چهل دختر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 18 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240601/چهل-دختر
چهارشنبه 15 اسفند 1403
چاپ شده
3
چِهِلْدُخْتَر، یا چهلدختران، عنوان برخی از بناهای مذهبی، نظامی و پدیدههای طبیعی، که در نقاط مختلفی از ایران پراکندهاند و بیشتر آنها مقدس انگاشته میشوند. نام چهلدختر از ترکیب عدد چهل (ه م) و واژۀ دختر (نماد زنانگی) پدید آمده است. بناهای منسوب به دختر 3 ویژگی دارند: 1. همۀ آنها بر بلندی قرار دارند؛ 2. بیشتر آنها ریشه در دوران پیش از اسلام و بهویژه دورۀ ساسانی دارند؛ 3. در نامگذاری همۀ آنها نکتهای رازآمیز دیده میشود. باستانی پاریزی بر این باور است که بناهایی که دختر نامیده میشوند، همان معابد ناهیدند که بیشتر بر فراز کوهها قرار داشتند؛ ایرانیان باستان اصولاً بیشتر پرستشگاههای خود را بر فراز بلندی میساختند. اینکه امروزه پرستشگاههای ناهید به نام قلعهدختر باقی ماندهاند، بهسبب تقدس آنان بوده، که باید دور از آلودگی و دشمن باشند («ابنیه ... »، 130-131). نام چهلدختر در ایران برای مکانهای گوناگونی به کار رفته است که یا به شکل بنا ساخته شدهاند، یعنی ساختۀ دست بشرند، و یا مواضع طبیعی مانند کوه، تپه یا غار را شامل میشوند.
در باور عامه، شماری از بناهای چهلدختر بهسبب ناپدیدشدن 40 دختر در حملۀ کافران به آنها، به این عنوان نامیده شدهاند. برخی از آنها عبارتاند از: بقعۀ چهلدختران کاشان واقع در فین بزرگ، محلۀ ماداب، که بنابه باور مردم، 40 دختر از سادات بنیهاشم از ترس عمال جور و ستم به این منطقه پناه میآورند و سپس در این مکان به فرمان خداوند غایب میشوند. مردم برای برآوردهشدن نیازهای خود، در اینجا به نیایش میپردازند (نیکومنش، 144).دیگری زیارتگاه چهلمهری است که در قلعۀ دربند قفقاز قرار دارد. به باور مردم، 40 دختر باکره در زمان اسکندر، به دروازۀ آهنین (به ترکی دمیرقاپو) آمدند، در نزدیکی آن اقامت کردند، با کفار جنگیدند، و بعد از شهادت یکی از دختران در این محل، سایر آنها ناپدید شدند. اکنون زیارتگاه آنان طوافگاه مشهوری به شمار میرود (ابوبکر، 81). در ترخوران کرمان، کنار قنات یکوبار، پیشتر بنای کوچکی به نام چهلدختران قرار داشت. بنابر باور مردم، 40 دختر در آنجا ناپدید شدهاند. زنان حاجتمند به زیارت چهلدختران میرفتند، نذر میبردند و نیاز میخواستند، اما مردان اجازۀ ورود به آنجا را نداشتند (میرشکرایی، 499).دربارۀ منارۀ چهلدختران اصفهان، مردم بر این باورند که ارواح بهصورت دختران جوان در آنجا پدیدار میگردند و کسی جرئت خوابیدن در آن محل را ندارد. نامگذاری آنجا به نام چهلدختران برای آن است که پس از حملۀ مغول به اصفهان، 40 دختر اصفهانی از ترس مغولان، از دریچۀ منار داخل آن شدند و هرگز از آنجا بیرون نیامدند (شاردن، VII / 484؛ باستانی، خاتون ... ، 180).در فشندک طالقان، کوه بزرگ ارژنگ قرار دارد. بنابه روایتی، روزی 40 دختر برای گردآوری سبزیهای صحرایی به کوه رفتند. ارژنگدیو آنها را دید و اسیر کرد. هنگامی که گرفتار دیو شدند، به درگاه خداوند زاری کردند و راه رهایی خود را خواستند؛ ناگهان زمین زیر پایشان شکافت و دختران در آن ناپدید شدند. اکنون در پای خرابۀ قلعۀ فشندک، صخرهای به نام «چهلدخترکمر» وجود دارد (پورکریم، 19). دربارۀ مزار چهلدختران (چلدختران) چول در تاجیکستان نیز افسانهای گفته شده است: در روزگاران گذشته در روستاهای تیزگذر و باغ افضل، 40 دختر کنیز بودند که صاحبانشان به آنها ظلم بسیار میکردند. چون کارد به استخوانشان رسید، یک شب همۀ آنها پس از خوابیدن صاحبانشان به چول گریختند. صاحبان آنها هنگامی که بیدار شدند، با اسب به دنبال آنان تاختند. کنیزان از خدا خواستند که آنها را در زیر زمین جای دهد تا به دست آن ظالمان نیفتند. خدا خواستۀ آنان را پذیرفت، زمین را شکافت و 40 دختر از آن شکاف به زیر زمین رفتند و شکاف دوباره به هم آمد؛ به همین مناسبت، آنجا چهلدختران نامیده شده است (عینی، 231). شبیه اینگونه حکایات دربارۀ بسیاری از زیارتگاههای زنانه نقل شده است (نک : ه د، بیبیشهربانو؛ بیبیدوست؛ پیر سبز).در رکناباد، از آبادیهای میبد یزد، در کنار قبرستان ده، بازماندۀ بنایی دیده میشود که به چهلدختران مشهور است. این بنا مورد احترام مردم، و محلی برای روشنکردن شمع و حاجتخواهی است و آن را متعلق به سدۀ 9-10 ق دانستهاند (افشار، یادگارها ... ، 1 / 105).بر روی تپۀ چهلدختران ازبزان (نزدیک رازقان در استان مرکزی)، چند ستون سنگی دستساخت وجود دارد. در آنجا قربانیکردن مرسوم بوده است، و برای طلب باران نیز بدانجا میرفتهاند؛ مردم در آنجا آش نذری میپختند و بر این باور بودند که نیازشان برآورده خواهد شد (همو، سفرنامچه، 283).در کیلومتر 29 جادۀ کرج ـ چالوس، در ناحیۀ جنوبی روستای کُندر، بر روی صخرههایی سنگی، بنای کوچکی به نام امامزاده چهلدختر وجود دارد که مردم منطقه برای زیارت بدانجا میروند؛ قدمت این زیارتگاه به دورۀ قاجار میرسد (سروقدی، 132). براساس گزارش اسفزاری (سدۀ 9 ق / 15 م)، مزار چهلدختران بادغیس هرات نیز در باور مردم محلی متبرک بودهاست و نیازمندان برای برآوردهشدن حاجات خود به آنجا توسل میجستهاند (1 / 145). بر سر راه سمنان به محلات ثلاث (کوشمغان، زاوغان و کدیور)، برجی به نام چهلدختران وجود دارد که آن را آتشکدۀ زردشتیان در پیش از اسلام میدانند. دختران دمبخت برای بختگشایی به درون این برج میروند و 3 تا 7 سنگ را از داخل برج به بیرون پرتاب میکنند؛ اگر سنگ به بیرون برج بیفتد، بر این باورند که بختشان باز خواهد شد و حتماً در همان سال به خانۀ شوهر خواهند رفت (مخلصی، 61 -62). مردم بر این باورند که آنجا آرامگاه 40 دختر مرتاض و تارک دنیا ست (شجاعی، 292).مکانهای مقدس دیگری نیز با عنوان چهل دختر وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از: امامزاده چهلدختر در محمدآباد، مرکز بخش دودانگۀ شهرستان ساری (فقیه، 196)، و امامزاده چهلدختر در جمالآباد از توابع شهرستان اسلامشهر (فضاها ... ، 150)؛ بقعۀ چهلدختران در تورانپشت، از آبادیهای کهن شهر یزد (افشار، یادگارها، 1 / 273-274) و بقعۀ چهلدختران در فاصلۀ 10کیلومتری شهرستان پاکدشت و در ارتفاع 039‘ 1متری (شماری ... ، 1 / 90)؛ مزار چهلدختران یا مزار چهلتن قزوین (گلریز، 673) و مزار چهلدختران در دروازۀ سرپل کرمان (محرابی، 189)؛ گنبد چهلدختران دامغان که در نهایت دقت، هنر و زیبایی ساخته شدهاست و به نظر میرسد آن را در 446 ق ساختهاند (کشاورز، 97)؛ غار چهلدختر که در دامنۀ کوهی نزدیک شهر سربیشه، از شهرهای شهرستان بیرجند، قرار دارد (بهنیا، 383)؛ قلعۀ چهلدختر در پوزۀ جنوب غربی کوه خواجۀ (ه م) سیستان که آن را دژ دفاعی و نظامی نیز دانستهاند (کاوش، 19) و قلعۀ چهلدختر استراباد (گرگان کنونی) که در جنوب این شهر قرار دارد (ملگونف، 127)؛ دِه چهلدختر در بخش بسطام شهرستان شاهرود در استان سمنان، و نیز ده چهلدختران در بخش مرکزی اسفراین در استان خراسانی شمالی (جعفری، 410).شماری از قلعههای اسماعیلیان نیز به نام قلعهدختر خوانده میشوند؛ دربارۀ برخی از این قلعهها در افسانههای محلی آمده است که زنی زیبا و باایمان برای فرار از دست دشمن به دامان کوه یا چشمهای گریخته، و به آنجا پناه برده است. برخی از این اماکن هنوز بهعنوان زیارتگاه مورد احترام و تقدیس مردماند. پس از قدرتیافتن اسماعیلیان، آنها بسیاری از این قلعهدخترها را که اهمیت نظامی یا بازرگانی داشتند، تصاحب کردند؛ یکی از آنها، قلعهدختر کلاتۀ گاویچ واقع در 160کیلومتری جنوب شرقی بیرجند (در جنوب طبس) بوده است. در حملۀ مغولان به این منطقه، فداییان اسماعیلی در برابر آنها ایستادند، ولی پس از نبردی سخت، همۀ آنها کشته شدند. آنها کوشیدند که حماسۀ کربلا را زنده کنند؛ ازآنرو، اینجا را هنوز به نام «کربلای گاویچ» میشناسند و به یاد شهیدان آن رزمگاه، ستونی سنگی در آنجا برپا کردهاند. مردم بومی هنوز از انفاس قدسی آنان مدد میطلبند (فرقانی، 356، 360-361).در شهر اردستان استان اصفهان، در کنار مسیل رودخانهای خشک، دهانۀ غارمانندی قرار دارد که گفته میشود 40 دختر در آن پنهان شدهاند. معروف است که آنها از ترس دشمن به کوه پناه برده، از آن کوه میخواهند تا آنان را از گزند دشمن نگاه دارد؛ کوه نیز دهان بازکرده، دختران را در خود جای میدهد و امروزه دهانۀ کوچک غار یادگاری از آن رویداد است. مردم به درون آن سنگ میاندازند، نیاز خود را میطلبند و فاتحهای نیز نثار میکنند (هاشمی، 976).
روایات مربوط به مزار چهلدختران قزوین، گویای آن است که اینجا آرامگاه کودکان دربار صفویه بوده است که پیش از رسیدن به سن بلوغ مردهاند. برخی دیگر بر این باورند که این مکان قتلگاه مردان، زنان و کودکان خاندان صفویه است که به دستور شاه اسماعیل دوم (سل 984-985 ق / 1576-1577 م) کشته شدهاند (گلریز، 673). در 624 ق / 1227 م، چنگیز خان مغول درگذشت و طبق وصیت او، پسرش اوگتای قاآن جانشین وی گردید (626 ق / 1229 م). به دستور اوگتای و بهموجب رسم و آیین مغولها، 3 روز پیدرپی برای روان چنگیز خان نذرها دادند و 40 دختر زیبا و پریپیکر را که از نسل بزرگان مغول، و همیشه ملازم چنگیز بودند، برگزیدند و با جامههای گرانبها و آراسته به جواهر، با اسبان گزیده پیش روح او فرستادند و پس از اتمام این امور، به کار ملک پرداختند (جوینی، 1 / 149؛ رشیدالدین، 1 / 636). دربارۀ قلعۀ چهلدختر استراباد نیز میگویند: هنگامی که ترکمنها به آنجا حمله کردند، 40 دختر را در اینجا کشتند (ملگونف، 127).
در برخی از داستانها و افسانهها نیز موضوعاتی در ارتباط با چهلدختر وجود دارد، هرچند در روایتهای فعلی مقدس نیستند. مثلاً در داستان کوکِ کوهزاد و رستم، آمده است که روزی رستم به شکار رفت و گرسنه شد. به گلهای رسید و گوسفندی گرفت. چوپان با او به معارضه پرداخت و گفت: اگر از پهلوانی دَم میزنی، پاسخ کوک (نام دیوی بزرگ) را بگوی که پدرت هرساله به او باج میدهد. کوک پتیارهای بود به عظمت مشهور، و 40 دختر زیبا از دختران بزرگان شهر را به زور گرفته و بر فراز کوهی (کوه خواجهغلطان) کوشکی ساخته بود که 40 حجره داشت و در هر حجره دختری نشانده بود و به کامجویی میپرداخت، و از زال، پدر رستم، هرساله مبلغی دریافت میکرد و همه به او باج میدادند. رستم سرانجام کوک را یافت، با او جنگید و وی را کشت. او سپس به کوه (جایگاه کوک) رفت و خزاینش را ضبط نمود، و دختران را که به جور و بیداد از پدر و مادرشان جدا افتاده بودند، با مال بسیار به مکان اصلی بازگردانید (شاهحسین، 26). در فشندک طالقان نیز بقایای قلعهای قدیمی وجود دارد که به ارژنگقلعه موسوم است. براساس افسانهای محلی، ارژنگدیو که در هفتخوان رستم کشته شد، صاحب این قلعه بوده است. این دیو 40 دختر از 40 پادشاه را در این قلعه به اسیری نگاه داشته بود که پس از کشتهشدن او، دختران به ازدواج با همراهان رستم تن دادند و در همان طالقان سکونت کردند و طالقانیهای کنونی بازماندگان آناناند (پورکریم، 18- 19). در افسانههای دیگری نیز از 40 دختر سخن به میان آمده است که قهرمان افسانه آنها را آزاد میکند (نک : مارتسلف، 127).
ابوبکر بن عبدالله، تاریخ عثمان پاشا (شرح یورش عثمانی به قفقاز و آذربایجان و تصرف تبریز، 993- 996 ق)، به کوشش یونس زیرک، ترجمۀ نصرالله صالحی، تهران، 1387 ش؛ اسفزاری، محمد، روضات الجنات، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، 1338- 1339 ش؛ افشار، ایرج، سفرنامچه ( گلگشت در وطن)، تهران، 1384 ش؛ همو، یادگارهای یزد، تهران، 1374 ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، «ابنیۀ دختر، قلعهدختر کرمان»، باستانشناسی، تهران، 1338 ش، شم 3-4؛ همو، خاتون هفتقلعه، تهران، 1363 ش؛ بهنیا، محمدرضا، بیرجند نگین کویر، تهران، 1381 ش؛ پورکریم، هوشنگ، فشندک، تهران، 1341 ش؛ جعفری، عباس، دائرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379 ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1329 ق / 1911 م؛ رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، به کوشش محمد روشن و مصطفى موسوی، تهران، 1373 ش؛ سروقدی، محمدجعفر، بقاع متبرکۀ استان تهران، تهران، 1384 ش؛ شاهحسین بن غیـاثالدین، احیـاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهـران، 1344 ش؛ شجاعی، حیدر، دانشنامۀ اماکن مذهبی، فرهنگی و تاریخی ایران، تهران، 1389 ش؛ شماری از بقعهها، مرقدها و مزارهای استانهای تهران و البرز، به کوشش حسن حبیبی، تهران، 1389 ش؛ عینی، صدرالدین، یادداشتها، به کوشش سعیدی سیرجانی، تهران، 1362 ش؛ فرقانی، محمدفاروق، تاریخ اسماعیلیان قهستان، تهران، 1381 ش؛ فضاهای فرهنگی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1382 ش؛ فقیه محمدی جلالی، محمدمهدی، تاریخ تشیع و مزارات شهرستان ساری، قم، 1385 ش؛ کاوش، حسینعلی و دیگران، سیستان بهشت باستانشناسان، زابل، 1380 ش؛ کشاورز دامغانی، علیاصغر، تاریخ و جغرافیای دامغان (صددروازه)، تهران، 1370 ش؛ گلریز، محمدعلی، مینودر یا بابالجنة قزوین، تهران، 1337 ش؛ مارتسلف (ض: مارزلف)، اولریش، طبقهبندی قصههای ایرانی، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1371 ش؛ محرابی کرمانی، سعید، تذکرة الاولیاء یا مزارات کرمان، به کوشش حسین کوهی کرمانی، تهران، 1330 ش؛ مخلصی، محمدعلی، آثار تاریخی سمنان، بیجا، ]1356 ش[؛ ملگونف (ض: ملکونوف)، گ.، «سفرنامۀ نواحی شمال ایران»، ترجمۀ پطرس، سفرنامۀ ایران و روسیه، به کوشش محمد گلبن و فرامرز طالبی، تهران، 1363 ش؛ میرشکرایی، محمد، «مهر و آب و آیین»، مجموعهمقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375 ش، ج 3؛ نیکومنش، مصطفى، نگین کویر، کاشان، 1393 ش؛ هاشمی اردستانی، احسانالله، «اردستان»، اردستاننامه، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1381 ش، ج 2؛ نیز:
Chardin, J., Voyages en Perse, Paris, 1811.محسن احمدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید