پته دوزی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 24 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239491/پته-دوزی
چهارشنبه 15 اسفند 1403
چاپ شده
2
پَتهدوزی، نوعی سوزندوزی در استان کرمان. پت به معنای کرک نرمی است که از بن موی بز میروید و از آن شال و پشمینه میبافند (برهان ... ، فرهنگ ... ، آنندراج، ذیل واژه). در برخی از نقاط استان کرمان ازجمله راور، بردسیر و کرمان، و شهرهای همجوار با این استان مانند بشاگرد و بیرجند، واژۀ پُت یا پَت را به معنای موی بهکار میبرند (آذرلی، 72). در سنسکریت پته به معنای پارچه آمده است (داعی الاسلام، ذیل واژه). لرها نیز به پشم کهنه پته میگویند (ایزدپناه، 19).در فرایند پتهدوزی، زنان و دختران کرمانی تمام یا بخشی از سطح نوعی پارچۀ پشمی تکرنگ، به نام شال یا عریض را با استفاده از فن سوزندوزی با نخهای پشمی رنگارنگ و با نقوش سنتی میپوشانند. درتقسیمبندی انواع رودوزیهای ایرانی، پتهدوزی کرمان، سوزندوزی بلوچ و قلابدوزی رشت جزو دستهای از رودوزیها بهشمارمیآیند که درآن، تمام زمینۀ پارچه با کوکها و بخیههای ریز و درشت فراوان پوشیده میشود (نک : حسنبیگی، 365-366). کموبیش میتوان قدمت این دسته از رودوزیها را تا دورۀ مغول پیگیری کرد؛ چنانکه مارکو پولو در «سفرنامۀ» خود در 652 ق / 1254 م، به گلدوزیهای زیبایی اشاره کرده است که زنان و دختران کرمانی با نخهای ابریشمیِ رنگین و طلایی نقوش مختلفی را بر روی پردهها، لحافها و بالش ثروتمندان نقشکردهاند (ص 56-57؛ نیز نک : حسنبیگی، 4 / 364-365؛ آلمانی، II / 152).
در موزۀ هنرهای تزیینی تهران پتهای متعلق به سدۀ 12 ق / 18 م وجود دارد که تمام سطح زمینۀ آن با گلهای ریز افشان به صورت محرمات جناغی کج با استفاده از نخهای ابریشمی الوان و حاشیهای مشتمل بر نقوش بتهجقهای درهم (به نام قهر و آشتی) روی پارچۀ پشمی کرمرنگ دوختهشدهاست. نمونۀ دیگر بقچهای پتهدوزی شده مربوط به 1280 ق / 1863 م اثر استاد فرجالله کرمانی است (صبا، 111). روپوش پُرکار مقبرۀ شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان پتهای متعلق به 1285 ق است (حسنبیگی، 376) که حاصل دو سال کار مداوم 16 زن بر پارچهای به طول 355 سانتیمتر و عرض 210 سانتیمتر است (صبا، همانجا). نمونههای نفیس دیگری از پته نیز در موزۀ شاه نعمتالله ولی نگهداری میشود (برای اطلاعات بیشتر، نک : نژادملایری، 33؛ گلابزاده، 42؛ دانشور، 190، حاشیۀ 1؛ قدیمی، 208).پتهدوزی را سلسله، فته و کرکدوزی نیز مینامند (نک : صبا، همانجا؛ شاملو، 272؛ نک : خزائلی، 428). ذکر نام سلسله سبب شده است تا برخی پتهدوزی را از نوع سلسلهدوزی شالهای کشمیری بدانند و آن را نیز سلسلهدوزی بنامند، اما بین سلسلهدوزیهای کشمیر و سلسلهدوزیهای کرمان تفاوت قائل شوند (عناویان، 69-70، 170-175، 179).پتهدوزی و شالبافی در عهد ناصری رونق یافت؛ میان نقوش این آثار و نقوش سایر آثار هنری در این عهد شباهتهایی وجود دارد (نک : زکریایی، 243-244؛ نیز نک : نژادملایری، 37- 38). نقشهای بتهجقههای پتههای کرمان بر روی ظروف مسی و قالیبافی نیز راه یافته است (همو، 242-246).پتهدوزی در فرهنگ معنوی و زندگی روزمره و مادی مردم کرمان، جایگاه ویژهای دارد و درهمهحال، کالایی ارزشمند برای هدیهدادن و چشمروشنی در مناسبتهای خاص و برگزاری مراسم آیینی بهشمار میرود؛ مثلاً مکنت و شأن خانوادگی و اجتماعی هر دختر کرمانی، با شمار پتههای موجود در جهیزیهاش سنجیده میشود، چنانکه در خانوادههای متمکنتر درگذشته، دختران از نخهای ابریشمی برای تهیۀ پتههای جهیزیۀ خود استفاده میکردند. ازاینرو، پتههایی که در جهیزیۀ عروس گذاشته میشود، تنوع فراوانی دارد؛ مثلاً پتههای درون بقچۀ عروس، شامل پتههایی با رنگ مسلط سفید برای داماد، و پتههای قرمز برای عروس است که به همراه سجاده، چادر نماز و جز آنها پیچیده میشود. پتۀ بقچۀ عروس اغلب با نقوش 4 بته در 4 گوشۀ پارچه با عنوان لچک و همچنین، ترنجی در وسط با حاشیههایی با گلهای ریز در چند ردیف تهیه میشود. پتۀ سوزنی (پارچهای به شکل مستطیل به اندازۀ تقریبی 150×90 سانتیمتر) نیز یکی دیگر از اقلام جهیزیۀ عروس است که اغلب نقش محراب دارد و با همکاری همزمان چند زن دوخته میشود.همچنین کاربرد پتههای سبز رنگ (رنگ سبز پته برگرفته از باورهای کهن ایرانیان که نماد برکت و باروری است) در آراستن سفرۀ عقد و هفتسین (که نمادی از خوشیمنی و سبزبختی است) درمیان خانوادههای کرمانی متداول است (نژادملایری، 39-40؛ پورحسینی، 91؛ پزشکی، 25؛ پاکبین، 36-37). استفاده از پتههای مشکی و سرمهای در مجالس ترحیم و یا رویۀ تابوت و بقچههای پتهدوزیشده، بهمنظور آویزانکردن بر روی شَدّه (نوعی علم) (نک : ه د، علم و علمگردانی) در مجالس روضهخوانی و تعزیه در سیرجان از کاربردهای دیگر پته است (پزشکی، همانجا؛ مؤید محسنی، 288).ظرافت و زیبایی پتهها مدیون نقوش و طرحهای اصیلی چون انواع بته، ازجمله بتهجقه، بتهمیری، بتهخرقهای، بادامی، قهر و آشتی، سنندجی، افشاری و بازوبندی است و نیز میتوان به طرحها و نقوش دیگری چون پیچک ترنج، انجوجه، سروچه، لچکترنجی، افشان، اسلیمی، ختایی، گل شاهعباسی، اناری، خوشهای، شاخ و برگ، نقوش حیوانی بهخصوص پرندگان و نقوش هندسی اشاره کرد (صبا، 114 بب ؛ پاکبین، 36، 39-40؛ دانشور، همانجا).ظاهراً برخی از این نقوش سنتی مفاهیم خاصی در فرهنگ مردم دارد؛ مثلاً نقش بتهجقه، بیشتر روی پردههایی دوخته میشود که در ورودی خانه و یا درون خانه نصب میگردد یا نقش محراب که روی سوزنیهای پتهدوزیشده ظاهر میشود؛ همچنین نقش لچکترنج، ختایی، اسلیمی و جز آنها نیز هر یک جایگاه خاصی دارند (نک : ادامۀ مقاله). نقوش پرندگان از نوع طوطی و یا نقش گل انجوجه (برگرفته از تخمههای آفتابگردان) و نمونههای دیگر، بیانگر ذوق هنرمند در بهرهمندی وی از محیط اطرافش است (نک : عناویان، 175؛ دانشور، 190، حاشیۀ 1).طراحی نقوش پته در گذشته به عهدۀ مردان و استادکاران نامی چون فرجالله کرمانی (د 1300 ق)، میرعلی کرمانی (د 1300 ق)، محمدحسن خان نقاش (د 1300 ق)، شیخ رمضان میرسیرجانی (د 1322 ش)، حسن بن محسنخان نقاش (د 1319 ش)، زمان خان میرحسینی (د 1304 ش) و دیگر استادان بود و طراحان بسیاری از طرحهای این استادان اقتباس میکردند (صبا، 114؛ پاکبین، 38). این هنر امروزه در انحصار زنان است و به صورت خانگی و به شیوۀ کارمزدی، و یا گروهی در قالب شرکتهای تعاونی تولید میشود (نک : همو، 37؛ صبا، 117).مواد اولیۀ مصرفی برای دوخت پته شامل نخِ ریس (نخ پشمی) و پارچهای به نام عریض است. نخ ریس یا نخ پته از جنس پشم، به روش دستریس با چرخ پشمریسی (چرخو) تهیه میشود. امروزه تولید نخ ریس با روشهای ماشینی و کلافپیچشده در کارخانههای اصفهان، یزد و تهران انجام میگیرد (نژادملایری، 34). ضخامت نخ ریس بستگی به موارد مصرف دارد. بهطور متوسط، رودوزی هر متر پته نیازمند 375 تا 400 گرم نخ ریس است. ریسها عمدتاً به رنگهای متنوعی چون عنابی، مشکی، سبز روشن، سبز تیره، زرد، نارنجی، قرمز، آبی تیره، سبز ماشی، لاکی و جز آنها ست. در گذشته برای تهیۀ پتههای نفیس، گاه از ریسهایی از جنس ابریشم یا گلابتون استفاده میشد (صبا، 111-112؛ نژادملایری، همانجا).نخ ریس افزون بر دوخت پته، در بافت پارچۀ پته (عریض) نیز کاربرد دارد که پارچۀ پشمی ضخیمی با بافتی سرژه (موجدار) است (نک : زکریایی، 243). این پارچه را با دستگاههای پارچهبافی به روش دستی (صبا، 111؛ دانشور، همانجا؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ شیوۀ بافت پارچه، نک : ه د، جولاهی)، و یا به شیوۀ ماشینی و به رنگ سفید میبافند (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ بافت عریض، نک : پیروزرام، 6-7). عریضهای بافتهشده را روی محورهایی میپیچند و با چرخاندن محور بهوسیلۀ موتور، آن را به درون پاتیل رنگ فرو میبرند و با روش رنگرزی سنتی (نک : ه د، رنگرزی) به رنگهای متنوع درمیآورند.در گذشته، عریضها اغلب به رنگ قرمز (لاکی) و سفید تهیه میشد؛ اما امروزه این پارچه با توجه به تقاضای بازار در رنگهای متنوعی چون سفید، قرمز، صورتی، کرم، نارنجی، سبز و جز آنها تولید میگردد (صبا، همانجا؛ نیز نک : پیروزرام، 3-6؛ دانشور، همانجا). رنگ قرمز عریض نسبت به دیگر رنگها پرمصرفتر است؛ چنانکه در پتههای قدیمیتر نیز رنگ تیره غالب بود، اما امروزه رنگهای روشنتر متداول است (پیروزرام، 2).در گذشته، عریض برای دوخت دامن، کت و پالتوهای زنانه نیز بهکار میرفت (صبا، همانجا)؛ همچنین در دوخت پته افزون بر عریض، از شال، برک و یا ماهوت نیز استفاده میشد (پورحسینی، 91؛ نک : خزائلی، 428).ابزار پتهدوزی شامل سوزن (ضخیمتر از سوزنهای معمولی) و انگشتانه است (پیروزرام، 8). در تهیۀ پته نخست عریض را به ابعاد مورد نیاز میبُرند و طرح مورد نظر را روی کاغذ ترسیم، و با سوزن، خطوط طرح را سوراخ سوراخ میکنند، کاغذ را روی پارچه میگذارند و با توجه به رنگ زمینۀ پارچه، برادۀ گچ یا زغال را روی کاغذ میپاشند؛ بدین ترتیب، با برداشتن کاغذ، طرح روی پارچه نمایان میشود. به این عمل «گَرتهزنی» میگویند. پسازآن نقاط تعیینشده روی پارچه را با قلم و مرکبی که از ترکیب پوست انار خیسانده در آب و زاج سیاه و دوده تهیه شده است، بهطور مشخص ترسیم میکنند. امروزه طرح با استفاده از قالبهای چوبی، تقریباً مثل چاپ قلمکار (ه م)، روی پارچه منتقل میشود (صبا، 121؛ نژادملایری، 38).در مرحلۀ بعد، خطوط اصلی طرح را «ساقدوزی یا خطدوزی» میکنند؛ یعنی کوکهایی به خط ممتد میزنند که در وسط هر کوک، گره کوچکی وجود دارد. اغلب برای ساقدوزی در پارچههای تیرهرنگ از نخ قرمز، و در پارچههای روشن از نخ زرد استفاده میشود (صبا، همانجا). پس از ساقدوزی، متن پارچه را به روشهای دراز یا مربع پِتکدوزی (جوانهدوزی) میکنند.در روش دراز، خطی افقی که در میان هر کوک آن گره ریزی وجود دارد، روی پارچه دوخته میشود. در روش مربع که به «پتک چهارگوش» نیز موسوم است، نوع کوک زدهشده شبیه به مربع کوچکی است که زمینه را پرمیکند (همو، 121-122؛ پاکبین، 40؛ نژادملایری، همانجا). پس از پتکدوزی متن، داخل نقوش را آبدوزی میکنند که برخی آن را نیز پتکدوزی میگویند. اطراف آبدوزی و فواصل خالی را با بخیههایی با رنگهای سبز یا سرمهای متندوزی یا رودوزی میکنند (پاکبین، نژادملایری، همانجاها).برگدوزی آخرین مرحلۀ کار و مهمترین و ظریفترین مرحلۀ پتهدوزی است، زیرا ظرافت و زیبایی و مرغوبیت پته به این مرحله وابسته است که در بیشتر مواقع آن را استادکاران انجام میدهند. برگدوزی، که در واقع سوزندوزی ریز و ظریف است، غالباً در اطراف حاشیه به صورتهای متفاوتی مانند سروی، زیگزاگی، شویدی و جز آنها دوخته میشود (صبا، 132؛ نژادملایری، همانجا؛ صارمی، 147؛ پاکبین، همانجا؛ دانشور، 190، حاشیۀ 1).پس از پایان دوخت، سطح پته به سبب کشیدهشدن نخها و زدن کوکهای مکرر در سطح پارچه، حالت چروکیدهای به خود میگیرد؛ برای رفع این نقیصه پته را با آب سرد (برای اطمینان با آب کُر، زیرا برخی معتقدند پته در هنگام دوخت در معرض آلودگیهای بسیاری قرار میگیرد، و ممکن است نجس شدهباشد) میشویند و مادامیکه هنوز خشک نشده، و در اصطلاح «دونم» است، با فشار به دور نورد چوبی میپیچند؛ تقریباً دو روز در همین وضعیت میماند تا همۀ چروکیدگیهای موجود در سطح پته از بین برود. امروزه صاف و خشککردن پته را با اتو انجام میدهند (پیروزرام، 9-10؛ نژادملایری، 38- 39).در مرحلۀ پایانی نیز برای پوشاندن گره و نخهای آویزان پشت پته که ظاهر ناخوشایندی دارد، پارچهای آستری که اغلب همرنگ عریض است، پشت آن میدوزند. در گذشته، برای حفاظت از پته در مقابل بیدزدگی و آفت از تنباکوی نرمشده، و امروزه از نفتالین استفاده میشود (پیروزرام، 11).به عقیدۀ کرمانیها «شال پته» مرغوبترین نوع پته است که روی شال سفید یا مشکیِ بسیار ریزبافتی دوخته میشود. این نوع پته هرچه ظریفتر باشد، مرغوبیت بیشتری دارد. دوخت پته روی شال سفید، به سبب ظرافت بسیار و انعکاس نور، نیازمند وقت و دقت فراوان است. ازآنجا که در کرمان شال مشکی بهندرت دیده میشود، پتهدوزان از پارچۀ «کانگای عروس» استفاده میکنند که رنگ مشکی و ظرافت بسیاری دارد (نژادملایری، 40).امروزه تولید پته نسبت به گذشته کیفیت بسیار پایینی دارد؛ مثلاً در هر یک سانتیمتر مربع پته در گذشته، بهطور متوسط 400 بار سوزن زده میشد؛ اما امروزه این شمار به 100 سوزن در هر دو سانتیمتر کاهش یافته است (پیروزرام، 9).
آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ آنندراج، محمد پادشاه، بهکوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335 ش؛ ایزدپناه، حمید، فرهنگ لری، تهران، 1343 ش؛ برهان قاطع؛ پاکبین، صدیقه، «پتهدوزی زنان در استان کرمان»، جلوۀ هنر، تهران، 1385 ش، شم 26؛ پزشکی، شهین، «پتهدوزی هنری خلاق بر بستر فرهنگ مردم کرمان»، رشد آموزش هنر، تهران، 1385 ش، دورۀ 4، شم 1؛ پورحسینی، ابوالقاسم، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، کرمان، 1370 ش؛ پیروزرام، شهریار، «تحقیقی پیرامون هنرهای سنتی کرمان»، گزارش میراث فرهنگی کرمان، کرمان، 1375 ش؛ حسنبیگی، محمدرضا، مروری بر صنایع دستی ایران، تهران، 1365 ش؛ خزائلی، عذرا، «بررسی صنایع نساجی کرمان»، سی گفتار دربارۀ کرمان، به کوشش محمدرسول دریاگشت، کرمان، 1356 ش؛ داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1362 ش؛ دانشور، محمد، تاریخچۀ محله و مسجد خواجه خضر کرمان، کرمان، 1388 ش؛ زکریایی کرمانی، ایمان، شالهای ترمۀ کرمان، گذشته، حال، آینده، تهران، 1388 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1378 ش، حرف «پ»، دفتر اول؛ صارمی، مهین، «پتهدوزی کرمان»، کتاب ماه هنر، تهران، 1381 ش، شم 45 و 46؛ صبا، منتخب، نگرشی بر روند سوزندوزیهای سنتی ایران، تهران، 1370 ش؛ عناویان، رحیم و ژرژ عناویان، ترمههای سلطنتی ایران و کشمیر، به کوشش تومویوکی یامانوبه، تهران، 1386 ش؛ فرهنگ رشیدی، عبدالرشید تتوی، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1337 ش؛ قدیمی ماهانی، مصطفى، پیر ماهان، کرمان، 1382 ش؛ گلابزاده، محمدعلی، کرمان، پگاه هستی، کرمان، 1383 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ نژادملایری، مریم، «پته باغ رنگین آرزوها»، فرهنگ و ادب، کرمان، 1374 ش، س 2، شم 2 و 3؛ نیز:
Allemagne, H. René d’, Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, Paris, 1911; The Travels of Marco Polo, tr. and ed. W. Marsden, London, 1946.
مریم محمدتبار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید