ابودلف، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 12 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238280/ابودلف،-سفرنامه
شنبه 11 اسفند 1403
چاپ شده
1
اَبودُلَف، سَفَرْنامه، عنوان رسالهای از مِسعَر بن مُهَلْهِل، معروف به ابودلف، جهانگرد سدۀ 4ق / 10م. در این سفرنامه به برخی از ویژگیهای مردمشناختی شهرهای ایران توجه شده است. ابودلف شاعر و جهانگرد عرب (ثعالبی، 3 / 352)، از طایفۀ خزرج بود. زمان و مکان تولد و درگذشت وی روشن نیست، اما تردیدی نیست که در سدۀ 4ق میزیسته است (نک : دبا، 5 / 458). وی در چند کشور، ازجمله ایران به جهانگردی پرداخته است؛ از سوی مغرب وارد ایران شده، و سفر خود را در خوزستان به اتمام رسانیده است (وامقی، 35). او به مدت 10 سال (331-341ق / 943-952م) در شهرهای ایران به گردش پرداخته است (افراسیابپور، 164). برخی از پژوهشگران بر این باورند که ابودلف دارای دو رساله است (دبا، 5 / 459). در رسالۀ نخست، ابودلف به روایت سفر خود میپردازد. رسالۀ دوم، دربرگیرندۀ مشاهدات وی و ادامۀ رسالۀ نخست است. ابودلف هدف از نگارش رسالهها را، آموزنده و مفید بودن آنها میداند تا بزرگان از آنها برخوردار گردند و وسیلهای باشد برای صاحبان عزت و شوکت، و روشن ساختن دیدگان کسانی که از سیاحت روی زمین بازماندهاند. رسالۀ دوم که بیانی فاخر و پرجذبه دارد، آن را در ردیف آثار ادبی قرار میدهد (همان، 5 / 460؛ ابودلف، 37، 38). شماری از نویسندگان پس از ابودلف، به سفرنامهاش پرداخته، و از وی به عنوان فردی دانشدوست و علاقهمند به کشف چیزهای شگفتآور یاد کردهاند. در کتابهایی مانند یتیمة الدهر ثعالبی (د 429ق / 1038م)، آثار البلاد و اخبار العباد قزوینی (د 682 ق / 1283م) و معجم البلدان یاقوت (د 626 ق / 1229م)، دربارۀ وی، سفرنامه و سفرهایش در جهان اسلام سخنانی به میان آمده است. در مقالۀ حاضر، سفرنامۀ ابودلف از نظر ابعاد اجتماعی و ویژگیهای مردمشناسی نهفته در آن بررسی شده است. بیتردید شناسایی ابعاد پنهان سفرنامهها سبب آشنایی با اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن زمان میشود؛ از اینرو، انسانشناسان از سفرنامهها به عنوان ریشههای تاریخی انسانشناسی نام میبرند و جهانگردان مسلمان را مردمنگارانی میپندارند که در تلاش هستند تا با شناخت مردمان و فرهنگها، به درک تازهای از جهان اسلام دست یابند و نوشتههای آنان را سبب شکوفایی اندیشۀ انسانشناختی اسلام قرون وسطایی میدانند (فکوهی، 63). در سفرنامۀ ابودلف، از برخی آثار معماری روزگار کهن، بهویژه آثار دوران هخامنشی و ساسانی یاد شده است و این موضوع سبب شگفتی اعراب و جغرافینگاران سدههای 4 و 5 ق / 10 و 11م گردید و آنان را برآن داشت که در نوشتههای خود از این آثار یاد کنند (نک : دبا، 5 / 461). رسالۀ ابودلف سرشار از مطالب نغز و ارزشمندی است که برخی از آنها در جایی دیگر نقل نشده است؛ بعضی از این مطالب داستانهای شفاهیاند که سینه به سینه نقل شدهاند و شامل مطالبی جالب توجه و گاه شگفتانگیز دربارۀ طبیعت، اطلاعات تاریخی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی است (همانجا). برخی نویسندگان از ابودلف به عنوان نخستین نگارندهای نام میبرند که از جایگاه به بندکشیده شدن ضحاک در دماوند سخن میراند (همانجا)؛ ابودلف دربارۀ دماوند چنین مینویسد: در دنباوند (= دماوند) کوه بسیار مرتفع و عظیمی وجود دارد؛ زمستان و تابستان، قلۀ آن از برف پوشیده شده و مردم، آن را از گردنۀ همدان به چشم میبینند. مردم عوام معتقدند که سلیمان بن داوود، یکی از دیوان سرکش به نام صخرالمارد (= سنگ سرکش) را در آنجا زندانی نموده است. برخی دیگر عقیده دارند که شاه افریدون، بیوراسب (= ضحاک) را در آنجا زندانی کرده است. دودی که از دهانههای غار این کوه بیرون میآید، در باور مردم، نفس بیوراسف (بیوراسب) است و آتشی که در این کوه نهفته است، آتش چشمان وی است و خرخر او نیز از غار شنیده میشود (ص 77). ابودلف شرح سفر خود را به صورت شهر به شهر میآورد و ضمن بیان ویژگیهای طبیعی، جغرافیایی و اقتصادی، به ویژگیهای فرهنگی، مانند باورها، و درمانهای سنتی و عامیانه، نیز توجه دارد. وی گاه وصف شهرها را با داستانهایی مبالغهآمیز و گاه تخیلی میآمیزد. به نظر میرسد که این مطالب حاصل شنیدههای ابودلف از مناطقی است که خود بدانجا سفر نکرده و یا نقل قول و باور مردمان دربارۀ آن سرزمینها ست. همین موضوع ارزشهای فولکلوریک سفرنامه را تقویت کرده است، چنانکه مینویسد: «خاک همدان با طلا آمیخته است» (ص 68) و یا در وصف نهاوند چنین بیان میدارد که در این شهر یک گاو و یک ماهی سنگی زیبا موجود است و این دو مجسمه، طلسمی است که برای درمان برخی از بیماریهای شایع ساخته شده است (ص 69-70). ابودلف چاههای آب قم را خنک و گواراترین آب بر روی زمین میداند؛ چاههایی که گاهی در تابستان از آنها برف بیرون میآید (ص 71) و یا از خاک اصفهان به عنوان بهترین خاک بر روی زمین یاد میکند؛ خاکی که بدن مردگان در آن نمیپوسد، بهگونهای که در اصفهان اگر شخصی زمینی را حفر کند و به قبری برخورد نماید که هزاران سال بر آن گذشته، جسد را به همان وضع نخست مییابد (ص 87). در سفرنامۀ ابودلف توجه شایانی به آبهای روان و بهویژه چشمههای معدنی و اثرات درمانی آنها شده است که نکات بسیاری دربارۀ طب عامه نیز دارد. او مینویسد: مردم درۀ اسفندویه از آبمعدنی دره برای معالجۀ نفستنگی استفاده میکنند (ص 43). وی در طارم چشمهای را توصیف میکند که آب چشمه در مجاورت هوا تبدیل به سنگ میشود؛ آب چشمه برای درمان خونریزیهای رحمی و سنگ چشمه برای التیام زخمهای کهنۀ پشت الاغ بهکار میرود (ص 44). مردم اردبیل برای درمان جرب، از آبهای معدنی بهره میجویند (ص 46). ابودلف از شهری میان مراغه و زنجان، به نام الران نام میبرد؛ در این شهر جویباری است و هر که از آب آن بنوشد، مبتلا به سنگ کلیه نمیشود (ص 42-43). وی دربارۀ فواید چشمۀ زراوند، در نزدیکی سلماس چنین مینویسد: از آب چشمه برای درمان نرمی استخوان و بهبود دمل و زخم استفاده میشود و مردم بر این باورند که هرگاه انسان یا حیوان وارد این آب شود، از آسیب زخمها مصون میماند. در نزدیکی این چشمه، جویی با آب گوارا و خنک روان است و نوشیدن آب جوی، افراد را از ابتلا به حصبه و گرفتگی عروق در امان میدارد و سودا و زرداب را از میان میبرد و هرگاه شخصِ شبکوریْ چشمان خود را با آب سرد آن شستوشو دهد، چشمانش بینا میشود؛ هر که گل آن چشمه را ببوید، چشمانش از برفزدگی نابینا نمیشود (ص 49-50). ابودلف در رس، شهری در نزدیکی رود ارس، از زنانی یاد میکند که برای فربه شدن، با آب گوگرددار چشمه، خمیر نان تهیه میکنند (ص 47). ابودلف در سفرنامۀ خود از چشمهها و آبهای مخرب نیز یاد میکند؛ وی اریوجان را شهری زیبا در میان کوههای پر از درخت با چشمههایی وصف میکند که تنقیه با آب چشمه، سبب اسهال سخت میشود و نوشیدن مقدار زیاد از آن آب، اخلاط را برمیگرداند و برای اعصاب سر مضر است (ص 60-61). ابودلف از آبی گوارا و در عین حال آلوده در ری یاد میکند که مردم از آن کراهت دارند و آن را به فال نیک نمیگیرند و بدان نزدیک نمیشوند و معتقدند شمشیری که یحییبنزید با آن کشته شده، در این آب شسته شده است (ص 74-75). در سفرنامه با دادههای ارزشمندی دربارۀ روشهای بومی و سنتی درمان بیماریها روبهرو میشویم. ابودلف ضمن معرفی برخی گیاهان به فواید درمانی آنها اشاره میکند. مثلاً وی از گیاهی به نام قاقلی در ایذج (= ایذه) یاد میکند که از عصارۀ آن برای معالجۀ نقرس استفاده میشده است (ص 87)؛ گیاه دیگری در الران میروید که همراه داشتن آن سبب خنده میشود و رها کردنش سبب اندوه و ماتم (ص 43). پیشبینی و پیشگوییهای عامیانه با توجه به نشانههای موجود در طبیعت، موضوعی است که در سفرنامۀ ابودلف با آن روبهرو میشویم و با بخش ارزشمندی از باورهای مردم سدههای پیشین دربارۀ طبیعت پیرامونشان آشنا میشویم. مثلاً در بخشی از سفرنامه آمده است: مردم دماوند معتقدند هنگامی که مورچگان مقدار بسیاری دانه جمع و ذخیره میکنند، خشکسالی رخ خواهد داد. همچنین در باور این مردمان آب شدن برف قلۀ دماوند، خبر از فتنه، آشوب و خونریزی دارد (ص 78- 79). وی از مکانی در منطقۀ بذین (منطقهای در اردبیل)، به نام قدمگاه نام میبرد؛ در باور ساکنان بذین، بابک خرمدین از این مکان برخاسته است و حضرت مهدی(ع) در این مکان ظهور میکند و هرکس در آنجا بایستد و از خدا تقاضایی داشته باشد، دعایش مستجاب میشود (ص 46-47). ابودلف در سفرنامۀ خود به بیان صفات و خلق و خوی مردم شهرها نیز پرداخته است و گاهی در وصف ویژگیها، نگاه غیرواقعی به مردمان دارد. از جمله میتوان به توصیفات وی دربارۀ مردم شهرهای ری و بسطام اشاره کرد (ص 75، 82). برخی از نویسندگان پس از ابودلف، دربارۀ صحت شماری از نوشتههای وی تردید دارند و آنها را اغراقآمیز بیان میکنند و بعضی از نوشتههای وی را مردود میشمارند. ابودلف داستانی را مربوط به محلی در ایران به نام مطبخ کسرى نقل میکند که غذا از این مطبخ تا 4 فرسنگ دورتر حمل میشد. یاقوت این داستان را مردود میشمارد (برای اطلاعات مفصلتر دربارۀ وجوه مختلف شخصیت ابودلف و سفرنامه اش، نک : دبا، 5 / 458-463).
ابودلف، مسعر، سفرنامه، به کوشش ولادیمیر مینورسکی، ترجمۀ ابوالفضل طباطبایی، تهران، 1342ش؛ افراسیابپور، علیاکبر، «ابودلف و نهاوند»، فرهنگان، تهران، 1379ش، س 1، شم 4؛ ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ دبا؛ فکوهی، ناصر، تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی، تهران، 1381ش؛ وامقی، ایرج، «سفرنامۀ ابودلف»، نگین، تهران، 1345ش، س 2، شم 2.
محبوبه حاجیزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید