روزه در متون ادب فارسی به خصوص در متون عرفانی، نمود و بروز خاصی دارد و به عنوان مفتاح زهد و باب عبادت حق و نیز سپر و حجابی از ماسوی الله بیان گردیده است. عرفا روزه را به عنوان سری از اسرار الهی میان خلق و حق و باعث کسر شهوات و مصفی گردانیدن دل و غایب گشتن از دیدار خلق به دیدار حق می دانند و به جای آوردن آن را به گزاردن امانت حق تعالی تعبیر می کنند و همواره شرط معظم روزه را اخلاص و عدم آمیختگی با شایبه ریا و هوی می دانند.
خداوند حکیم انسان را آزاد و مختار آفریده, اختیار انتخاب خیر و شر را به او واگذار کرده و راه حق و باطل را به وسیله انبیإ براى او تعیین و روشن نموده است .
در هر دینی گستره عظیمی از عبادات و مناسک و شعائر وجود دارد و هریک از دینداران، مطابق ذوق و استعداد خود به یک یا چند عبادت تعلق خاطر پیدا میکند. مولانا از کسانی است که عشق فراوانی به روزه دارد و در آثار خود عاشقانه روزه و ماه رمضان را میستاید. بهنظر میرسد این عشق فراوان مولانا به کمخوری و روزهداری، گذشته از ذوق شخصی، نتیجه آموزشهای برهانالدین محقق ترمذی بوده است.
اگر چه عرفای مسلمان به تلاوت قرآن، ذکر، شب زنده داری، نماز و انواع نوافل توجه ویژه ای نشان داده اند. اما عبادت روزه داری و تحمل تشنگی و گرسنگی، به عنوان یکی از عبادت هایی که در تزکیه و تصفیه روح و جسم سالک نقش مهمی ایفا می کند، جایگاه والایی پیدا کرده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید