در تاریخ پرشتاب تحولات معاصر ایران، محمد علی فروغی، از معدود چهرههای مورد وثوق و احترام همه جناحهای فکری معاصر است. او که نزد عوام با نخستوزیری پهلویها شناخته میشود و نزد خواص با تصحیحات ادبی و تالیفات فلسفی شناخته میشود، سهمی سترگ در تاریخ دوره جدید ایران دارد.
محمدعلی فروغی وجوه مختلفی دارد؛ فروغی سیاستمدار، فیلسوف و اندیشمند هرکدام جذابیتهای خاص خود را دارند و از جنبههای گوناگون قابل بررسی و مطالعه هستند. اما کارنامه فروغی بهعنوان یک دیپلمات نیز قابل توجه است. فروغی بهعنوان عضو هیأت نمایندگی ایران در کنفرانس صلح پاریس و وزیر امور خارجه در کابینههای حسن مستوفیالممالک، سردارسپه و مخبر السطنه هدایت و وزیر خارجه کابینه خودش در سالهای 1312 تا 1314 و سفیر کبیر ایران در ترکیه در سالهای 1306 تا 1309 و نیز سه بار نخستوزیر نقش مهمی در سیاست خارجی ایران در برهههایی حساس و تعیینکننده داشته است. دستاورد دیپلماتیک فروغی چندان درخشان نیست.
کارنامه شخصی محمدعلی فروغی که چه در بین موافقان و چه در بین مخالفانش به دلایل مختلفی از ویژگیهای بارزی برخوردار و کارنامهای کم نظیر است، کارنامهای مهم و چندلایه است. ما در طول تاریخ بعد از مشروطیت با سه جنس افراد فرهیخته و تحصیلکرده و نخبه سر و کار داریم که سه جور در برابر وضع موجود موضعگیری کردند. فروغی این بخت را داشته که این را انتخاب کرده که در طول دوران زندگی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، هر سه جنس را رفتار کند. اگرچه از لحاظ زمانی یکسان نبوده است.
محمدعلی فروغی(معروف به ذکاءالملک)؛ سیاستمدار ایرانی اواخر عصر قاجار و نخست وزير رژيم پهلوي است. فروغی در تهران از سن پنج سالگی در منزل تحت نظارت پدرش محمدحسین خان از سوی استادان سرخانه، قرآن، شرعیات، زبان عربی و فارسی و فرانسه را آموخت و سپس به سال 1268 ه.ش وارد دارالفنون شد. او ابتدا در دارالفنون به تحصیل طب پرداخت اما به آن رشته علاقهای نشان نمیداد و به فلسفه و تاریخ و ادبیات روی آورد.
تعارف که نداریم، سیاست در میان ما چندان خوشنام نیست و کسانی از اهل فرهنگ که به هر دلیل به امر سیاسی آغشته میشوند، از سوی جامعه، به عناوین گوناگون مورد طرد و طعن قرار میگیرند. از این روست که معمولا اهالی فرهنگ و نویسندگان و اساتید دانشگاه، تا جایی که بتوانند از سیاست و سیاستورزی دوری میگزینند و اصرار دارند که «سیاسی» نیستند و سعی میکنند به قدرت «آلوده» نشوند! این نگاه منفی به سیاست و سیاستورزی از سویی به سرشت بدون تعارف و خشن قدرت باز میگردد و اختصاصی به جامعه ما ندارد و از سوی دیگر به سبب خصائص و ویژگیهای خاص سیاست در ایران است.
محمدعلی فروغی متولد سال 1294ق. پسر محمدحسین خان فروغی (ذکاءالملک) بود. محمدحسین خان ادیب و شاعر – که در اشعار و نوشته های خود به ادیب تخلص می کرد – لقب فروغی را ناصرالدین شاه به او داد. محمدحسین خان، از رجال صاحب علم و معرفت و ادب در دورۀ قاجار محسوب است.
هر ملتی البته باید متمدن باشد و تربیت داشته باشد در این باب شکی نیست و لیکن اگر تربیت و تمدن بلا شرط و بدون قید بگیریم با کمال اهمیت و لزومی که دارد مقصد بسیار عالی نیست بلکه می توان گفت منظوری متعارفی است، مثل اینکه همه کس مکلف است وسیلۀ معاش خود و متعلقان را از راه مشروع فراهم آورد، آنکه نکند البته تقصیر دارد اما آنکه می کند هنر بزرگی ندارد، هنر آن کس دارد که در ضمن تحصیل معاش سمت امتیاز و اختصاص به خود بدهد.
محمدعلی فروغی دردشتی ملقب به ذُکاءالمُلک، نماینده مجلس، وزیر و نخستوزیر ایران بود که در سال ۱۲۵۴ چشم به جهان گشود و در تاریخ ۵ آذر ۱۳۲۱ چشم از جهان فروبست. فروغی از فعالان و مبارزان مهم انقلاب مشروطه ایران به شمار میآید، فردی که نقش تعیینکنندهای در پایان یافتن سلطنت قاجار و انتقال سلطنت به خاندان پهلوی داشت. وی به عنوان اولین نخستوزیر در دوره پهلوی، مراسم تاج گذاری رضاشاه را در اولین قدم برگزار کرد و خود متن استعفای رضاشاه را نوشت.
نام محمدعلی فروغی در تاریخ ایران با مشروطه، قانون و دموکراسی پیوندی ناگسستنی دارد. دلبستگی او به زبان فارسی باعث شد که اشعار بسیاری از شاعران ایران را تصحیح و نامش را بر این کتابهای سترگ جاودان کند.
محمدعلی فروغی از نخستین شاهنامه پژوهان معاصر است که با آرای دقیق و اقدامات فرهنگی و اجرایی خود خدمات ارزنده ای به قلمرو فردوسی پژوهی انجام داده است. اقدام او در مورد ساختن آرامگاه فردوسی و برگزاری هزاره فردوسی اهمیت تاریخی پیدا کرده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید