حوله بندان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 30 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240644/حوله-بندان
سه شنبه 14 اسفند 1403
چاپ شده
3
حولهبَنْدان، یا احرامبندی، نوعی از عزاداری ماه محرم در مراغه. حولهبندان که به آن مراسم «اللّٰهُمَّ لَبَّیک» نیز میگویند، با شعار مشخص «الله الله حسین وینه» شناخته میشود که گاه بهعنوان نام دیگر این مراسم نیز به کار میرود. عزاداری محرم در مراغه (آذربایجان شرقی)، از روز اول ماه با تشکیل دستههای عزاداری موسوم به «شاخْسِی واخْسِی» آغاز میشود. این مراسم طی 10 شب متوالی برگزار میشود و در روز تاسوعا (ه م) و ظهر عاشورا (ه م) به اوج خود میرسد. نیز در این ایام چند مراسم اختصاصی از قبیل «وا عباس / واویلا یا عباس»، «تشنهلب»، «شب اباالفضل» و «حولهبندان» برگزار میشود. در مراسم حولهبندان، صبح روز عاشورا بیشتر مردم مراغه با رفتن به حسینیۀ حاجی غفار به یاد بستن آخرین احرام امام حسین (ع)، حولۀ سفید بر تن میاندازند و در محلههای قدیمی شهر به عزاداری میپردازند («نشانهها ... »، بش ). این مراسم یکی از رسمهای منحصربهفرد در شهر مراغه است که در برخی هیئتهای کربلا و نجف نیز اجرا میشود. حولهبندان در روز تاسوعا (که آن را روز عرفۀ کربلا میدانند)، و روز عاشورا (که آن را روز قربان کربلا میشناسند)، با وِردهای خاص برگزار میشود. در روز نهم، اهالی با بستن احرامِ هیئت و با ورد «لبیک لبیک یا حسین» شروع به سینهزنی و زنجیرزنی میکنند و در تکایا تعزیه برگزار میکنند. در روز دهم (عاشورا)، دستۀ سینهزن و عزادار پیش از طلوع آفتاب، درحالیکه کفن بر تن کردهاند یا حولهای سفید به نشانۀ احرام پوشیدهاند، به حسینیۀ حاجی غفار مراغه میروند. پس از خواندن زیارت عاشورا و گزاردن نماز صبحگاهی عاشورا، با پای برهنه و درحالیکه صورت خود را گل مالیدهاند، دو ردیف را تشکیل میدهند. خاکی که با آن گل درست میکنند، خاکستر هیزم اجاقی است که در آشپزخانه با آن غذاهای نذری را پختهاند که با خاک رُس مخلوط میشود. سردستۀ این هیئت ابتدا با لعنت گفتن بر ظالمان و یزیدیان، و «بیشمار» گفتن جمعیت، سوگواران را آماده میکند؛ سپس شعارهای ویژۀ این مراسم را میخوانند و میگویند: «الله، الله، حسینا و اَینا؟»، یعنی خدایا، خدایا، حسین کجا ست؟ یا بهعبارت دیگر، خدایا، خدایا، حسین چه شد؟ کمکم که جماعت را شوری در بر میگیرد، با هیجان و به صورت نالان و با پای برهنه و سروصورت گلمالیده، سیلآسا به حالت هروله (حالتی میان راه رفتن تند و دویدن)، همچون سعی میان صفا و مروه، با سر دادن «الله الله حسین وینه»، حسینیه را ترک میکنند. در این حالت، دست راست را بالا میگیرند و انگشت اشاره را به سمت آسمان حرکت میدهند و در هر 100 متر که میدوند، «الله الله حسین وینه» را تکرار میکنند؛ سپس میایستند و همگی فریاد یاحسین سر میدهند. در فواصل معین، ورد «اللٰهم لبیک یا حسین» را نیز میخوانند، یعنی حسین، ما برای بیعت آمادهایم. با هر شعار و نوحهای که میخوانند، با دست بر سر خود میزنند. این مراسم با گردش در چند نقطۀ مشخص در شهر تا نزدیکیهای ظهر ادامه مییابد. در مسیر دستهها، قربانیهای بسیاری ذبح میشود که همگی به اطعام عزاداران اختصاص مییابد (باقی؛ «حسینیه ... »، بش ).اگرچه برگزاری مراسم برنامهریزی شده است، اما در طول مسیر رشتۀ کار از دست میرود. از تجملات اصلاً خبری نیست؛ نه از زنجیر و چوب و علم و کتل و پرچم و طبل و شیپور، و نه از نظم و ترتیب و چوپان و جز آنها؛ ساده، بیآلایش و مؤثر. نقش چند نفری که در ابتدای جمعیت قرار دارند، کلیدی و مهم است، زیرا توقف و حرکت دسته زیر نظر آنها ست. دستۀ عزاداران تنها در مقابل مکانهایی که هیئت عزاداری دارد، یا نذری میدهند و از پیش هماهنگشده است، توقف کوتاهی میکنند و سینه میزنند و میخوانند: شیعهلَر دین اَوی ویراندی بیگون / چون حسین قانینَ غلتاندی بیگون (شیعهها، خانۀ دین ویران است امروز / چون حسین در خون خود غلتان است امروز). پس از آن، دوباره هرولهوار حرکت میکنند و شعار «حسین وینه» سر میدهند. این عمل تداعیکنندۀ خیمه به خیمه رفتن همراهان امام حسین (ع) در روز عاشورا ست. اعضای هر هیئتی که به پیشواز میآیند، برای بدرقه نیز در کناری میایستند و برای این جمعیت که سیلآسا عبور میکنند، نوحه میخوانند، و بخشی از آنها به این جمعیتِ شتابان میپیوندند. با پیوستن افراد دیگر در میان راه به گروه، این جمعیت مانند بهمن (برف) همچنان بزرگتر میشوند و کوچهها و خیابانها را میپیمایند. آنها پس از طی مسیرهای مشخصی، مراسم سینهزنی و نوحهخوانی را در مکانهای خاص، ازجمله تکیۀ شجاعالدوله، مسجد شیخ تاجالدین، مسجد جامع و مسجد ملا معزالدین اجرا میکنند، تا به محلۀ دروازه میرسند. محلۀ دروازه از گذشتههای دور، مهمترین مرکز شهر بهویژه در موسم عزاداری بوده است و بلندترین عَلم مراغه ــ که حدود 20 متر ارتفاع دارد ــ در مرکز محلۀ دروازه قرار داده شده، و چون آسمانخراشی که هزاران قطعه پارچۀ رنگارنگ بدان گره خورده است، از نقاط مختلف شهر دیده میشود. پس از عبور از 7 منزل، آرامآرام سپیده طلوع میکند، هوا روشن میشود و سوگواران به میدان طلوع فجر در مرکز شهر باز میگردند که آخرین توقفگاه آنان است. در گذشته، جمعیت به حسینیۀ حاجی غفار باز میگشتند و مراسم را پایان میدادند؛ اما چون در پایان، کنترل جمعیت از دست خارج میشد و عدهای قمهزنی میکردند، پس از ممنوعیت قمهزنی از دهۀ 1370 ش به بعد، چند سالی است که برای مراقبت از جمعیت، مقرر شده است که در میدان طلوع فجر، مراسم به پایان برسد و جمعیت متفرق شوند و فقط عدهای که از برگزارکنندگان هیئت حسینیۀ حاجی غفارند، با جمعیت کمتر و بدون مشایعتکنندگان، به حسینیه بازگردند. در پایان مراسم حولهبندان در میدان طلوع فجر، چند تن از مداحان نوحه و روضه میخوانند و رئیس هیئت حسینیۀ حاجی غفار دعا میخواند و اینگونه ختم مراسم اعلام میشود (باقی).این مراسم علاقهمندان خاص خود را دارد که بهعنوان تماشاگران همراه دسته حرکت میکنند و با گریستن و اهدای نذری به اجرای این مراسم یاری میرسانند. ازجملۀ این نذرها میتوان به ذبح گوسفند و احشام دیگر در مسیر هیئت، و پخش نذریهایی چون خرما، شیر، نان روغنی، و پذیرایی از مسافران و سوگواران امام حسین (ع) بهصورت پخش صبحانه، ناهار و شام در منازل، مساجد و تکایا اشاره کرد؛ همچنین گروهی از مردم بهصورت داوطلبانه مسیر هیئت را جارو میکنند.تاکنون گزارش دقیق و مبسوطی از این مراسم در منابع شناختهشدۀ عزاداری ثبت نشده است؛ از این رو، از طریق مطالعۀ میدانی و گفتوگو با مسئولان هیئت برگزارکننده، اطلاعات لازم دربارۀ آن جمعآوری شده است. در منابع مرتبط با عزاداری در زبانهای عربی و فارسی از سدۀ 1 ق به بعد، گزارشی از سنت احرامبندان دیده نشده است، جز اینکه در شهر حلۀ عراق، چنین رسمی رواج داشته و سبکی خاص از سوگواری مردم آن بوده است و از آنجا به مراغه راه یافته است. مردم شهر حله پس از نیمهشب تاسوعا تا صبح عاشورا، همۀ مسیر حرکت از حله تا حرم امام حسین (ع) را با گفتن «الله الله حسین وینه» و «یا حسین» با شور خاصی طی میکنند. در ایران، اجرای این مراسم ویژۀ مراغه است و در نقطۀ دیگری اجرا نمیشود.شکلگیری مراسم احرامبندی در مراغه، رهآورد سفر حاجی غفار (رئیستجار مراغه) به کربلا در 1274 ق است. یکی از پژوهشگران محلی میگوید: در دوران قاجار، یکی از بازرگانان شهر مراغه، حاجی غفار، در سفری به کربلا متوجه میشود که مردم آنجا آیین سوگ محرم را به شیوهای متفاوت برگزار میکنند و این مراسم از گیرایی خاصی برخوردار است؛ غافل از آنکه ریشۀ این سوگواری را آلبویه در آن سرزمین بنیاد نهادهاند و بهتدریج با فرهنگ بومی آنها آمیخته شده است (دقتی، بش ). اما حاجی فیروز، از نوادگان حاجی غفار و متولی هیئت یادشده، اظهار میدارد که پیش از این سفر، عزاداری در مراغه به سبک روضهخوانی بود. در یکی از این مراسم، حاجی غفار متوجه فردی میشود که به شیوهای خاص برای امام حسین (ع) عزاداری میکند. پس از پرسوجو از آن فرد، مشخص میشود که وی از مردم عراق بوده و نوحههای او مربوط به عزاداری مردم کربلا است. حاجی غفار تصمیم میگیرد سال بعد به کربلا سفر کند و مراسم دهۀ محرم آنجا را مشاهده نماید. در این سفر، میرزا محمدتقی بحرینی، از بازرگانان مراغه، را به عنوان کاتب نیز همراه خود میبرد و کل مراسم و نوحه و اشعار را عیناً ثبت میکنند. وی پس از بازگشت، در مراغه با احداث حسینیهای به شکل صحن امام حسین (ع) بهصورت ششگوشه، «هیئت حسینیۀ حاجی غفار» را بنیانگذاری مینماید. این حسینیه اکنون با 000‘4 متر مساحت جزو آثار فرهنگی ـ تاریخی مراغه است و مراسم احرامبندی، یکی از سوگواریهای معمول در این هیئت است (باقی).حاجی غفار بهسبب علاقهای که به عزاداری امام حسین (ع) داشت، در این سفر با صرف وقت بسیار، مراسم و اشعار و نوحههای آن را دقیقاً یادداشت میکند و با خود به مراغه میآورد. ظاهراً بخشی را نیز بعداً با فرستادن دو نفر از یاران خود جمعآوری میکند. ازآنجاکه همۀ نوحهها، وردها، و گفتوگوها، بهخصوص در مراسم شبیهخوانی، به زبان عربی بوده است، شاعری ترکزبان، بهنام دخیل، آنها را به زبان ترکی برمیگرداند و مبنای همۀ گفتارها و نوحهخوانیهای دهۀ محرم میشود. بعدها شاعران ترکزبان دیگری دامنۀ این گفتارها و نوحهخوانیها را گسترش دادند و تغییرات و تحولاتی در گفتارها و نوحههای اولیه به وجود آورند. حاجی غفار نخستین هیئت عزاداری را که بعدها به حسینیۀ حاجی غفار شهرت یافت، در مراغه تأسیس کرد. این هیئت با استقبال مردم روبهرو شد و بهتدریج گسترش یافت. با گرایش مردم به این هیئت، برگزارکنندگان با مشکل کمبود جا و بینظمی جمعیت و همچنین اجرای نامرتب مراسم مواجه شدند. حاجی غفار به دو تن از دوستان و همراهان خود، به نامهای «کربلایی محمدرضا» و «بوحچی غلام»، پیشنهاد کرد که هریک گروهی را با خود برداشته و در مکانی دیگر هیئتی تشکیل دهند تا از بار هیئت او کاسته شود. شیوۀ سازماندهی و حرکت عزاداران براساس نمونۀ هیئت حاجی غفار به این شرح است: نخست گروه شعائر و پرچمداران قرار میگیرند. در این مجموعه، که بیشتر آن را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند، هر هیئت پرچم ویژهای دارد که معرف آن است. در کنار این پرچم، پرچمهایی به رنگ سیاه، سبز و سرخ نیز دارند که روی آنها مطالبی در مدح امام حسین (ع) و شهدای کربلا و اهل بیت نوشته شده است. همچنین شمایلهایی از امام حسین (ع) و تصاویری از صحنههای واقعۀ کربلا دیده میشود. پرچمها و شمایل معمولاً بر اساس مناسبت روز، متغیر است. پس از گروه شعائر، گروه سینهزن و گروه زنجیرزن قرار میگیرند (دقتی، بش ). فلسفهای که برای مراسم حولهبندان بیان میشود تا به آن جنبۀ نمادین بخشیده شود، برگرفته از مراسم حج تمتع و احرام ناتمام حسین بن علی (ع) است. طبق روایات تاریخی، امام حسین (ع) در روز سوم یا روز هشتم، مراسم حج را ناتمام گذاشت (ابنطاووس، 124) و به سوی کوفه حرکت کرد و در دشت نینوا در محاصرۀ سپاه یزید بن معاویه قرار گرفت (ابناثیر، 6 / 92). در واقع، مراسم حولهبندان به نشانۀ اتمام احرام امام حسین (ع) در دشت کربلا برگزار میشود و یادآور حضور اختیاری امام و انتخاب یاران خاص برای قربانی شدن در راه دین خدا، و احرامبندی برای شرکت در منای عشق است. در این نگاه، حسینیۀ حاجی غفار چون میقات حجاج است که وقتی بدانجا میرسند، مُحرم میشوند. برخی هم میگویند وقتی شعار «حسین کجا ست؟» سرداده میشود، معنایش همنوایی با حضرت زینب (ع) است که عصر عاشورا در جستوجوی پیکر برادر خود بود و میگفت: «خدایا حسین من چه شد؟».حولهبندان اشتراکاتی نیز با مراسم قمهزنی (ه م) دارد. در قمهزنی از گذشتههای دور مرسوم بود که قمهزنان پس از اجرای مراسم، با پاشیدن موادی ــ که از تراشههای چوب و چند گیاه ساخته میشد ــ روی زخم را میبستند تا خون آن بند آید و پس از آن، طی تشریفاتی به حمام عمومی میرفتند و پس از استحمام، با حولههایی که بر تن داشتند، بیرون میآمدند و با احترام عزاداران روبهرو میشدند؛ اما در مراسم حولهبندان دیگر قمهزنی وجود ندارد.
ابناثیر، الکامل؛ ابنطاووس، علی، اللهوف، به کوشش فارس تبریزیان، تهران، 1375 ش / 1417 ق؛ باقی، عمادالدین، تحقیقات میدانی؛ «حسینیۀ حاج غفار»، جاذبههای شهر مراغه1 (مل )؛ دقتی، صادق، «محرم در دیار من»، میراث فردا (مل )؛ عزاداری، فیروز (متولی و رئیس هیئت حسینیۀ حاجی غفار)، مصاحبه با مؤلف، 1393 ش؛ «نشانههای حماسۀ حسینی»، همشهری آنلاین (مل )؛ نیز:
Farabiasl, www.farabiasl.com / portal / idex.php ? newsid = 24; Hamshahrionline, www. new hamshahrionline. ir / details / 238286; Mirasfarda, www.mirasfarda. org / ? p = 7438#more-7438.عمادالدین باقی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید