برادران شرلی، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239316/برادران-شرلی،-سفرنامه
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
2
بَرادَرانِ شِرْلی، سَفَرْنامه، از کهنترین سفرنامههای به نگارش درآمده در ایران عهد شاه عباس صفوی. سفرنامۀ برادران شرلی از دو دیدگاه حائز اهمیت است: یکی اینکه رابطۀ پادشاه و خارجیان را به تصویر میکشد و دیگر، در بر گیرندۀ نکاتی مختصر از زندگی و اخلاقیات مردم ایران است.سفرنامۀ برادران شرلی مربوط به اواخر قرن 10 ق / 16 م و یکی از مشهورترین سفرنامههای خارجیانی است که از ایران دیدن کردهاند. برادران شرلی از بنامترین سفیران اروپایی در دورۀ صفویه هستند و در تاریخ مناسبات سیاسی ایران با دیگر کشورها از شهرت بالایی برخوردارند (دانشپژوه، 83، 88).آنتوان و رابرت شرلی دو سفیری بودند که از طرف انگلستان نزد شاه عباس آمدند (همو، 88). به گفتۀ آنها آشناییشان با تاجری ایرانی و جهانگردی به نام آنجلو، و تعریف تاجر ایرانی از شوکت و جلال پادشاه ایران و توصیف عظمت، رشادت و مهربانی وی نسبت به خارجیان از زبان جهانگرد، سبب اشتیاق بیشتر آنان در سفر به ایران شده است (ص 10- 11).این دو برادر در 17 شوال 1006 ق / 14 مۀ 1598 م، از بندر ونیز حرکت کردند و پس از عبور از خاک عثمانی، از راه حلب، شام و بغداد به ایران وارد شدند (دانشپژوه، همانجا). سفر آنان به ایران با خطراتی همراه بود: خدمۀ کشتی در مسیر سفر، آنها را دزدان دریایی میپندارند و از این روی، قصد به دار آویختن آنان را میکنند؛ همچنین در خاک عثمانی، اسباب و لوازم سفرشان غارت میشود. برادران شرلی هرچه به خاک ایران نزدیکتر میشوند، سفرشان آسانتر و مردم با آنها مهربانتر میشوند (نک : ص 17، 19، 50).ورود برادران شرلی به ایران از سمت کردستان عراق بوده است. آنها در وصف این سرزمین چنین نگاشتهاند: «اهالی اینجا خانه ندارند، بلکه در زیر چادر یا در زیر زمین سکنا میکنند. سالی دو دفعه گندم میکارند و با چادرهای خود از جایی به جای دیگر کوچ مینمایند؛ سوار گاومیش میشوند و غالباً در حوالی رود کوچکی ... چادر میزنند. لباس آنها خیلی خشن است ... و به سر خود دستمالی میپیچند» (ص 48).برادران شرلی ایرانیان را مردمی مؤدب و مهربان توصیف کردهاند (ص 87). آنان در توصیف پوشاک ایرانیان مینویسند: «لباس آنها خیلی تمیز و پاکیزه است ... مردان کتهای خیلی بلندی میپوشند و عمامه بر سر میگذارند ... زنان ایرانی خیلی خوشگل و قشنگ هستند و زیباترین آنها همواره روبندهای به صورت دارند تا مبادا نور خورشید به صورتشان بتابد. زنان هم مانند مردان، شلوار ... و جوراب مخمل سرخرنگ میپوشند» (همانجا).در سفرنامۀ برادران شرلی، به باورهای مذهبی ایرانیان، بهویژه به ارادت و اعتقاد فراوان به حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) اشاراتی شده است، ازجمله مردم هر سال در روز قتل حضرت علی (ع)، با کارد خود را مجروح میکردهاند (ص 89). بهگفتۀ این دو برادر، ایرانیان مساجد بسیار عالی با حیاطهای زیبا دارند که در کمال نظافت نگاه داشته میشوند؛ در وسط این حیاطها حوضی است که مردم پیش از نماز، کنار آن وضو میگیرند. در میان ایرانیان، مردان مقدسی میزیند که مردم به آنها اعتماد زیادی دارند و هنگام سفر از آنها استفسار مینمایند؛ همچنین آنها پیشامدهای سفر را پیشاپیش برای مردم بازگو میکنند. روحانیان ایرانی که نویسندگان از آنها باعنوان کشیش یاد میکنند، لباس سفید میپوشند و هر جمعه وعظ میکنند و با حضور قلب نماز میگزارند و غرق عبادت میشوند. در ایران مردمان معقول هرگز شراب نمینوشند، مگر اینکه پادشاه مجاز بداند (ص 89، 90).از گزارشهای مضبوط در سفرنامۀ برادران شرلی درمییابیم که اطلاع از نظم و اوضاع مملکت برای شاه عباس از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، تاجاییکه وی گاهی با لباس مبدل برای آگاهی از وضع شهر به بازار میرفته و دربارۀ نحوۀ رفتار حاکمان شهرها، از مردم پرسشهایی میکرده است. در کتاب یک نمونۀ مشخص از این شبگردیها نقل شده است (نک : ص 91).از موارد قابل تأمل دیگر، نوع تنبیه اشخاص خلافکار است. مثلاً در یک مورد، شاهعباس دستور میدهد زبان، گوش، لبها و دماغ شخصی را که قصد تجاوز به زنی را داشته، ببرند و او را گرسنه نگه دارند تا از گرسنگی بمیرد (ص 81 -82، برای نمونههای دیگری از تنبیه، نک : 79).بهعقیدۀ برادران شرلی، شاهعباس به این ترتیب در سراسر مملکت امنیت را برقرار میساخته، و ازاینروی آنان از ایران بهعنوان سرزمینی امن یاد میکنند: «باید دانست که مملکت ایران برای سکنای اهل خارجه بهمراتب بهتر از مملکت عثمانی است، زیراکه پادشاه ایران از حین جلوس خود مملکت خود را به طوری مطیع و امن کرده است که شخص میتواند در تمام مملکت مسافرت کند، بدون اینکه حربه یا اسلحهای با خود داشته باشد» (ص 87، 90-91).از نکات جالب توجه دیگر، شرح چگونگی استقبال مردم شهرها از کاروان پادشاه است که ازجمله میتوان به آذینبندی و چراغانیکردن شهر اشاره نمود (ص 68، 80) و نیز نوع احترام مردم به شاه؛ براساس گزارش کتاب، مردم در صفهای طولانی برای استقبال از پادشاه در خارج شهر میایستادند و هرگاه شاه به آنها میرسید، مردم خود را به زمین میانداختند (ص 69).توجه و التفات شاه عباس به برادران شرلی در سراسر سفرنامه به چشم میخورد. شاه عباس برای مقابله با ترکان عثمانی و نیز برای پیشبرد نیات خود در پیشرفت مملکت، نمایندگان اروپایی را گرامی میداشت و برای آنکه توجه آنان را بیش از پیش جلب کند، به آنان وعدۀ تأسیس کلیسا و تبلیغ آیین مسیحیت را میداد (دانشپژوه، 85، 86). اطمینان و علاقۀ شاه به برادران شرلی تا حدی بود که آنان را بهعنوان سفیر نزد ملکۀ انگلیس و نیز سلاطین اروپایی فرستاد (همو، 92). برادران شرلی در سفرهای شاه عباس به کاشان و اصفهان همراه وی بودند و در بازی و تفریحات پادشاه حضور داشتند. تماشای دیدنیها و ورزشهایی مانند چوگان، کشتی، جنگ میان شتر و قوچ و خرسبازی از جملۀ این تفریحات بوده است (ص 71، 83).به باور برخی از پژوهشگران معاصر، برادران شرلی در بیان برخی از مسائل سیاسی و اجتماعی اغراق کردهاند و ازاینرو، در صحت و سلامت مطالب آنان تردید وجود دارد. مثلاً دربارۀ یکی از ادعاهای اغراقآمیز، در سفرنامه آمده است که در ایران به سادات و منسوبان پیامبر (ص) احترامی گذاشته نمیشد و در شهرهای ایران، هر روز شخصی تبر بر دوش در کوچهها گردش میکرد و سادات را گردن میزد (ص 88 - 89).
دانشپژوه، منوچهر، بررسی سفرنامههای دورۀ صفوی، اصفهان، 1385 ش؛ شرلی، آ. و ر. شرلی، سفرنامه، ترجمۀ آوانس، بهکوشش علیقلیخان سردار اسعد، تهران، 1330 ق.
محبوبه حاجیزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید