آهنگری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 12 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238097/آهنگری
سه شنبه 14 اسفند 1403
چاپ شده
1
آهَنْگَری، فرایند ذوب، ریختهگری و قالبگیری آهن و بالابردن مقاومت آن از طریق تفتن، فشردن و پتکزدن برای ساخت اشیاء و ابزار آهنی. آهنگری از پیشههای مهم و کهن جامعۀ ایران به شمار میرود که از دیرباز نقش مهمی در ساختار اجتماعی ـ اقتصادی و صنعتی ایفا کرده است. تاریخ کشف و کاربرد آهن در ایران به نیمۀ هزارۀ 2 قم باز میگردد. با کشف این فلز تحول ژرفی در وجوه مختلف زندگی مادی و معنوی ایرانیان به وجود آمد. فناوری و مهارتی که ایرانیان در ذوب و ریختهگری آهن بهدست آوردند و ویژگیهای ممتاز آهن مانند سبکی و مقاومت آن سبب شد که فلزات دیگر کمتر به کار آیند و ساخت ابزارها، ظروف و جنگافزارهای آهنی و جز آنها رواج یابد. فراگیری کاربرد آهن تا به امروز در اقتصاد و صنایع خرد و کلان جامعه و تمدن ایران ادامه دارد. این فراگیری تام نوعی تسمیۀ جزء به کل را در کاربرد مفهوم آهن در اذهان مردم پدید آورده است. چنانکه در فرهنگ مردم مناطق مختلف ایران بهطور عام هر آنچه را که از فلزاتی چون چدن، قلع، مفرغ و جز آن ساخته شده است، «آهنی» مینامند. در واقع آهن به نوعی مترادف فلز بهشمار میآید، مگر دربارۀ فلزات مشخص شناختهشده و با ارزش مانند مس، نقره و طلا. این عمومیت در شیوۀ طبقهبندی دانشمندان دربارۀ فلزات نیز به چشم میخورد، چنانکه دانشمندان علوم متالورژی بهسبب فراگیری و عمومیت فراوان آهن، فلزات را به دو دستۀ کلی آهنی و غیرآهنی (آهن در برابر 79 فلز دیگر) طبقهبندی میکنند (نک : واسیلیف، 34). ترکیبات و اصطلاحات فراوانی با آهن در زبان فارسی ساخته شده است و بهکار میرود. بسیاری از این ترکیبات به ابزارها و وسایل آهنگری و اصطلاحات مربوط به ذوب و تفتن یا جنس آهن در فرایند آهنگری اشاره دارد، مانند آهنپایه، آهن پولاد، آهنتاب، آهنجامه، آهنگر، آهنگری، آهنساز، آهنکوب، آهنکرسی (سندان) و جز آنها (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ ایـن اصطلاحات و واژههـا و معانی آنها، نک : لغتنامه ... ، ذیـل واژه؛ نیز برای ریشۀ واژۀ آهن در زبانهای کهن ایرانی، نک : کاپادیا، 250؛ بارتولمه، 156؛ کاوسجی کاتراک، 6؛ گرشویچ، 209). در زبان فارسی صنعتگرانی که آهن را در کوره تفته میکنند، میکوبند و از آن ابزار و وسایل آهنی میسازند، با نامهای مختلفی خوانده میشوند، مانند آهنگر، چلنگر، چیلانگر و جـز آنها (نک : لغتنامه، ذیل واژهها). همچنین بهسبب سختی و استحکام آهن و فولاد و دشواری پیشۀ آهنگری از دیرباز آهن و فولاد و آهنگر در زبان و ادب فارسی نماد سرسختی و مقاومت و سنگدلی بهشمار میرفتـه است. بسیاری از نویسنـدگان و شاعران زبان و ادب فارسی در استعارهها و مضامین مختلف ادبی از ترکیبات آهن و آهنگری استفاده کردهاند. گاه این ترکیبات بهجز آهن و آهنگری به ابزارها و وسایل آهنگری نیز اشاره دارد. در اینجا به برخی از ترکیبات و استعارههای موجود در اشعار و متـون ادبی ـ تاریخی فارسی اشاره میشود: پتک دل، آهن دل، بت آهنگر، آهنگر ـ دل، چیلانگر دل، کورۀ هجر، پولاد سُنب، سندان دل، آهن سرد، کورۀ نسیان و جز آنها (دربارۀ ترکیبات و استعارههای مربوط بـه آهن و آهنگر در متـون و ادب فـارسی، نک : فرخی، 59؛ عنصری، 111؛ اسدی طوسی، 252؛ مسعود سعد، 2 / 620، 623، 624؛ سعدی، 259؛ نیز برای شرح ترکیبات و اضافات و تعابیر مربوط به آهن و آهنگری در اشعار و متون فارسی، نک : قاسمی، 132- 138، 696).
انسانهای پیش از تاریخ نخستینبار در دوران پالئولیتیک سنگهای معدنی دارای فلزات را شناختند؛ اما بشر قرنها بعد توانست فلزات را به خدمت بگیرد و افزارها و سلاحهای فلزی بسازد. برخی از مهمترین نوآوریها و کشف و اختراع ابزارهای فلزی ساختۀ دست بشر مانند خیش که سرنوشت تاریخ و تمدن بشر را تغییر داد و او را از کوچندگی به یکجانشینی و سرانجام به مدنیت رساند، در هزارۀ 4 قم در خاورمیانه تحقق یافت (لنسکی، 132). در هزارۀ 3 قم خیش در جوامع بینالنهرین و مصر گسترش یافت و بدین ترتیب جوامع کشاورزی ساده پدید آمد. دانشمندان علوم اجتماعی به حدی کشف و کاربرد فلز را در زندگی بشر با اهمیت میدانند که فلزکاری را بهعنوان اصلیترین ضابطۀ تشخیص جوامع بُستانکار (جالیزکار) ساده (مرحلهای از جوامع بشری که پس از عصر شکار و گردآوری خوراک حدود 000‘10 تا 000‘ 7 قم بهوجود آمد و شکل نخستین کشاورزی بشر بهشمارمیرود) از جوامع کشاورزی پیشرفته میدانند (همو، 202). اگرچه هریک از نوآوریها و اکتشافهای بشر میزان سلطۀ او را بر محیط افزایش داد و بقای او را تضمین کرد، اما کاربرد فلز در ساختن و پرداختن ابزارها و سلاحها میزان سیطرۀ او را بر محیط زیستش به یکباره ارتقا داد. مس و مفرغ ازجمله نخستین فلزاتی هستند که بشر آنها را شناخت و با ساخت اشیاء و ابزارهای مسی و مفرغی زندگی اجتماعی خود را توسعه داد. پس از عصر مس و مفرغ فلزاتی چون طلا، نقره، قلع، سرب، برنج و انواع آلیاژهای دیگر شناخته شد و توسط بشر در ساخت و تولید سلاحها و اشیاء و ابزار به کار رفت و سرانجام با اکتشاف آهن تمدن و فرهنگ جوامع بشری بهطورکلی متحول شد. اگرچه زمان و مکان کشف و کاربرد دقیق فلز آهن مشخص نیست، اما برخی از دانشمندان عرصۀ تاریخ علم، خاستگاه اکتشاف آهن را آسیای صغیر عنوان کرده، و قوم حتّیها را نخستین کسانی دانستهاند که آهن را کشف کردند و با آن ابزارها و سلاحهای مختلف ساختند و به کار بردند (چایلد، 172-173؛ روسو، 64؛ نیز نک : ولف، 5-6). پس از آن ایرانیها و هندیها بهعنوان مهمترین تولیدکنندگان آهن و فولاد در دورانهای کهن بهشمار میرفتند (همو، 6؛ نیز نک : توحیدی، 106).روسو تاریخ کشف آهن را 300‘1 قم عنوان میکند (همانجا)، اما بر اساس اسناد و شواهد باستانشناختی متعدد تصور میشود که فلز آهن قرنها پیش از این تاریخ توسط بشر شناخته شده بود، اما کاربردی فراگیر نداشت و به حدی برای بشر دستنیافتنی و نایاب بود که در شمار فلزات و اشیاء قیمتی قرارمیگرفت (فهیمی، 34). مثلاً در متن لوح و قانون حمورابی در 000‘2 قم ارزش آهن 8 برابر بیشتر از نقره و معادل 3 ربع قیمت طلا عنوان شده است (روسو، همانجا؛ نیز نک : چایلد، 173؛ ولز، 243، نامۀ پادشاه حتی که در آن از آهن بهعنوان یک پیشکش گرانبها یاد میکند).در اینجا به چند نمونه از شواهدی که طی کاوشهای باستانشناسی بهدست آمده است و تاریخ کشف و کاربرد آهن را کهنتر از 300‘1 قم نشان میدهد، اشاره میشود: باستانشناسان در قبرهای سلطنتی شهر «اور» در تمدن و فرهنگ سومری، تبرکوچکی یافتند که از آهن ساخته شده بود و قدمتش به حدود 000‘ 3 قم میرسید (توحیدی، 94). همچنین در هرم خئوپس (پادشاه مصر باستان و بانی بزرگترین هرم مصر در جیزه) اشیاء، اسباب و ابزارهای آهنی کشف شد که توسط سومریان ساخته شده بود و قدمت آنها به 840‘ 2 تا 700‘ 2 قم باز میگردد (همانجا). بشر دورانهای کهن نخستینبار آهن را از طریق شهابسنگها شناخت و از وجود فراوان آهن در زمین تا سدهها بعد بیخبر بود (الیاده، 52). از روی برخی نشانههای موجود در زبانها و فرهنگهای باستان مانند قبطی و هیروگلیفی میتوان به این امر پی برد. در این فرهنگها آهن فلزی آسمانی بهشمار میرفت و سنگ آسمان و یا فلز ستارگان نامیده میشد (لینتون، 105؛ الیاده، همانجا). قرنها بعد بشر به معادن و سنگهای آهن در زمین دست یافت و بهسبب فراوانی این فلز آن را به جای فلزات دیگر در ساخت و تولید اشیاء و ابزارهای زندگی بهکار برد. اگرچه بشر پیش از کشف و کاربرد آهن مهارتهای ذوب و چکشکاری فلزاتی چون مس و مفرغ را فرا گرفته بود، اما ذوب و استخراج آهن کورههایی بسیار بزرگتر و حرارت بالاتری را نسبت به دیگر فلزات نیاز داشت. ذوب سنگ آهن و استخراج آهن از آن به دمایی در حدود °536‘1 سانتیگراد نیاز دارد. در حالیکه دمای °083‘1 سانتیگراد برای ذوب و جدا کردن سنگ از فلزاتی چون مس کافی است (توحیدی، 95). همچنین نگهداری تفتۀ آهن در حین شکل دادن در دوران باستان کار بسیار دشواری بوده است. بنابراین، دشواریهای استخراج و ذوب آهن سبب شد که میان کشف آهن تا کاربرد وسیع آن در عرصههای زندگی و اقتصاد قرنها فاصله ایجاد شود (الیاده، 52-53). توسعه و تحول تمدنها پس از رواج آهن، سبب شده است که دانشمندان، دوران بهرهگیری از آهن را «عصر آهن» و یا «فجر تاریخ» بنامند (روسو، 63-67).
بیتردید فرهنگ عصر آهن و خلاقیتها و مهارتهای ذوب و استخراج آن در تمدنهای پیش از آن یعنی عصر مس و مفرغ ریشه دارد. پیش از پرداختن به سیر کشف، توسعه و تحول آهن و آهنگری در ایران، به شرح مختصری دربارۀ تمدنهای مس و مفرغ و چگونگی توسعۀ فلزکاری از مرحلۀ چکشکاری تا بهوجود آمدن کورههای بزرگ ذوب آهن و روشهای فنی و پیچیدۀ ریختهگری پرداخته میشود. در ایران کاربرد مس در ساخت و تولید اشیاء و ابزارها از اوایل هزارۀ 4 قم فراگیر شد (ولف، 2). ابزارها، سلاحها و ظروف مسین بسیاری چون پیکان، درفش، سنجاق جامه و زیورهای مسی زنان و جز آنها از کاوشهای باستانشناختی در مناطق مختلف ایران بهدست آمده است که به هزارۀ 4 قم تعلق دارد (دراینباره، نک : ولف، همانجا؛ دربـارۀ رشتـه معـادن مس عهد باستـان که از قفقاز تا پامیر کشیده شده بود، تمدن شکوفای عصر مس و اشیاء و ابزارهای ساخته شده از مس در مناطق مختلف ایران، نک : اشتاین، 158-159؛ ابنحوقل، 363؛ نیز نک : فوربز، IX / 13-14). مهارت ایرانیان در ذوب و استخراج مس و ساخت اشیاء مسی در این دوره به اوج خود رسیده بود. برخی از باستانشناسان در 1314ش / 1935م چند کورۀ گداز مس ماقبل تاریخ در نزدیکی انارک کشف کردند که برخی از آنها هنوز دارای بقایای مس و سرباره بودند (ولف، 2-3). نتایج بررسیها بر روی اشیاء مسی که به هزارۀ 4 قم تعلق داشتند، نشان داد که ترکیبی از مس با فلزاتی دیگر مانند نقره، سرب، آرسنیک، آهن، نیکل و قلع برای ساخت اشیاء به کار رفته است (ولف، اشتاین، همانجاها). بهنظر میرسد که صنعتگران ایرانی به طور تصادفی در آزمایشهای متعدد به ترکیب فلزات و ساخت آلیاژ دست یافتند (همانجا). صنعتگران ایرانی از اواسط هزارۀ 4 قم به بعد دریافتند که ترکیب مس و قلع (= مفرغ) فلز سخت و سنگینی را بهوجود میآورد که به مراتب از مس مقاومتر است و بدین ترتیب به ساخت اشیاء مفرغی روی آوردند. آلیاژ مفرغ را نخستین ترکیب فلزی ساخته شده توسط بشر دانستهاند (توحیدی، 66). عصر مفرغ در ایران به 3 دوره تقسیم میشود: مفرغ قدیم از 900‘2 تا 000‘2 قم؛ مفرغ میانه از 000‘2 تا 600‘1 قم؛ و مفرغ جدید از 600‘1 تا 200‘1 قم (واندنبرگ، 195). صنعتگران ایرانی در عصر مفرغ به روشهای نوینی برای ریختهگری، قالبگیری و ذوب فلز در کورهها دست یافتند. باستانشناسانی چون پوپ (ص 17) و نگهبان (ص 36- 38) در کاوشهای خود اشیاء و ابزارهای مفرغی بسیاری مانند ظروف آشپزخانه، دیگ، سیخ، سهپایه، فنجان، ملاقه و یا جنگافزارهایی مانند سپر، گرز و شمشیر از مناطق لرستان و تپههای مارلیک کشف کردند که نشاندهندۀ اوج شکوفایی صنعت مفرغکاری توسط استادان فلزکار ایرانی در آن دوران است. بدیهی است که آشنایی صنعتگران ایرانی با روشها و فنون استخراج و ذوب مس و مفرغ، و ساخت کورههای بزرگ ذوب فلز و قالبهای ریختهگری زمینۀ بهرهگیری از آهن را در دورۀ بعد فراهم ساخت. اگر از کاربرد اندک آهن در ساخت برخی اشیاء و ابزار در هزارههای 5 و 2 قم صرفنظر کنیم، مانند سفالهای کشف شده از تمدن سیلک که لایۀ بیرونی آن با اجزاء سنگ آهن (هماتیت یـا گِل اُخرا) پوشانیده شـده است (نک : ایرانیکا، I / 625)، تاریخ کاربرد فراگیر آن را در ایران باید نیمۀ هزارۀ 2 قم دانست (ولف، 3). در این دوره ویژگیهای تازهای در فرهنگ عصر مفرغ در شمال غرب ایران پدید آمد. به نظر میرسد که این ویژگیهای تازه را اقوام مهاجر هندوایرانی با خود به این منطقه آوردند ( ایرانیکا، I / 626). کاربرد همزمان مفرغ و آهن در ساخت اشیاء ازجمله یکی از ویژگیهای فرهنگی پدیدآمده در نیمۀ هزارۀ 2 قم است (همانجا؛ نیز نک : ولف، 3-4). پیگوت علل اولیۀ روی آوردن به ساخت اشیاء و ابزارهای آهنی توسط صنعتگران ایرانی را چنین بیان میکند: اگرچه استفاده از آهن از نظر اقتصادی بر مفرغ برتری داشت، اما این تفوق به علت نیروی انسانی متعدد و طولانی بودن فرایند تولید و شکلدهی آهن مورد توجه صنعتگران ایرانی دوران ماقبل تاریخ قرار نگرفت. همچنین آهـن آبدیده و فولاد از لحاظ مقاومت و سختی بر مفرغ برتری بسیاری داشت، اما از نشانهها و شواهد باستانشناختی پیدا ست که به هیچ رو ایرانیان آگاهانه به تولید فولاد یا آهن آبدیده دست نیافتند. اشیاء مکشوفۀ ساختهشده از فولاد اولیه نشان میدهد که توزیع کربن بهطور تصادفی در سطح فلز صورت گرفته است ( ایرانیکا، I / 625). از اینرو، فولادی که از این طریق بهدست آمده است، به آهن ساخته شده در تمدن آشور شبیه است. برخی بر آناند از آنجا که کاربرد آهن در نیمۀ هزارۀ 2 قم هیچ مزیت اقتصادی و تکنولوژیکی نسبت به مفرغ نداشته است، انگیزۀ بهکار بردن آن توسط ایرانیان را همانا رقابت با همسایگان آشوری در شمال غرب ایران در منطقۀ آرارات باید دانست (همان، I / 626). چنانکه در بخش نخست مقاله اشاره شد، اقوام آسیای صغیر نخستین کاشفان آهن و سازندگان مصنوعات آهنی بودند. فوربز افول امپراتوری حتیها در 100‘1 قم و روی آوردن آهنگران ارمنی و کالیبی به ایران و کشورهای همسایه را موجب اشاعۀ پیشۀ آهنگری در ایران میداند (VIII / 80). وینتو نیز در پژوهشی باستانشناختی در تپۀ حسنلو بحث رقابت ایرانیان با آشوریان را مطرح میکند. به نظر وی ایرانیان پس از بازگشت از سفری به آشور تصمیم گرفتند که برخی از صنایع آنها را تقلید کنند. آهن در تمدن آشور فلزی با ارزش و مهم بهشمار میرفت که خاندانهای سلطنتی و طبقات بالای جامعه از آن استفاده میکردند (برای نظر وینتو دربارۀ کشف و کاربرد آهن در ایران، نک : ولز، 243). اسناد و شواهد باستانشناختی نشان میدهد که ایرانیان در دورههای نخستین کشف آهن آن را در ساخت اشیاء تزیینی و زیورها بهکار میبردند ( ایرانیکا، همانجا). اگر حتى فرض تقلید و اشاعۀ فرهنگ کاربرد آهن از تمدن آشور به ایران را نادیده انگاریم، مسلم است که استفاده از آهن در دورههای نخستین عصر آهن فقط جنبۀ تزیینی و غیرکاربردی داشته، و بهعنوان فلزی گرانبها در ساخت زیورها و اشیاء کوچک بهکار میرفته است. ایرانیان در چند سده بعد با کشف معادن آهن به ساخت اشیاء و ابزارهای کاربردی مانند داس، خیش، ظروف و جنگافزارهای آهنی پرداختند. دربارۀ ارزشمندی و زینتی بودن اشیاء ساختهشده از آهن در دورههای ایرانباستان میتوان به نتایج کاوشهای گیرشمن استناد کرد. به گزارش گیرشمن جنگافزارهای آهنی بسیاری از گنجینۀ زیویه بهدست آمده است که قدمت آن به سدۀ 7 قم باز میگردد (هنر ایران ... ، 117- 119) و چنین بهنظر میرسد که جنگافزارهای آهنین، فقط مخصوص سرداران و رؤسا بوده است و دیگر سپاهیان سلاحهای مفرغی بهکار میبردند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید