الکاک، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 24 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238425/الکاک،-سفرنامه
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
1
اَلْکاک، سَفَرْنامه، گزارش سفر تامس الکاک (1801-1866 م / 1216-1283 ق)، سیاستمدار بریتانیایی با عنوان «مسافرت به روسیه، ایران، ترکیه و یونان»، در سالهای 1828- 1829 م / 1244-1245 ق. این کتاب گزارشی است از سفر 18ماهۀ الکاک از روسیه تا یونان، و ثبت مشاهدات نزدیک وی از زندگی فرهنگی مردم مناطق مختلف، بهویژه از منظر قومشناسی که منبعی بسیار مهم برای مطالعه دربارۀ اقوام در منطقۀ قفقاز، آسیای صغیر، ایران و مدیترانه بهشمار میرود و ارزش فراوانی دارد. بخش نخست سفرنامۀ او به گزارش سفر در روسیه از بندر اودسا تا شبهجزیرۀ کریمه اختصاص یافته است. تاتارها ازجملۀ اولین اقوامی هستند که مؤلف دربارۀ زوایای فرهنگی زندگی آنها در کریمه، مانند زبان، قومیت، پوشش و رفتار قلم زده است (نک : ص 15-16). قزاقهای دریای سیاه از دیگر مردمان منطقهاند که مؤلف به آنها اشاره کرده، و زندگی سادۀ شبانی و تا حدی ابتدایی آنها را به تصویر کشیده است (ص 19-20). وی به دنبال آن بهتفصیل به ابعاد مختلف زندگی برخی از اقوام این منطقه میپردازد و جنبههای گوناگون زندگی آنها را همچون مذهب، پوشاک و معیشت توصیف میکند. او نهفقط به ظواهر مردم مانند لباس و آرایش دقت بسیاری داشته، بلکه رفتارهایی چون نحوۀ نشستن روی زمین یا تخت، یا چگونگی غذا خوردن و ابزارها و اسباب غذاخوری را مد نظر داشته است. شهرهای تفلیس و ایروان و فرهنگ مردم گرجی و ارمنی موضوعاتی است که الکاک پیش از ورود به مرزهای سیاسی ایران به تفصیل از آنها سخن گفته است. جنگ ایران و روسیه و فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر روابط قومیتهای منطقه از جملۀ مسائلی است که مورد توجه وی بوده است (ص 40-41). ماکو نخستین شهر ایران است که وی از آن دیدار میکند (ص 58). از جملۀ اولین تجربیات او در ایران رویارویی با نظام درمانی و پزشکی بوده است که ترکیبی از طب سنتی، باورهای عامیانه و برخی مهارتهای علمی نوینِ وارد شده توسط اطبای فرنگی محسوب میشد (ص 60-61). دومین موضوعی که نگاه الکاک را متوجه خود ساخته، سفرۀ ایرانی، خوراکها، پذیرایی و بهویژه نحوۀ غذا خوردن است که با دقت آنها را تشریح کرده است. او مینویسد: «ایرانیها صرفاً از دست راست برای خوردن استفاده میکنند و با تردستی لقمهای برنج را میان شست و انگشتِ نشانۀ خود گرفته آن را مثل یک توپ کوچک گِرد میکنند و بیآنکه هیچگونه تماس با ریششان داشته باشد، به دهان خود میبرند. خندهدار اینکه یکی از همراهان من که میخواست از آنها تقلید کند همۀ برنج را روی دست و صورتش ریخت ... » (ص 62). او هیچ کاری را دردناکتر از 4 زانو نشستن روی زمین و خوردن غذا نمیداند (همانجا). از ویژگیهای الکاک این است که ضمن شرح و تفسیر رویدادهای سیاسی روز در ایران و رقابتهای میان روس و انگلیس در این سرزمین، بهطور مستقیم یا در لفافه برخی از خلقیات و روحیات ایرانیها را بیان کرده است. البته همواره این توضیحات در فضایی مقایسهای (با فرهنگ غرب یا روسیه) مطرح شدهاند (برای نمونه، نک : ص 74). بدبینی ایرانیها نسبت به فرنگیها، چه روس و چه انگلیسی، وتمایز قائل نشدن میان آنها و اصولاً میان همۀ مسیحیان و اعتماد نداشتن به وکلای فرنگی از دیگر اشارات مؤلف به روانشناسی ایرانیان است (نک : ص 78). مؤلف وجود مقبرههای مُردخای و استر در شهر همدان را از موجبات تشکیل اجتماعات یهودیان در این شهر دانسته (ص 80)، و در ادامه اشاراتی به وضعیت اجتماعی و فرهنگی آنها کرده است. کردها یکی دیگر از اقوامی بودند که الکاک طی سفر به سوی کرمانشاه با زندگی و معیشت شبانی و عشیرهای ایشان آشنا شد. به طور مشخص تجربیات ناخوشایند وی در ملاقات با کردها بر قضـاوتهای او دربارۀ آنها تأثیر گذاشته است (نک : ص 83-85). طبیعت زیبای منطقه، بهویژه در فصل بهار، سرزمین ایران را به یکی از زیباترین مناطق از نظر مؤلف تبدیل کرده است که هرچند خیلی حاصلخیز نیست، اما مراتع آن بهطور گسترده در اختیار گلههای عشایر قرار دارد. او نظام آبیاری ایرانیان را از بهترین نظامهای آبیاری در جهان میداند که امکان کشت و زرع را به شکلی مؤثر فراهم آورده است (ص 86). وی در همین بخش، برنج را به عنوان غذای ملی ایرانیان برمیشمارد (همانجا). حضور او در کرمانشاه با ماه رمضان مصادف بوده است و وی ضمن اشاره به مناسک این ماه ازجمله پرهیز از خوردن و آشامیدن و حتى استعمال دخانیات، با فحوایی انتقادی فضای اجتماعی را به تصویر میکشد. او آزادی مصرف خوراک و قلیان پس از افطار را نوعی سرگرمی مفرح برای مردم بیان میکند و در ادامه بر این باور است که به رغم منع شدید شرع دربارۀ مصرف مسکرات، کلاً دیدگاهی ناشی از تسامح و تساهل بر این امر مستولی است (نک : ص 88-89). سنندج (سنه) مقصد بعدی الکاک است. در سرزمین کردستان (کاردوکیا) با کوهستانهای غیرقابل دسترس و ساکنانی که با عباراتی چون سرکش، مستقل و حتى راهزن از آنها یاد کرده است (ص 90)، پس از اقامتی کوتاه به رغم نگاه منفی تغییر عقیده داده، مینویسد: «کردها با ما به مهربانی رفتار کردند و برای شام پلوی خوشمزه تهیه دیدند. از اینکه در اینجا از نو چهرۀ زنان را میدیدیم، شگفتزده بودیم، زیرا مدتها بود که از دیدار چنین زیبارویانی محروم بودیم. زنان کرد شبیه به کولیها سبزه و خوشرو هستند. آنها روی خود را نمیپوشانند و با شمار بسیاری سکه و مهره که نقش تعویذ و طلسم برای دفع چشمزخم دارند، خود را میآرایند» (ص 91). هرچند شهر سنه اسماً خودمختار بوده، اما والی آن به دولت مرکزی خراج میپرداخته است. مهارت در سوارکاری و استفاده از اسلحه ازجمله ویژگیهای بارز کردها بوده است که مؤلف با ذکر مثال از آن یاد میکند (نک : ص 92-93). از نظر او درک عمیق متقابل میان سوارکاران و اسبانشان در این خطه از ایران ستودنی است (همانجا). الکاک در ادامۀ سفر وارد استان آذربایجان میشود و از آنجا به سمت اورمیه حرکت میکند. او مردم این دیار را برخوردار از مدنیتی برتر میداند (ص 97). تبریز، خوی، وان و ارزروم مسیرهای بعدی وی به سوی قسطنطنیهاند. او در اقامت چند روزهاش در تبریز، شاهد اعمال پیشگویانه و طالعبینی ایرانیان براساس حرکت کواکب و رسیدن به پاسخ پرسشها و آرزوهایشان بوده است (ص 98). ساعات سعد و نحس ملاک اتخاذ هر تصمیمی بوده است، ازجمله تصمیمگیریهای مهم سیاسی که وی به ذکر مثالهایی در اینباره از خسرو میرزا (فرزند عباس میرزا) در تعیین نحوۀ برخورد با روسها، میپردازد (ص 99). زورخانه و کشتیگیران پهلوان با لباسها و مناسک خاصشان، سخت الکاک را مجذوب خود ساختهاند. او با اشتیاق نرمشها، حرکات و رفتار ورزشکاران و ضرب مرشد را توضیح داده است. الکاک در پایان سفرش در ایران، آن را سرزمینی کهن و ممتاز در تاریخ بشریت و یکی از 4 پادشاهی باستان در سراسر جهان برمیشمارد که همواره نقشی مهم از خود به نمایش گذارده است. او به افتوخیزهای این تاریخ اشاره میکند و وضعیت فعلی آن را افولی میداند که بارقههای امید نظیر شورشها بر ضد نظام پادشاهی و امید به سرنگونی آن، حیات دوباره به آن خواهد بخشید. از نظر او ایران یکی از بهترین مقاصد برای جهانگردانی است که به دنبال مطالعۀ زندگی و منش مردمان کهن و متمدن و برخوردار از هنر و علم هستند؛ زیرا بدون تردید آنها را به وجد خواهد آورد. وی در ادامه توصیههایی برای سفر مطلوب به ایران میکند که حاصل مطالعه و تجارب وی دربارۀ فرهنگ ایرانیان است (ص 110-111). موقعیت سیاسی ایران آن عصر (دورۀ فتحعلی شاه قاجار)، اوضاع اجتماعی، وضعیت اقتصادی، نحوۀ برخورد با گروههای خاص اجتماعی مثل یهودیان، مسیحیان و اقوام گوناگون، جایگاه و موقعیت زنان، حجاب، و باورهای دینی ازجملۀ موضوعاتی است که الکاک در قالب یک نتیجهگیری یا خلاصهای از آموختههایش در انتهای فصل مربوط به سفر به ایران، بار دیگر به شکلی مختصر و در عین حال مفید برای دیگر سیاحان وصف میکند. او همچنان که در لابهلای سفرنامهاش بیان کرده، پیش از این سفر از تجربیات پیشینیان خود برای شناخت بیشتر مردم ایران بهره برده است و نوع نگاه او به این سرزمین، مردم و باورهایشان تا حدی ویژگیهای اخلاقی خلف وی یعنی جرج ناتانیل کرزن (ه م) را به ذهن متبادر میسازد، بهویژه که او نیز سیاستمداری مجرب و عضوی از پارلمان بریتانیا بوده است. این اثر تاکنون به فارسی ترجمه نشده است.
Alcock, Th., Travels in Russia, Persia, Turkey, and Greece in 1828-1829, London, 1831. پیمان متین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید