امثال و حکم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 24 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238445/امثال-و-حکم
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
1
اَمْثال و حِکَم، عنوان کتاب معروف علیاکبر دهخدا (1259-1334 ش / 1880- 1956 م) فرهنگنویس، پژوهشگر فرهنگ عامه، شاعر و نویسندۀ معاصر. این کتاب شامل امثال، حکم، زبانزدها، کنایات، امثال عربی، اصطلاحات، اشعار معروف و جملات مشهور از نویسندگان و شاعران فارسیزبان است. دهخدا از نخستین کسانی است که در دورۀ اخیر به زبان و ادبیات عامه توجه کرد و بر روی هم 3 کار در این زمینه انجام داد: گردآوری امثال و حکم، درج صدها واژۀ عامیانه در لغتنامه، و انتخاب و رواج زبان عامه در نوشتههای مؤثر و پرخوانندهاش. این اثر سترگ از همان آغاز انتشار توجه ادیبان، نویسندگان و صاحبنظران را به خود جلب کرد و آنان را به تحسین واداشت (برای نمونه، نک : فرشیدورد، 1 / 276). با انتشار این اثر، قسمتی از گنجینۀ معلومات علیاکبر دهخدا از زبان و فرهنگ ایران به نظر همگان رسید (یوسفی، 2 / 162). از اینرو، برخی امثال و حکم را اثر ارزندهای در موضوع فولکلور ایران دانستهاند: « امثال و حکم دهخدا، به دلیل غنای مطالب و کثرت موادی که در آن گرد آمده است، نخستین اثر ارزنده در موضوع فولکلور، بهویژه در بخش ضربالمثلهای فارسی است. مؤلف دانشمند برای جمعآوری این اطلاعات میراث عظیم ادبی ملت ما را با دقت مطالعه کرده و آنچه را که کمابیش رابطهای با امثال و حکم ایرانی داشته یا به عنوان مثل ورد زبان مردم بوده، در این اثر نفیس گرد آورده است» (آرینپور، از نیما ... ، 455).این کتاب برای همگان، خاصه نویسندگان، بسیار سودمند است و مخزنی از اشعار فصحای ایران به شمار میآید (رشید یاسمی، 51). 4 جلد امثال و حکم گنجی است سرشار، و تنها ادیبی وَقّاد و علامه مانند دهخدا میتوانست این همه سرعت انتقال در پیوند دادن امثال و این همه حسن انتخاب در یافتن سخنان ناب نشان دهد و حتى، گذشته از بررسی صرفاً ادبی و نظری، در این کتاب گاه به حل بسیاری از مسائل عملی زندگی طی یک بیت یا مصرع یا جملۀ پرمغز برمیخوریم (نک : آرینپور، «دهخدا ... »، 214-217).دهخدا علاقه به ضبط مَثَلها را از زمان کودکی در خود احساس کرد و از همان ابتدا در جمعآوری امثال کوشید (دبیرسیاقی، مقدمه بر ... ، 2). او هنگام جنگ جهانی اول و زمانی که در ده کلاتۀ چهارمحال و بختیاری به انزوا زندگی میکرد، تصمیم گرفت بهطور جدی امثال فارسی را جمعآوری کند (همان، 42-43). پس از پایان جنگ و بازگشت به تهران از سیاست کناره گرفت و برای برآوردن آرزوی دیرینۀ خود، به جمعآوری امثال و لغات فارسی پرداخت. پس از فراهم شدن امثال و لغات فارسی، اعتمادالدوله قراگوزلو، وزیر معارف وقت، درصدد چاپ آنها برآمد، اما از آنجا که چاپ این مجموعۀ عظیم با وسایل آن روز میسر نبود، دهخدا به جداسازی امثال، حکم، اصطلاحات، کلمات قصار، اخبار و احادیث از واژگان و لغات فارسی پرداخت و به پایمردی اعتمادالدوله و مساعدت رعدی آذرخشی، در سالهای 1308-1311ش، آن را با عنوان امثال و حکم در تهران به چاپ رساند (همان، 2-3؛ معین، 380؛ رعدی، 11). انتشار امثال و حکم حادثهای ادبی به شمار میرفت و انجمن ادبی ایران به افتخار دهخدا مجلسی ترتیب داد. در این مراسم بدیعالزمان فروزانفر به تجلیل از مقام استاد و معرفی امثال و حکم پرداخت. دبیرسیاقی در اینکه امثال و حکم از دل یادداشتهای لغتنامه بیرون آمده باشد، تردید کرده و معتقد است که دهخدا، هنگام برگهنویسی از متون نظم و نثر فارسی، یادداشتهای امثال و حکم را در برگهای جداگانهای نوشته است. مؤید این نظر خاطرهای است که دهخدا از دوران کودکی خود تعریف کرده و گفته است که از سنین کودکی ذهنش به مثلها معطوف بوده و بدون آنکه از ماهیت آنها باخبر باشد، آنها را برای خود یادداشت میکرده است. همچنین بعضی نوشتههای طنزآمیز دهخدا، که در سالهای 1290-1291ش در روزنامۀ ایران، با عنوان «مجمعالامثال دخو» به چاپ رسیده است، توجه او را به امثال فارسی نشان میدهد (میرافضلی، 511).کتاب در 4 جلد سامان یافته و احتمالاً دهخدا قصد داشته است که جلد پنجمی شامل تعریف، فواید امثال و چگونگی آنها به جبران نداشتن مقدمه بر این مجموعه بیفزاید (دبیرسیاقی، «امثال ... »، 450، 458) که موفق نشده است. دهخدا در نامهای که در 14 آبان 1311 به وزارت معارف نوشت، حقالتألیف کتاب امثال و حکم را برای صرف در امور عامالمنفعه واگذار کرد. وی در این نامه از تکملۀ امثال و حکم خبر داد و تصریح کرد که ــ جلد پنجم که دربردارندۀ امثال از قلم افتاده است ــ در حال انتشار است؛ هرچند هرگز جلد پنجم این اثر منتشر شد. ناشر امثال و حکم مدعی است که اصلاحات مؤلف، از روی نسخهای که در اختیار ورّاث دهخدا بوده، در چاپ جدید کتاب اعمال شده است (میرافضلی، 513). این مجموعه حاوی نزدیک به 000‘50 عنوان مثلی، حِکمی، زبانزدی، اصطلاحی و کنایهای و کلمات قصار و ابیات متفرقه است. با توجه به تأکید دهخدا بر گردآوری امثال ادبی به ویژه مثلهای منظوم، در کتاب امثال و حکم در حدود 000‘45 بیت شعر فارسی نقل شده است. دبیرسیاقی مدخلهای امثال و حکم را حدود 000‘30 میداند که افزون بر اینها، ذیل بسیاری از عنوانها نزدیک به 000‘10 مثل، حکمت، کنایه و اصطلاح مشابه دیگر و نیز حدود 000‘12 مورد مستند به شعر شاعران و یا نوشتۀ نویسندگان مختلف آمده است (همان، 451). ابریشمی 000‘6 مدخل را مثل میداند که 000‘ 3 مثل گردآوری خود دهخدا ست (ص 30). در خلال این امثال، به داستان 181 مثل هم اشاره شده است که بعدها این داستانها با عنوان قند و پند ویراستۀ جعفر مؤید شیرازی در 1363 ش چاپ شد. داستانهای امثال و حکم حکایت پدیدآمدن و دلالت معنایی مثلها ست که بخش عمدۀ آن برگرفته از متون تاریخی و ادبی فارسی و بخشی نیز داستانهای عامیانه است که از زبان مردم کوچه و بازار گرفته شده است. برخی از این داستانها در منابع پیشین هم آمده است، اما دهخدا با قلم و سبک ویژۀ خود آنها را پرداخته، و رنگ ادبی داده است. نثر داستانها هم یکدست نیست. علت عمدۀ این تنوع سیاق نوشتاری و فاصله افتادن میان نگارش آنها ست. به عنوان مثال داستانی به سبک مصنوع و مزین نوشته شده است و داستانهایی به زبان ساده. دهخدا داستانها را با طنز مخصوص خود شیرین و خواندنی کرده است (ذوالفقاری، 12). در امثال و حکم، در حدود 700‘1 مدخل عربی آمده است و در ذیل مدخلهای اصلی نیز بهشمار دیگری از امثال عربی اشاره شده است. این مدخلها شامل امثال فصیح و ادبی، امثال عامیانه، آیات قرآنی و سخنان و احادیث پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه، بهویژه حضرت علی (ع) است. بیشتر امثال عربی در جلد نخست کتاب جای گرفته و از امثالی است که با حرف تعریف «ال» آغاز میشود. این بخش مشتمل بر حدود 450 مدخل عربی است که از مجمع الامثال میدانی نیشابوری، قرآن کریم و کتابهای دیگر اخذ شده است و برخلاف مدخلهای فارسی که بیشتر به مثلهای منظوم اختصاص دارد، در مدخلهای عربی کمتر به اشعار شاعران عرب برمیخوریم. البته در ذیل مدخلهای اصلی گاه به اشعار عربی استناد شده، اما مؤلف در آنها به آوردن نام گویندۀ اشعار چندان پایبند نبوده است (میرافضلی، 512). 97٪ کتاب عبارت از ضربالمثلهای مکتوب ادیبانه، کلمات قصار و اشعاری از شاعران ایران یا شاعران فارسیزبان و تنها 3٪ آن ضربالمثلهای عامیانه است (آرینپور، از نیما، 453).000‘6 مثل هم در ذیل لغتنامۀ دهخدا ضبط شده که بیشتر آنها در امثال و حکم آمده است. دهخدا خود دراینباره مینویسد: «در لغتنامه، امثال را به حد لازم نیاوردم، برای آنکه در کتاب امثال و حکم نقل کردهام و اگر در اینجا تکرار میشد، دقت بسیار میخواست و حجم کتاب بیشتر میشد و کار طبع صعبتر میگردید» (مقدمه بر ... ، 408). منابعی که در تنظیم کتاب مورد استفادۀ مؤلف بوده، اینها ست:1. کتاب مهم مجمع الامثال (به عربی)، تألیف ابوالفضل میدانی نیشابوری (د 518 ق / 1124م) که دهخدا از این کتاب نزدیک به 000‘1 ضربالمثل عربی وارد کرده است.2. مجموعۀ مختصر امثال، چاپ هندوستان که در گجرات نشر یافته، و از آن با رمز «گج» یاد شده و 100 ضربالمثل از آن اقتباس کرده است.3. قرة العیون، که یکی از کهنترین آثار فارسی دربارۀ مثلها، نوادر و حکایات است و در قرن 6 یا 7 ق تألیف شده است. 4. جامع التمثیل، اثر محمدعلی هبلهرودی (تألیف: 1049 ق) که در هند نوشته شده، و دهخدا نزدیک به 300 مثل از آن را در کتاب خود آورده است؛ اما از کتاب دیگر این نویسنده، مجمع الامثال، استفاده نکرده است.5. شاهد صادق (تألیف: 1054 ق)، اثر محمدصادق پسر محمد صالح صادقی اصفهانی (1018-1061 ق) که ایرانیتبار و زادۀ هندوستان است. فصل هشتادم از باب سوم کتاب شاهد صادق شامل 560 مثل است که دهخدا توجه ویژهای به آن نداشته، و به نقل چند مثال از آن بسنده کرده است.6. نفائس الفنون (تألیف: قرن 8 ق)، که فن دوازدهم آن در امثال است و شماری مثل از آن نقل شده است.7. دهخدا از بعضی فرهنگهای فارسی، مثل برهان قاطع، مجموعۀ مترادفات و فرهنگ انجمن آرای ناصری هم سود جسته است.8. دهخدا در چند مورد به روزنامۀ فکر آزاد استناد کرده است. فکر آزاد روزنامهای به سردبیری احمد بهمنیار از 1301 تا 1304 ش در مشهد و تهران منتشر میشد (برای اطلاعات بیشتر دربـارۀ شرح احـوال و آثـار احمد بهمنیار، نک : ه د، داستان نامۀ بهمنیاری).جز موارد یادشده، دهخدا از دهها دیوان و متن ادبی استفاده کرده است؛ ازجمله 000‘5 بیت از فردوسی، 000‘4 بیت از سعدی، 500‘2 بیت از نظامی، 500‘2 بیت از اسدی طوسی، و 500‘2 بیت از مولوی (آرینپور، همان، 454). چنانکه معلوم است، اصلیترین مآخذ دهخدا در تدوین این کتاب متون نظم و نثر کهن فارسی است. بیشترین شواهد شعری از شاهنامۀ فردوسی است که دهخدا، به گفتۀ خود، در آن استقصای کامل کرده است. پس از شاعران یادشده، شاعرانی که شعرشان بیش از همه در امثال و حکم نقل شده، ایناناند: ابنیمین، ابوالفرج رونی، ابوشکور بلخی، ادیب صابر، امیر خسرو دهلوی، اثیرالدین اخسیکتی، اثیر اومانی، انوری، اوحدی، ازرقی، جمالالدین اصفهانی، حافظ، خاقانی، خواجوی کرمانی، دقیقی، رودکی، رشیدوطواط، رضی نیشابوری، سلمان ساوجی، سنایی، سوزنی، صائب، ظهیر فاریابی، عطار، عبدالواسع جبلی، عمادی شهریاری، عنصری، فخرالدین اسعد گرگانی، فرخی، قاآنی، قطران، کمالالدین اسماعیل، لامعی، مختاری، مسعود سعد، مجیر بیلقانی، امیر معزی، مکتبی، منوچهری، ناصر خسرو، وحشی بافقی، واعظ قزوینی و هاتف اصفهانی (میرافضلی، 512). اسرار التوحید، تاریخ جهانگشای، تاریخ سیستان، مقامات حمیدی، سیاستنامه، تاریخ گزیده، تاریخ سلاجقۀ کرمان، نفثة المصدور، قابوسنامه، مرزباننامه، کلیله و دمنه، کیمیای سعادت، تاریخ بیهقی، فیه ما فیه، سفرنامۀ ناصر خسرو و گلستان سعدی ازجمله منابع دهخدا در تدوین امثال و حکم بوده است. همچنین عبارتهایی از کتابهایی چون التنبیه و الاشراف مسعودی، ادب الدنیا و الدین، فتوح البلدان، غرر اخبار ملوک الفرس، عیون الاخبار، الکامل ابن اثیر و کتاب التّاج در امثال و حکم آورده شده است (همو، 513).در امثال و حکم کمتر اشعار و عبارات و مثلهای شاعران پس از دورۀ مغول دیده میشود و چون آثار پدیده آمده پس از دورۀ مغول سرشار از اصطلاحات مثلی و مثلها هستند، چنین نقصی در امثال و حکم آشکار است.دهخدا از شاعران معاصر، به اشعار ایرجمیرزا، بهار، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی و نصرالله تقوی نظر داشته و بخشی از شعرهای خود را نیز در امثال و حکم نقل کرده است (همو، 512).یکی از منابع دهخدا در تدوین امثال و حکم، دوستان وی بودند که چون در جریان کار وی قرارگرفتند، به وی کمک میکردند، ازجمله صادق هدایت که به گفتۀ مجتبى مینوی مجموعهای 20 صفحهای در حدود 000‘2 مثل را بیمضایقه در اختیار علامه دهخدا میگذارد (همو، 513).شمار بسیاری از امثال فارسی نیز در امثال و حکم هست که نخستینبار ضبط میشود و همین مثلها ست که ارزش کار دهخدا را مضاعف میکند. ترتیب کتاب الفبایی است و پس از بیان هر مثل، مأخذ آن نقل شده است و اگر مدخل از مثلها یا حکمتهای منظوم بوده، که در بیشتر موارد چنین است، مصراع اول یا دوم آن نیز آمده است؛ در بعضی از جاها، ابیات پس و پیش آن و نام گویندۀ آن و مترادفات و نظایر آن مَثَل یا حکمت در کلام دیگر شاعران یا نویسندگان فارسی یا آیات، احادیث و امثال عربی درج شده است. مقابل هر مثل، مآخذ آن و نظایری از متون نظم و نثر آمده است. مؤلف هر جا که از منابع مختلف استفاده کرده، نشانی آن را بدون قید صفحه و چاپ، بیان نموده است. امثال گاه با توضیحی ساده یا با مثل مشابه فارسی یا عربی معنی و تفسیر شدهاند؛ گاهی نیز ریشۀ تاریخی مثل آمده است.ضبط مدخلها در این کتاب به شکلهای مختلفی آمده است؛ ازجمله صفات مرکب: «بیناخن»، «بزدل» (1 / 432، 491)، مصدرهای مرکب: «بزگرفتن» (1 / 433)، تعبیرهای کنایی: «دستهگل به آب دادن» (2 / 812)، اسم مرکب: «سنگ و سبو» (2 / 993)، جمله: «دود از کنده برخیزد» (2 / 833)، یک مصراع: «زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد» (2 / 893) و یک بیت: یارب مباد آنکه گدا معتبر شود / گـر معتبر شود، زخدا بیخبر شود (4 / 2028؛ نیز نک : دبا، 10 / 200).دهخدا در یادداشتهایش به این نکته اشاره کرده که در گردآوری امثال، طریقۀ میدانی نیشابوری در مجمع الامثال را در نظر داشته است. مدخلهای امثال و حکم را در چند دسته میتوان جای داد: مثلهای منظوم و ارسال مثلها، مثلهای عامیانه، تعبیرات و اصطلاحات، تشبیهات و کنایات ادبی، پندها و نصایح، نکات اخلاقی و اجتماعی، مثلهای عربی، اشعار تعلیمی، اعتقادات عامیانه، و قواعد فقهی و علمی. برخی از منتقدان بهسبب آمیخته بودن امثال و حکم با اصطلاحات و کنایات بر مؤلف خرده گرفتهاند. محمد معین در این باره مینویسد: «دهخدا به نگارنده اظهار داشت که من خود متوجه این نکته بودم، ولی از انتخاب عنوانی مطول نظیر «امثال و حکم و مصطلحات و کنایات و اخبار و احادیث ... » خودداری، و به عنوان سادۀ «امثال و حکم» اکتفا کردم. راه دیگر هم حذف اصطلاحات و کنایات و جز آنها بود که اگر استاد به این کار دست مییازید، خوانندگان کتاب خود را از فواید بسیار محروم میکرد» (ص 380-381). دهخدا دربارۀ مفهوم و مصداق مثلها، بهویژه مثلهای منظوم، سخنی نگفته، و به آوردن نظایر و امثال مشابه بسنده کرده است. آنچه موجب غنای امثال و حکم شده است، بیان نظایر متعدد، مثلها و حکمتهای مشابه برای هر مدخل است (ابریشمی، 30). یافتن این نظایر از متون ادب، که بیشترشان هم چاپ نشده بودند، کاری دشوار بوده است. دهخدا در چند مورد انگشتشمار، در زیرنویس صفحات کتاب، معادلهای فرانسوی یا لاتینی بعضی از مثلهای فارسی را هم آورده است. در زیرنویس صفحات، همچنین توضیح معانی برخی از لغات دشوار متن، اشارات قرآنی، اعلام تاریخی، جغرافیایی و نقد انتسابات اشعار و اختلافات نسخهها دیده میشود. دهخدا به پیروی از رسم و شیوۀ شاعران و نویسندگان کهن ایران ضربالمثلها را نه به صورتی که در زبان مردم رایج بوده، بلکه به صورتی که در کتابها و دیوانها آمده، نقل کرده است؛ چنانکه گویی اصلاً درصدد گردآوری فولکلور نبوده، بلکه قصد داشته است که شعرها و کلمات اخلاقی و پندآموز را در یک جا گرد آورد. از این رو، ضربالمثلها در کتاب او مقام دوم را گرفته و بیشتر به عنوان مرادف امثال و حکم ادبی بیان گردیده است (آرینپور، از نیما، 453).دهخدا هیچگاه از امثال مستهجن یاد نمیکند و یا کلمات آنها را اندکی تغییر میدهد؛ نظیر «بوسه به دم خر زنند» یا «چیزی که شد پاره وصله برنمیداره». این مسئله افزون بر آنکه با نفس مطالعات مربوط به فرهنگ عامه در ضبط اصیل مواد فرهنگ عوام ازجمله امثال، اندکی منافات دارد، خود نشاندهندۀ خلق و خوی دهخدا و عفت کلام او ست؛ چنانکه ذیل مَثَل «خر از یک سو بز از یک سو» مینویسد: «سوزنی را در این مثل تمثیلی زشت و ناستوده هست که رعایت عفت جوانان و زنان خوانندۀ این کتاب را از نگاشتن نوع آن همیشه احتراز شده است». البته خودداری دهخدا از ضبط اینگونه مثلها که بهسبب کمال ملاحظهکاری بوده است، دلیل بر این نیست که دیگر مؤلفان از متانت و عفت برخوردار نبودهاند (ابریشمی، 28). ابریشمی با آوردن مثل «آدم با یک بار [ارتکاب به] عمل زشت، اهل آن عمل نمیشود» و توضیح دهخدا مبنی بر اینکه «مثلی زشت است که با عبارتی زشتتر نیز گاهی ادا کنند»، اظهار میدارد همین عبارت نشان میدهد که دهخدا به ضبط این گونه مثلها علاقه داشته، ولی نیرویی پنهانی او را از این عمل باز میداشته است (ص 30). همچنین کتیرایی با آوردن شماری از این نمونهها به نقد و بررسی این خصیصۀ امثال و حکم میپردازد و بیان میکند که تغییر کلمات ناهنجار و رکیک مثلها به واژههای ادیبانه ایراد مهمی است که برای آن توجیهی نمیتوان یافت (ص 10-11). دهخدا در امثال و حکم، در کنار نقل امثال گاه به نقد و ارزشگذاری مثلها نیز میپردازد، چنانکه ذیل مثل «خواب زن چپ است» مینویسد: «گزارۀ رؤیاهای بد زن، نیک و میمون باشد» (2 / 748)؛ و یا ذیل مثل: «حرف راست را از بچه بپرس» مینویسد: «این مثل حاکی از آن است که کودک همیشه آنچه دیده، گوید؛ ولی حقیقت چنین نیست. تجارب بشر و قواعد علم النفس غالباً خلاف این معنی را نشان داده است» (2 / 693). در شرح مثل «آدم با یک بار عمل زشت اهل آن عمل نشود» مینویسد: «مثلی زشت که با عبارتی زشتتر ادا کنند و مراد تشجیع به عادات سوء است. البته حقیقت برخلاف این است، چه، رعب و آزرم در ارتکاب نخستین غالباً زایل تواند شد» (1 / 22). یا در نقد مثل «تنبان مرد که دو تا شد، به فکر زن نو میافتد» مینویسد: و البته مسلمانان امروز چون میدانند که مراد از آیه تعلیق به محال بوده است، ارتکاب این عمل را همه وقت روا نشمارند (1 / 551).دهخدا کوشیده است برای امثال عامیانه برابرهایی ادبی بیاورد. کثرت نظایر و متشابهات برای امثال به زعم علامه محمد قزوینی یک فایدۀ غیرمترقبه و مفید هم دارد و آن اینکه کلید بعضی قوافی شعر را پیدا کرده و به دست ما داده است (1 / 111). فایدۀ دیگر امثال و حکم آن است که خواننده به پیشینۀ بسیاری از امثال و بازتاب آن در ادب فارسی پی میبرد و صورتهای گوناگون بیان یک اندیشه را مییابد (کتیرایی، 9). از این حیث امثال و حکم دهخدا از جنبۀ مثلشناسی تطبیقی کتابی مهم به شمار میرود؛ زیرا میتوان سیر تحول و گردش یک مثل را در شعر فارسی دنبال کرد.دهخدا به واسطۀ احتیاط و وسواس برای امثال و حکم هیچ مقدمهای ننوشت؛ زیرا در فرانسه برای مثل 17 معنی یافته بود که هیچ یک را برای تشخیص درست مثل کافی ندانسته است، حتى در نامهنگاری به فرهنگستان فرانسه نیز پاسخی قانعکننده نیافته بود (مقدمه بر، 380).در میان دست نوشتههای دهخدا، یادداشتهای پراکندهای دربارۀ امثال و حکم به چشم میخورد. این یادداشتها شامل تعریفهای مختلف مثل و فواید آن و کیفیت کار و تهیۀ مواد مورد نیاز در تدوین امثال و حکم است. کوراوغلی در کتاب دربارۀ مثلها و تمثیلهای فارسی، برخی از معایب امثال و حکم را چون آوردن برخی مثلهای مربوط به اقوام به قصد برتری دادنِ قوم ایرانی، کثرت اشعاری که ارتباطی به مثل ندارد، آوردن مثلهای غیرمشهور، عدم ترجمۀ حکمتها و مثلهای عربی، نداشتن پیشگفتار و مقدمه برمیشمارد، ضمن آنکه به مزایای فراوان آن نیز اشاره دارد (ص 15- 18). آرینپور نیز پس از برشمردن محاسن کار دهخدا، دربارۀ معایب امثال و حکم مینویسد: «تعمیم مفهوم ضربالمثل تا بدین میزان هرگز جایز نیست و تنها عباراتی را که مال خاص و بیتردید مردم بوده (خواه فولکلوری و خواه ادبی) میتوان در زمرۀ ضربالمثلها بهشمار آورد. با دقت و بررسی در این مجموعه به خوبی آشکار میگردد که دهخدا امثال و حکم، آیات واخبار و کلمات قصار بزرگان را بدون توجه به اینکه آیا در میان مردم رایج و متداولاند یا نه گردآورده، و در کنار هم قرار داده است» («دهخدا»، 216).دهخدا در مجموعۀ خود به توضیح کلماتی پرداخته است که برای مردم فارسیزبان از هر طبقه و صنفی قابل فهم باشد و بسیاری از عبارات منشیانه از نثر نویسندگان سدههای نخستین اسلامی یا از کتابهای تاریخ را در این کتاب نقل کرده است، مانند این عبارت از تاریخ ابوالفضل بیهقی که «دولت و ملت دو برادرند که با هم بروند و از همدیگر جدا نباشند» (2 / 841).مؤلف در این کتاب عبارتهایی را بهعنوان ضربالمثل آورده است که نهتنها ضربالمثل نیستند، بلکه عامۀ مردم از آنها بیخبرند و همچنین برخی پژوهشگران، آوردن مَثلَهایی را که دربارۀ اقواماند و بر برتری یکی بر دیگری دلالت دارند مناسب ندانسته، و چنین امثالی را تفرقهبرانگیز دانستهاند (همان، 1 / 81؛ آرینپور، از نیما، 455).ایراد دیگر اثر دهخدا ابهام مطالب، کثرت مدارک و مآخذ و فراوانی شعرهایی است که گاهی هیچگونه ارتباطی با خود مثلها ندارند. وی مانند همۀ کسانی که در ایران یا در خارج از ایران تا آن زمان دربارۀ فولکلور ایران مطالبی نوشتهاند، ضربالمثلها را گروهبندی نکرده و مثلهای عامیانه و کتابی را از هم جدا ننموده است. همچنین مثلها را به اندازۀ کافی و یا اصلاً شرح و تفسیر نکرده، و ضربالمثلهای عربی را به فارسی برنگردانده است (همانجا). اختصاص 170 صفحه از کتاب امثال و حکم به مدخل «مزن زشت بیغاره ز ایران زمین»، شامل متون مختلف نظم و نثر فارسی و عربی در ستایش و برتری ایرانیان، تعادل کتاب را بر هم میزند. البته همین نکته مبین ایراندوستی دهخدا نیز هست. احسان طبری نیز با بیان مزایای فراوان امثال و حکم، مینویسد: «علیاکبر دهخدا در این اثر کبیر خود 3 کار کرده است که چندان جالب بهنظر نمیرسد: یکی آوردن امثال از یک مجموعۀ امثال هندی، که نه در ادب کلاسیک ما و نه در تداول ایرانیان، در هیچکدام پایه و ریشهای ندارد؛ دیگر نقل مقدار غیرمناسبی از اشعار ادیب پیشاوری؛ و دیگر نقل اشعاری از جناب حاج سید نصرالله تقوی که به اطلاعات حکمی و ادبی معروف بود» (1 / 543- 548). از امثال و حکم چندین گزیده فراهم آمده است؛ ازجمله گزیدۀ محمد دبیرسیاقی در 1362ش، بدون شواهد شعری، و گزیدۀ فرجالله شریفی که در 1376ش، در دو مجلد چاپ شده است. در 1378ش احمد گلچینمعانی کتابی با عنوان تکملۀ امثال و حکم نگاشت که حاوی حدود 000‘ 3 مدخل است. نویسنده با مطالعۀ امثال و حکم دهخدا هر کجا تحریف، تصحیف، سهو و خطا در ضبط نام سراینده مشاهده کرده اصلاح نموده، و یا مثلهایی که در مطالعات بعدی آنها را مناسب دانسته، بر این مجموعه افزوده است. همچنین در 1366ش جامی شکیبی گیلانی به همراه علیمحمد حقشناس و بهرام معزی قاجار کتاب پند و دستانیاب را بـر اساس امثـال و حکـم دهخدا بـه شیـوۀ الفبایی ـ موضوعی تنظیم کردند. این کتاب شامل 060‘9 مثل از امثال دهخدا میشود.
آرینپور، یحیى، از نیما تا روزگار ما، تهران، 1374ش؛ همو، «دهخدا و امثال و حکم او»، دخوی نابغه، بهکوشش ولیالله درودیان، تهران، 1378ش؛ ابریشمی، احمد، مثل شناسی و مثل نگاری، تهران، 1376ش؛ دبا؛ دبیرسیاقی، محمد، « امثال و حکم دهخدا»، آینده، تهران، 1358ش، س 5، شم 7- 9؛ همو، مقدمه بر گزیدۀ امثال و حکم، تهران، 1368ش؛ دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، 1361ش؛ همو، مقدمه بر لغتنامۀ دهخدا؛ ذوالفقاری، حسن، داستانهای امثال، تهران، 1384ش؛ رشید یاسمی، غلامرضا، ادبیات معاصر، تهران، 1352ش؛ رعدی آذرخشی، غلامعلی، «شعر معاصر ایران»، یغما، تهران، 1348ش، س 22، شم 1؛ طبری، احسان، نوشتههای فلسفی ـ اجتماعی، تهران، 1362ش؛ فرشیدورد، خسرو، دربارۀ ادبیات و نقد ادبی، تهران، 1363ش؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1337ش؛ کتیرایی، محمود، زبان و فرهنگ مردم، تهران، 1357ش؛ کوراوغلی، خ.، دربارۀ مثلها و تمثیلهای فارسی، ترجمۀ ابوالفضل آزموده، تهران، 1357ش؛ معین، محمد، مقدمه بر لغتنامۀ دهخدا؛ میرافضلی، علی، «امثال و حکم»، دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، بهکوشش اسماعیل سعادت، تهران، 1384ش، ج 1؛ یوسفی، غلامحسین، دیداری با اهل قلم، تهران، 1358ش.
حسن ذوالفقاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید