جامع التمثیل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240416/جامع-التمثیل
شنبه 11 اسفند 1403
چاپ شده
3
جامِعُ التَّمْثیل، از مشهورترین کتابهای تمثیل و مَثَل به زبان فارسی، تألیف محمد (یا محمدعلی) هبلهرودی از ایرانیان مقیم هند. وی این کتاب را در 1054 ق به تشویق عبدالله قطبشاه (1036-1081 ق)، از پادشاهان سلسلۀ قطبشاهیان هند، و وزیر ایرانی او، محمدخاتون، تألیف کرده است. مؤلف کتاب که نسبت او در نسخ خطی و چاپی به صورتهای مختلف حبلهرودی، هبلهرودی، هولرودی، حبلرودی و جبلهرودی آمده است، از اهالی دهستان حبلهرود یا هبلهرود فیروزکوه مازندران است. این دهستان، نام خود را از رودخانهای به همین نام گرفته است. در کتابهای کهنتر مانند تاریخ طبرستان (ابناسفندیار، 1 / 124) و عالمآرای عباسی (اسکندربیک، 1 / 29) نام این رود و دهستان به صورتهای هبلهرود و هبلرود ثبت شده است. البته خطاخوانی برخی از کاتبان را باید علت ثبتهای متفاوت نسبت مؤلف دانست (برای آگاهی بیشتر، نک : کیا، 3-5؛ ذوالفقاری، 21-22). هبلهرودی کتاب دیگری به نام مجمع الامثال دارد که آن را 5 سال پیش از جامع التمثیل، یعنی در 1049 ق تدوین کرده است. جامع التمثیل در حقیقت صورت تفصیلی مجمع الامثال است (زرینکوب، 118). ماجرای تدوین این کتابها براساس آنچه خود مؤلف در مقدمۀ هر دو کتاب نوشته، بدین گونه بوده است که: روزی در مجلس محمدخاتون، یکی از حاضران اشاره میکند که به دستور شاه عباس صفوی، امثال ترکی را جمعآوری کردهاند. محمدخاتون میگوید که اگر کسی همت کند و «امثال پریشان فرس را» جمعآوری کند «حقی بدین طایفه نیز ثابت کرده خواهد بود» (هبلهرودی، جامع ... ، 74-75، مجمع ... ، 4). هبلهرودی از این سخنان برانگیخته میشود و اقدام به جمعآوری امثال و داستانهای فارسی میکند. وی تأکید میکند که «از مَثَل و کنایه و اصطلاح به زبان فرس، از هرجا و هرکس» دیده و شنیده «به قید کتابت درآورده» است (جامع، 77، مجمع، 9). درحقیقت هبلهرودی به کاری میدانی دست زده است. با توجه به اینکه چنین کاری پیش از وی در زبان فارسی سابقه نداشته است، باید او را آغازگر تحقیق منظم مَثَلشناسی در زبان فارسی به شمار آورد. بهرغم آنکه هبلهرودی به امثال گردآوریشده شکل و صورت ادبی داده است، اما «شاید کتاب دیگری نتوان یافت که تا این اندازه به زبان مردم آن زمان نزدیک باشد»(کیا، 8- 9).جامع التمثیل شامل دیباچه، مقدمه، 28 باب و یک خاتمه است. مؤلف در دیباچه علت و انگیزۀ کار مؤلف و مشکلات فراروی خود را شرح میدهد. در مقدمه دربارۀ اهمیت امثال و نیز ضرورت ترک امیال دنیوی براساس امثال قرآن و حکایتهای تاریخی مطالبی مطرح شده است. پس از آن، بابها براساس حروف الفبای عربی آورده شده است. به این ترتیب که ب و پ در باب ب؛ ج و چ در باب ج؛ و ک و گ در باب ک قرار دارند و برای حرف «ژ» نیز هیچ مدخلی در نظر گرفته نشده است. مؤلف در هر باب ابتدا شماری مثل و کنایه نقل میکند و سپس برخی از آنها را توضیح میدهد و پس از آن امثال دیگری را به همراه داستانهای آنها میآورد. نثر کتاب را به دو بخش میتوان تقسیم کرد: قسمت حکایات و تمثیلات با نثری بسیار ساده و روایی نزدیک به زبان مردم تنظیم شده، اما قسمت دیگر که توضیحات مؤلف را شامل میشود، بهویژه در قسمت مقدمه، با نثر تقریباً متکلفانه تحریر شده است. مؤلف در ضمن توضیحات خود، آیات، احادیث، اشعار شاعران متقدم و امثال فراوانی را نقل میکند. استفادۀ فراوان از امثال و کنایات از ویژگیهای نثر مؤلف است. برای نمونه، قریب 60 مَثَل، کنایه و زبانزد در دیباچۀ 6 صفحهای خود به کار برده است، یعنی بهطور متوسط در هر صفحه، 10 مثل (ص 73- 78). تمثیلهای کتاب از برخی کتابهای پیشینیان و برخی نیز از افراد گرفته شده است. مؤلف بهجز موارد انگشتشمار مانند بحر السعادة (ص 245، 381) و مفتاح دعا (ص 376)، اغلب از منابع خود نامی نمیبرد. مصحح کتاب ریشۀ اغلب این داستانها و نیز دیگر روایتهای آنها را مشخص کرده است (ذوالفقاری، 33-60). شماری از تمثیلات کتاب بازنویسی افسانههایی است که در میان مردم رایج بوده است و تعدادی از این افسانهها منطبق بر فهرست تیپهای بینالمللی افسانهها ست. با مشخصکردن برخی از این افسانهها، معلوم میشود که جامع التمثیل نهفقط یک اثر بیهمتای ملی، که سندی مهم برای افسانهها در سطح بینالمللی است (مارتسلف، 11). شماری از این افسانهها بدین شرحاند: 1. حکایت دختر پادشاه و شناسایی دزد و حکایت بعدی آن (ص 148-156)، منطبق با کدهـای 976 وa 976 در فـهرست آرنـه ـ تـامپسون؛ 2. داستان اعرابی و شهادت دو کبک (ص 156)، مطابق با کد 976 فهرست آرنه ـ تامپسون. از این افسانه روایتی نیز در انوار سهیلی آمده است (کاشفی، 454-456)؛ 3. عسس و زن بیوفا (ص 436)، مطابق با کد 510‘1 همان فهرست؛ 4. ابوصالح حمیری و زن پارسای او (همان، 465). از این افسانه که مطابق با کد 881 همان فهرست است، افزون بر روایتهایی که در چاپ جدید از آنها یاد شده است (ذوالفقاری، 47)، روایتهایی نیز در «موش و گربۀ» شیخ بهایی (ص 132)، آوردهاند که ... (قاضی، 127)، جامع الحکایات (ص 285 بب )، طوطینامۀ نخشبی (ص 265-274) و روایتی نیز در چهل افسانۀ خراسانی (نک : بیهقی، 187 بب ) آمده است؛ 5. داستان ابوصابر و آزمایش الٰهی (ص 549)، که مطابق است با کد 938 همان فهرست، و افزون بر روایتی که در چاپ جدید (ذوالفقاری، 48) آمده است، روایتهایی هم از آن در هزار و یک شب (3 / 186-190) و اسکندرنامه (ص 175-186) و نیز روایتهایی شفاهی (نک : انجوی، قصهها ... ، 2 / 175-182؛ سادات، 223-227؛ رحمانیان، 118-121؛ جعفری، روایتها ... ، 159-165) وجود دارد؛ 6. داستان بلبل زیرک و 3 پند (ص 593). از این افسانه که مطابق است بـا کـد 150 در فهرست آرنه ـ تامپسون، روایتهای کتبی فراوانی وجود دارد که از آن جمله به این کتابها میتوان اشاره کرد: طوطینامه (نخشبی، 93)، داستانهای محبوب القلوب فراهی (ص 301 بب )، و بِلوهَر و بُیوذَسْف نظام تبریزی (ص 230-233؛ برای آگاهی از روایتهای عربی و دیگر روایتهای فارسی، نک : فروزانفر، 144-145)؛ 7. سلطان محمود، شکار آهو و موعظۀ پیرزن (ص 601). از این افسانه نیز افزون بر روایتهای چاپ جدید (ذوالفقاری، 49-50)، روایتهای دیگری در شاهنامه (فردوسی، 6 / 468-472)، راحة الصدور (راوندی، 76-77)، نصیحة الملوک (غزالی، 140-142)، اسکندرنامه (ص 239-241)، روضۀ خلد (مجد خوافی، 26-27)، هزار و یک شب (3 / 18-22)، و مرزباننامه (مرزبان، 1 / 37-43) نیز آمده است. روایتهای شفاهی فراوانی نیز از آن ثبت شده است (وکیلیان، 278- 279؛ جعفری، همان، 155 بب ، «مقایسه ... »، 109- 119؛ خزاعی، 2 / 105-106؛ نادری، 412؛ انجوی، فردوسینامه، 328-331)؛ 8. حجاج و دو جغد (ص 611)، مطابق با کد 816 همان فهرست؛ 9. داستان منجم خسروپرویز (ص 714)، مطابق با کد 934 همان فهرست؛ 10. حکیم و دختر زیرک اعرابی (همان، 811)، مطابق با کد 875 همان فهرست که روایتهای شفاهی آن را انجوی ( قصهها، 2 / 109 -115)، سادات اشکوری (ص 27) و جعفری ( قصهها ... ، 113-116) ثبت کردهاند؛ 11. راسو و نجات شاهزاده (ص 854)، مطابق با کدa 178 همان فهرست، که روایتی از آن در جوامع الحکایات (عوفی، 3(2) / 602-604) آمده است.نویسنده بهرغم آنکه شمار فراوانی از افسانهها مانند نمونههای یاد شده را در کتاب خود آورده است، اما در نقل و بازنویسی آنها بهشدت متأثر از سنتهای ادبیات رسمی است. توضیح اینکه تفاوت افسانههای شفاهی ایران با آنچه از همین دست در ادبیات رسمی آمده، این است که در افسانههای شفاهی راوی از اظهار پند مستقیم و صریح خودداری میکند که این نکته یکی از ویژگیهای مهم افسانههای ایرانی است. اما در ادبیات رسمی، نویسندگان همواره متنهای داستانی را با پند مستقیم و صریح به پایان میرسانند. برای نمونه در پایان هر حکایت یا افسانهای که نقل میکنند، جملهای با این مفهوم آورده میشود: این داستان را از بهر آن گفتم تا بدانی ... (نک : مرزبان، 1 / 88، 92، 102؛ ظهیری، 74، 94، 130؛ کلیله ... ، 113، 120). هبلهرودی نیز در مواضع مختلف کتاب همین شیوه را به کار میبرد (نک : ص 217، 254). نکتۀ قابل توجه دیگر در نقل تمثیلات این است که نویسنده گاه از شیوۀ «داستان در داستان»، که سابقهای کهن در داستانسرایی ایرانی و هندی دارد، و نمونۀ اعلای آن را در هزار و یک شب (ه م) میتوان دید، استفاده میکند، مانند حکایت دختر پادشاه و شناسایی دزد (ص 148-156).جامع التمثیل از کتابهای پرخوانندهای است که بارها در ایران و هند چاپ شده است. براساس فهرست مشار (2 / 1488- 1489) و کتابخانۀ ملی ایران، این کتاب از زمان رواج صنعت چاپ سنگی تاکنون بیش از 50 بار به چاپ رسیده است (ذوالفقاری، 61). براساس همین موضوع، صادق کیا بدون در نظر گرفتن شاهنامه (نک : افشار، کتابشناسی ... ، 278-289) نوشته است: «شاید شمارۀ چاپهای جامع التمثیل بیش از هر متن فارسی دیگر باشد» (ص 1).شماری از چاپهای سنگی جامع التمثیل مصور بودهاند، مانند چاپ 1269 ق که 32 تصویر دارد (نک : مارتسلف، 11-13؛ افشار، «جامع ... »، 132-133). از جامع التمثیل تا 1390 ش هیچ تصحیح انتقادی به عمل نیامده بود. در این سال با استفاده از 3 نسخۀ خطی و برخی نمونههای چاپی، تصحیحی انتقادی از آن توسط حسن ذوالفقاری به چاپ رسید. از این اثر نسخههای خطی نسبتاً فراوانی در دست است (نک : ذوالفقاری، 60-61). کتاب در بعضی از نسخهها با عناوینی مانند جامع التماثیل، جامع الامثال و الحکایات، مجمع التفسیر، یا مجمع التماثیل معرفی شده است (همو، 21).
ابناسفندیار، محمد، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1320 ش؛ اسکندر بیک منشی، عالمآرای عباسی، تهران، 1334 ش؛ اسکندرنامه، روایت فارسی کالیستنس دروغین، تحریر عبدالکافی بن ابی البرکات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1389 ش؛ افشار، ایرج، «جامع التمثیل»، آینده، تهران، 1358 ش، شم 1-3؛ همو، کتابشناسی فردوسی، تهران، 1355 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، فردوسینامه، تهران، 1363 ش؛ همو، قصههای ایرانی، تهران، 1352 ش؛ بیهقی، حسینعلی، چهل افسانۀ خراسانی، تهران، 1380 ش؛ جامع الحکایات، به کوشش پگاه خدیش و محمد جعفری (قنواتی)، تهران، 1390 ش؛ جعفری (قنواتی)، محمد، روایتهای شفاهی هزارویک شب، تهران، 1384 ش؛ همو، قصهها و افسانههایی از گوشه و کنار ایران، تهران، 1386 ش؛ همو، «مقایسۀ افسانۀ نیت پادشاه در شاهنامه با روایتهای دیگر»، مجموعه مقالات همایش هزارۀ شاهنامه، به کوشش محمدجعفر یاحقی، تهران، 1392 ش؛ خزاعی، حمیدرضا، افسانههای خراسان، مشهد، 1379 ش؛ ذوالفقاری، حسن، مقدمه بر جامع التمثیل (نک : هم ، هبلهرودی)؛ راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال لاهوری و مجتبى مینوی، تهران، 1333 ش؛ رحمانیان، داریوش، افسانههای لری، تهران، 1379 ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، از گذشتۀ ادبی ایران، تهران، 1383 ش؛ سادات اشکوری، کاظم، افسانههای دهستان اشکور، تهران، 1390 ش؛ شیخ بهایی، محمد، کلیات، به کوشش غلامحسین جواهری، تهران، سنایی؛ ظهیری سمرقندی، محمد، سندبادنامه، به کوشش محمدباقر کمالالدینی، تهران، 1381 ش؛ عوفی، محمد، جوامع الحکایات و لوامع الروایات، به کوشش امیر بانو مصفا (کریمی) و مظاهر مصفا، تهران، 1386 ش؛ غزالی، محمد، نصیحة الملوک، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1351 ش؛ فراهی، میرزا برخوردار، داستانهای محبوب القلوب، به کوشش علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، 1373 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ فروزانفر، بدیعالزمان، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، تهران، 1347 ش؛ قاضی، ابوالفضل، آوردهاند که ... ، تهران، 1379 ش؛ کاشفی، حسین، انوار سهیلی، به کوشش محمد روشن، تهران، 1388 ش؛ کلیله و دمنه، ترجمۀ نصرالله منشی، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1355 ش؛ کیا، صادق، مقدمه بر مجمع الامثال (نک : هم ، هبلهرودی)؛ مارتسلف، اولریش، «داستانهای عبرتآموز مصور»، جهان کتاب، تهران، 1381 ش، س 7، شم 19-20؛ مجدخوافی، روضۀ خلد، به کوشش محمود فرخ و حسین خدیوجم، تهران، 1345 ش؛ مرزبان بن رستم، مرزباننامه، ترجمۀ سعدالدین وراوینی، به کوشش محمد روشن، تهران، 1355 ش؛ مشار، خانبابا، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران، 1351 ش؛ نادری، افشین، نمونههایی از قصههای مردم ایران، تهران، 1383 ش؛ نخشبی، ضیاءالدین، طوطینامه، به کوشش فتحالله مجتبائی و غلامعلی آریا، تهران، 1372 ش؛ نظام تبریزی، علی، بلوهر و بیوذسف، به کوشش محمد روشن، تهران، 1381 ش؛ وکیلیان، احمد، قصههای مردم، تهران، 1379 ش؛ هبلهرودی، محمدعلی، جامع التمثیل، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، 1390 ش؛ همو، مجمع الامثال، به کوشش صادق کیا، تهران، 1344 ش؛ هزارویک شب، ترجمۀ عبداللطیف طسوجی، به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1316 ش.
محمد جعفری (قنواتی)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید