی تشک میخوابانند و مردان برای ترکهبازی میروند (همان، 501).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید