سال ١٣٨٦ درس كانت ٢ دوره كارشناسی ارشد، شاگرد دكتر كریم مجتهدی بودم. استاد همیشه سر وقت سر كلاس حاضر میشد و اگر كسی بعد از او به كلاس میآمد، اجازه ورود نمیداد. یك ساعت و نیم ایستاده درس میداد و برای تفهیم مطلب از تختهسیاه استفاده میكرد، مثلا اصطلاحات فلسفی را روی تخته مینوشت یا برای اشاره به جریانهای فلسفیای كه به كانت ختم میشد، نمودار میكشید.
احمد فردیدیکی از مؤلفههای بررسی آموزههای هر اندیشمند و متفکری، اطلاع از شرایط و مقتضیات زمانهای است که وی در آن زیسته است. این امر موجب میشود تا بتوان بهدرستی از دغدغه اندیشمند آگاه شد و به گفتمان و دیسکورس ایشان، به نحو اجمال راه یافت.
در باب مسئلۀ غربزدگی از نگاه احمد فردید بیش از نیمقرن از نخستینباری که تعبیر غربزدگی مطرح شد و انتشار یافت، میگذرد، اما هنوز به مطاوی سخن واضع این تعبیر، چنانکه او میخواست، توجه نشده است. به اصطلاح ملای رومی، «هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من».
این مقاله در صدد است تا دریافت جلال آل احمد از معنا و مفهوم «غرب و غرب زدگی»، تلقی او از علل و ریشه های پدیدار تاریخی غرب زدگی و نیز فهم وی از سنت و دلایل ضرورت بازگشت به سنت را، که نقشی اساسی در شکل گیری فضای ذهنی (پارادایم) تفکر اجتماعی ما ایرانیان در دوره معاصر ایفا کرده اند، به خصوص در قیاس با بصیرت های بنیادین متفکر معاصر، سید احمد فردید، مورد نقد و بررسی قرار دهد. پارادایمی که پس از گذشت حدود نیم قرن از زمان ظهور آن بر ذهن و اندیشه و فضای اجتماعی جامعه ایرانیان غلبه دارد
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید