بریتل بنک، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239337/بریتل-بنک،-سفرنامه
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
2
بِریتِلْبَنْک، سَفَرْنامه، گزارش سفر ویلیام بریتلبنک به ایران در یکی از ناگوارترین برهههای تاریخ این کشور با عنوان «ایران قحطیزده: گزارش سفر به شرق از غربت تا خانه» (نک : مآخذ)، که در آن اشارات فراوانی به جنبههای فرهنگی و اجتماعی زندگی ایرانیان همزمان با مضیقههای شدید ناشی از خشکسالی شده است. خشکسالی بزرگ سالهای 1287- 1288 ق / 1870-1871 م ازجمله شدیدترین و غمانگیزترین بلایای طبیعی تاریخ معاصر ایران محسوب میشود که تلفات انسانی و صدمات اقتصادی و اجتماعی عظیمی در جامعۀ ایران به بار آورد. از 1286 ق / 1869 م طی یک دورۀ دوساله در مناطق وسیعی از خاک ایران چون خراسان، اصفهان، یزد و فارس قطرهای باران نبارید؛ تا جایی که رودخانهای پرآب چون زایندهرود نیز خشک گردید و هیچ نوع محصول کشـاورزی به دست نیامد (برای اطلاعات بیشتر، نک : اُکازاکی، npn.). ویلیام بریتلبنک سیاحی انگلیسی است که در 1289 ق / 1872 م همزمان با قحطی شدید به ایران سفر کرد و به قول خودش این سفر بهطبع هیچ جذابیتی برای یک سیاح نمیتوانست داشته باشد (ص vii). او که خود را سیاحی علاقهمند و ماجراجو میخوانَد، به دنبال سفر به هند راه خود را از بندرعباس تا آستارا در ایران پی میگیرد و در این سفر پرماجرا روستاها و شهرهای متعددی ــ بیشتر بیابانهای شنزار ــ را زیر پا میگذارد و به چشم خود شاهد فجایع و صحنههای جانکاه از زندگی فلاکتبارِ ناشی از قحطیِ اهالی است. بریتلبنک میگوید که این کتاب حاصل مشاهدات مستقیم وی طی سفرش به این سرزمین است (نک : مآخذ). کتاب در 16 فصل تدوین شده است که 5 فصل نخست آن به حوادث سفر در مالت، سوئز، سیلان، مدرس، بمبئی تا ورود به بندرعباس مربوط میشود. گرچه بریتلبنک به محض ورود به بندرعباس و بوشهر شاهد نشانههای واضح قحطی گسترده و وخیم بوده است و زندگی رقتبار مردم ــ از کودکان نحیف و استخوانبیرونزده که مگس از سر و رویشان بالا میرفت، گرفته تا شیوع جذام و انواع بیماریهای نفرتانگیز و اجساد پراکنده در سطح شهر ــ با نهایت تأسف توصیف میکند (ص 96-97)، اما در عین حال، در تمامی مسیر سفر در ایران، زندگی اجتماع مردم ایران و ابعاد فرهنگی آن را زیر نظر داشته، و متناسب با موقعیت به بررسی و ذکر آنها پرداخته است. در برخی موارد، توجه او به جزئیات و توصیف کامل اوضاعْ این کتاب را به منبعی مردمشناختی و سندی موثق برای شناخت اجتماع آن عصر تبدیل میکند. بسیاری دیگر از عادات و خلقیات ایرانی را نیز از خلال نوشتههای وی میتوان شناخت؛ ازجمله سنت میهماننوازی ایرانیها که نه فقط صراحتاً از آن یاد میکند (ص 120)، بلکه در آن اوضاع بحرانی و وخیم نیز در هر کجا، حتى بوشهرِ نکبتزده، مردم را مهماننواز مییابد. از او در بوشهر با شربت، انگور، عسل، عطر بنفشه، آب خوردن و قلیان پذیرایی میشود. نویسنده به همین مناسبت مفصلاً به تشریح قلیان به عنوان ابزار تفریح رایج در ایران و نحوۀ استفاده از آن میپردازد. او از تُنگهای قلیان که از تخم شترمرغ بودند و قسمت زیرین آنها به منظور استحکام نقرهکاری میشد، سرقلیانها و نیقلیانهای زیبا که هنرمندانه تزیین و طراحی میشدند و همچنین آداب قلیانکشی در ایران یاد میکند. مثلاً اینکه ایرانیها پس از 10-12 پُک، قلیان را به نفر بعدی پیشکش میکنند. در ضمن سر قلیان را برداشته، دود قلیان را خارج میکنند و دوباره سرقلیان را میگذارند که این کار در واقع نوعی رعایت ادب و احترام بوده است (ص 88-89). در خانۀ اعیان و صاحبمنصبان تهیۀ قلیان و مطبوعتر ساختن آن با موادی چون عنبر بر عهدۀ فردی خاص بوده که در این کار مهارت داشته است (ص 90، نیز نک : 204). با توجه به اوضاع اقتصادی ایران در آن زمان، معیشت مردم از موارد بارزی است که مؤلف به آن توجه کرده است. در اشاره به بازار بوشهر فضایی نامطلوب و اسفبار ارائه نموده، ازجمله به لباسهای کهنۀ اروپایی، دستکشهای کهنۀ تابهتا، کفشهای زنانه، اسلحه، تپانچه، قمه، ترشی و گوشت مانده که به شکلی آشفته و خاکگرفته و درهم توسط فروشندگان ارمنی عرضه میشده، اشاره کرده است (ص 101). تومان که با ارزشترین سکه در نظام پولی کشور بود، از طلا بود و کمتر یافت میشد. هر تومان 10 قران سکۀ نقره بود که در دادوستدها رواج داشت. کمارزشترین پول در معاملات «شاهی» به حساب میآمد (ص 142). معیشت ایلیاتیها بر پایۀ زندگی شبانی و دامداری و قالیبافی بوده است که ظاهراً نسبت به دیگر اهالی ایران در آن روزگار قحطسالی از موقعیت بهتری برخوردار بودهاند. طوایف بختیاری و ترکمن ازجمله عشایریاند که مؤلف به زندگی آنها پرداخته است. نظام سازمانی حاکم بر طوایف و تیرهها، ییلاق و قشلاق آنها، سیاهچادرها و ویژگی آنها، و چادر سفید رئیس ایل که از دیگر چادرها متمایز بوده است، از مطالبی است که دربارۀ طوایف بختیاری مطرح شده است. مؤلف بختیاریها را قدرتمندترین و سرکشترین ایل در ایران میخواند. به گفتۀ بریتلبنک، جنگجوترین طایفه که در اطراف همدان پراکنده بودند، قراگزلوها بودند (ص 151-152). طوایف ترکمن نیز زندگی شبانی داشتند. اردوگاههای آنها قوانین خاص خود را داشت. جدا از گلههای دام، اسبهای آنها بینظیر بود. مردان ترکمن از صبح تا شام سوار بر اسب بودند. او میگوید: داستانهای زیادی از خشونتطلبی این صحراگردان شنیده که باور نمیکرده، اما در برخورد با آنها متوجه طبیعت خشن ایشان شده است (ص 152-154). وی میافزاید که طوایف ایرانی برخلاف دیگر طوایف مشرقزمین، در معتقدات اسلامی خود سختگیر نیستند (ص 153). زینهای ایرانی نظر مؤلف را سخت به خود جلب کرده است. این زینهای پارچهای که گاه با طلا و نقره و دیگر تزیینات گرانبها مزین میشدند، به نظر به عنوان یک خارجی ناراحتکننده بودند. او معتقد است بهکارگیری این زینها نیاز به مهارت زیاد در سوارکاری دارد. یراقها و سایر ساز و برگ زینها از جنس چرم بوده است (ص 103-104). نویسنده به پوشاک مردم ایران، چه شهری چه ایلیاتی، نیز توجه کرده است و توصیف نسبتاً جامعی از آنها به دست میدهد. مثلاً در مسیر برازجان لباس یکی از اهالی را مجموعهای شامل کلاه نمدی سیاه رنگ، نیمتنۀ آستیندار از همان جنس که روی شلوار میافتاد، پیراهن آبی بلند زیر نیمتنه و پاهای تقریباً برهنه توصیف میکند (ص 114-115) و ضمن وصف گیوه کاربریهای آن را نیز توضیح میدهد (ص 117؛ دربارۀ توصیفات وی از لباس عشایر، نک : ص 155-156). بریتلبنک اماکنی چون چاپارخانه و کاروانسرا را با دقت تشریح کرده است، هرچند وصف یکی از چاپارخانهها و اجساد پراکنده در آن به سبب بیغذایی و چهرۀ حریص و ترسان دیگر ساکنان نحیف و نزار در آن، فضای ناگواری را به تصویر میکشد (نک : ص 180). شرح او از معماری و کارایی چاپارخانهها (ص 162-163) و کاروانسراها نسبتاً کامل است. مثلاً او کاروانسرایی را در مسیر شیراز وصف کرده که باید از نمونههای بزرگ و اصیل کاروانسراهای ایرانی باشد. این کاروانسرا که از خشت و گل و به شکل مربع ساخته شده، حیاطی وسیع دارد که شمار بسیاری شتر، اسب و قاطر را با بارهایشان در خود جای میدهد. سازهای مکعبشکل در مرکز کاروانسرا بوده که او علت ساخت و کاربردش را نفهمیده و حدس میزند که شاید برای تعلیف چهارپایان به کار میرفته است. دور تا دور کاروانسرا حجرههایی قرار داشت که هر کاروان پس از ورود داخل آنها میشدند. کاروانسراها مایملک عمومی محسوب میشدند. هیچ هزینهای بابت خدمات این مجتمعها دریافت نمیشد. گاه افراد محلی بابت نظافت حجرهها یا تهیۀ هیزم پول ناچیزی طلب میکردند. به عقیدۀ مؤلف مسافرت در ایران بدون وجود کاروانسراها، که حتماً کنار آب احداث میشدند، غیرممکن میبود (ص 127-128). نویسنده به برخی مناسک و مراسم ایرانیها نظیر آیینهای شستوشو و خاکسپاری میت در عبور از اصفهان (ص 207)، یا یک جشن عروسی ارمنیها در شیراز (ص 148) نیز اشاره کرده است. برخی باورها و سرگرمیهای ایرانیها در شمال کشور برای او جالب بوده است. او در عبور از رشت و انزلی متوجه وجود خوک در گلههای بز و گوسفند روستاییان میشود و میگوید که مردم منطقه باور داشتند حضور خوک در میان دامها، بیماری را از آنها دور میکند و از اینرو حتى در اصطبلها خوک نگهداری میکردند (ص 219). مؤلف در جایی از کتاب به توصیف شناخت خود از ایرانیها دست میزند. او در مجموع ایرانیها را بسیار مقاوم و خستگیناپذیر میداند و اینکه برای زندگی در سرزمین خشک و کمآب، صبر و طاقت بسیاری دارند. به نظر او ایرانیان دوستداشتنی و مهربان، و شیفتۀ گپ زدناند و آهنگ زبانشان بسیار گوشنواز است. اما تا حدی دمدمی مزاجاند، ناگهان برآشفته و آتشی میشوند و اندکی بعد قهقهه سر میدهند. بهسرعت رفیق میشوند و این رفاقت به آسانی شکسته نمیشود. با این حال، کینهتوز و انتقامجویند. ناسزا و تکیهکلام آنها عبارت «پدرسگ» است که لزوماً فحش محسوب نمیشود (ص 167). این سفرنامه که بازگوکنندۀ اوضاع اجتماعی سرزمین ایران و مردمش طی یکی از دشوارترین دورههای تاریخی آن است، هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
Brittlebank, W., Persia During the Famine: A Narrative of a Tour in the East and of the Journey Out and Home, London, 1873; Okazaki, Sh., «The Great Persian Famine of 1870-71», Bulletin of the School of Oriental and African Studies, London, 1986, http: / / journals.cambridge. org.
پیمان متین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید