جامع التواریخ رشیدی اثری چنان مهم است، که شاید بهتر باشد آنرا دائرةالمعارفی از دورۀ مغول بنامیم، نمی توان گفت که چه قسمت، و چه مطلبی از این کتاب مهمتر از دیگری است. جنبه های مختلفی که در آن مورد بحث قرار گرفته، همه جالب توجه، و با اهمیت اند.
مردم مسلمان سرحدات دل خوشی از سلطان محمد خوارزمشاه نداشتند. بهخصوص در این اواخر که اطلاع یافته بودند بازرگانان مقتول، مسلمان بودهاند و بیگناه. در نظر مردم غیرمسلمان نیز که از تعدیات و ستمگریهای عمال خوارزمشاهی در فشار بودند و خود را تحت تابعیت بیگانه میدیدند، مغول و خوارزمی تفاوت چندانی نداشت، بهخصوص که به هنگام سرنگون کردن حکومت قراختایی، نه تنها جبه ـ فرمانده معروف چنگیز ـ منجی مردم مسلمان ترکستان شرقی شناخته شده بود، بلکه با غیرمسلمانانی نیز که مقاومت نکردند، با آرامش و مدارا رفتار کرده بود.
هنگامی که چنگیزخان «کوچلوک» را از بین برد و با ایران خوارزمشاهی هممرز شد، در میان مسلمانان و غیرمسلمانان آسیای میانه و به طور کلی شرق، هیچ کس نامدارتر از سلطان محمدخوارزمشاه نبود. او بر امپراتوری عظیمی که از شرق تا بیشبالیغ، در قلب آسیای میانه و از غرب تا نزدیکی بغداد را شامل میشد، حکم میراند. حتی در عمان دوردست به نامش خطبه میخواندند
پس از مرگ قوبیلاى، نواده وى به نام تیمور بر تخت سلطنت نشست كه هرچند دین بودایى داشت، دوره كوتاه حكومتش همچنان عهد اوج قدرت ایرانیان در چین بود. در دوره ولیعهدى او، روحانى دانشمندى به نام مولانا رضیالدین بخارى به دستگاه وى راه یافت و به زودى مشاور و همدم همیشگى تیمور گردید. وجود این شخص سبب شد كه امپراتور جدید نظر بسیار مساعدى نسبت به مسلمانان داشته باشد.
به رغم حوادث خونبارى كه هجوم وحشیانه مغول در پى داشت، ایرانیان توانستند بهتدریج مغولان را رام كنند و فرهنگ اصیل خود را جلوهگر سازند. آنچه در پى میآید، به اختصار به همین موضوع در روزگار نبیرة چنگیز، قوبیلاى میپردازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید