1394/10/26 ۱۲:۲۷
ثبت و ضبط فكر در دوران دراز تمدن بشری به سه قسم عملی شده است : كتابت دستی بر صفحههای گلی و سنگی و چوبی و كاغذی و . . . . ، چاپ آثار با وسائل فنی و صنعتی ، حبس و نقل اقوال بر صفحه و نوار و موج. در تاریخ تمدن ایران ، به معنای تاریخی قلمرو آن ، سابقه نسخهنویسی خطی پردامنه است و این نوع كار در میان آثار باستانی دیگر ارزشی خاص و اعتباری مخصوص دارد.
خلاصه: شرحی بر اهمیت و ارزش نسخ خطی كتابها و نقش آنان در فرهنگ ما و كوشش در جهت معرفی و دادن اعتبار و اهمیت تازه بر آنها ـ جمعآوری و نگاهبانی از این نسخ ، فهرستنویسی این نسخ.
ثبت و ضبط فكر در دوران دراز تمدن بشری به سه قسم عملی شده است : كتابت دستی بر صفحههای گلی و سنگی و چوبی و كاغذی و . . . . ، چاپ آثار با وسائل فنی و صنعتی ، حبس و نقل اقوال بر صفحه و نوار و موج. در تاریخ تمدن ایران ، به معنای تاریخی قلمرو آن ، سابقه نسخهنویسی خطی پردامنه است و این نوع كار در میان آثار باستانی دیگر ارزشی خاص و اعتباری مخصوص دارد. چه افكار كلیه متفكران و دانشمندان و شاعران ما بر این اوراق كه اكثراً فرسوده و پاره و چركین و ناخواناست پس از قرون و روزگاران دراز به دست ما رسیده است و امروزه میتوانیم تاریخ حیات ملت نامداری را از آن اوراق كشف و تحقیق كنیم ، پس تردید نباید كرد كه اهمیت آنها نه از تخت جمشید و مساجد اصفهان كمتر است و نه از گنجینههای زرین زیویه و مارلیك كه چشمها را خیره میكند. شناخت ملت و سرزمین ما منحصر به تاریخ جهانگیری هخامنشی و هنرساسانی و پهلوانیهای رستم و نقوش زیبای شیخ لطفالله نیست. در كنار و همتراز با این مآثر بزرگ و با جلال نسخههای خطی زیبا و پركار هنرمندانه و كهنه كتابهای فرسوده و شیرازه دررفته داریم كه هریك سندی بزرگ و مهم است ، هم از حیث خط و هنر و هم ازحیث مضمون و اندیشه.
ازروزگاری كه كتابنویسی در ایران باب شد تا روزگار امروز كه ما در آن زندگی میكنیم هزاران هزار كتاب به دست نوشته شده اما مقدار اندكی از آن به روزگاران باقی مانده است. سیلهای بنیانكن ، شعلههای آتش ، جنگها و غارتهای اقوام مختلف ، ویران شدن بناهای گلین هر یك هزارها نسخه خطی را از بین برده. دستنویس شاهنامه ، نسخههای خطی گلستان و بوستان و دیوان حافظ كه فردوسی و سعدی و حافظ نوشته بودهاند همه از میان رفته است و اگر یك سطر قلم آنها امروز به چنگ میافتاد سر فخر به آسمان میسودیم و زیارت آنها را بر كافه ملت ایران فرض میشمردیم. . . .
نسخ خطی یكی از میدانگاههای با نزهت و خوشمنظر و تجلیگاه بارز ذوق و هنر اصیل ایرانی است. بر صفحات درونی و جلد آنها زیباترین نقشها و رنگها را ترسیم كرده و فكر را تجسم بخشیدهاند. در جلدهای سوخت و معرق و روغنی و سرپنجههای هنرمندان بینامونشان نازكترین قلمها و روشنترین طرحها را بر پوست خشك مقوای شكننده جاودان ساخته است و خویش و بیگانه را از اعجاز و شگفتی كار به آفرینگویی و حیرت واداشته. نسخ خطی به هریك از زبانهای فارسی ، عربی ، تركی و پشتو كه اثر فكر یا كلك ملل ایرانی باشد از آثار گرانقدر و جاودانی و نمودار هنر و اندیشه ملی مردمی است كه در دوران زندگانی مشترك اسلامی خویش برای روزگاران بلند به جای گذاشتهاند. ناگزیر بر ما فرض است كه در یادكرد و بزرگداشت و نگاهبانی آن آثار همواره كوشا و دلسوز باشیم و نگذاریم كه ورقی و حتی سطری از آنها محو شود.
ما دریغ و افسوس كه چنین آثار درخشان و گرامی گذشته و میراث علمی پیشینگان خود را از یاد بردهایم. حتی نخبگان ما از میان چندین دههزار نوشته ایرانی بیش از دهگان [4] و بیستگان را نمیشناسند و به دست خواندن در نمیگیرند . . . . علت این امر هم مربوط به امروز و دیروز نیست. سببی است تاریخی كه بحث از آن مفید مینماید.
پیش از آن كه فارسیزبانان با هنر چاپ آشنا شوند كتابها را به دست مینوشتند. نگاهی به نسخههای خطی متون قدیم خواه عربی و خواه فارسی ، و بررسی در تاریخ تحریر آنها این نكته دقیق را به ما مینماید كه كتابت نسخ علمی تا قرن نهم هجری رایج و مرسوم بود و در قرن نهم یعنی عصر تیموری كه در دربار هرات خوشنویسی و نقاشی بالائی گرفت نوشتن نسخ مرغوب و زیبا و مزین از كتابهای ادبی كه بیشتر مطلوب شاهزادگان و اعیان بود و در بلاد ایران و عثمانی و هند خریدار و خواستار داشت رونق و رواج خاص یافت و زمان و وقت خطاطان مصروف تحریر و كتابت این دست كتب میشد. رسیدگی به نسخی كه اكنون از آن دوره باقی است و تنظیم صورتی از موضوعهایی كه نسخ نوشته شده این نكته را بخوبی روشن میسازد. . . دردوران صفوی همچنان كه باید رغبتی به خواندن كتاب اصیل قدیم و متون علمی و تاریخی نبود. كتاب و ناسخان كتاب وقت خود را به نوشتن متون ادعیه و زیارات و ردود و اخبار و احادیث و فقه و اصول كه جوهرمایه مملكتمداری صفویان و وسیله پیشرفت حكومت و نشر عقاید و نظام فكری آنان بود مجالی نگذاشت كه ایرانیان به آثار قدیم و افكار گذشته خود بپردازند و متون كهن را از گوشههای فراموشی به درآورند.
وضع چنان بود كه اگر علمایی چون شیخ بهائی و ملامحمدباقر یزدی كتب موجزی در« حساب » تألیف كردند بر اثر بیاطلاعی عمومی از كتب معتبر علمای بزرگی چون كوشیاربنلبان جیلی و غیاثالدینجمشید كاشی و خواجهنصیر كتب جدیدتر به علت احتیاج شهرت خاص مییافت چندانكه بر خلاصهالحساب بهایی چندین شرح و حاشیه نوشتند و كار به جائی رسید كه تفاسیر قدیم نیز به علت آنكه آنها را غالباً اثر علمای سنت و جماعت میدانستند متروك ماند و فراموش شد. اگرنسخ خطی تفسیرهای طبری و میبدی و امام فخر و ابوالفتوح و درواجكی مربوط به عصر صفوی بسیار نیست به همین سبب است. اگر از كتب ادبی و تاریخی مشهور چون تاریخ سیستان ، مجمعالتواریخ ، تاریخ بیهقی ، سیاستنامه ، اخلاق ناصری و چهار مقاله ، نسخههائی ماند بسیاری از متون مهم فارسی فراموش و نسخ آنها در گوشههای كتابخانهها و مسجدها و امامزادهها طعمه موش و موریانه و رطوبت و ویرانی و حریق و سیل و تصاریف بیامان و مرسوم روزگار شد و جز این چون راه مشرق بر فرنگیها باز گردید عتیقهخران و عتیقهفروشان كتب خطی اسلامی را وسیله سوداگری ساختند و طبعاً بسیاری از نسخ از مملكت ما خارج شد و به موزهها و مجموعههای اروپا و آمریكا رفت و البته باز اقبال و بختی با آن نسخ همراه بود كه از آفتهائی كه نیستیونابودی میآورد بر كنار ماند و اكنون برای ما راه بازست كه دلمان را به عكس و فیلم آنها خوش سازیم و اگر گذارمان به آن دیار افتاد دمی چشمان را لذت بخشیم و ببالیم كه چنین آثار هنرمندانه از مرده ریگ پیشینگان ما چشم و چراغ موزههای فرنگ شده است و اگر آنها بازیچهای چون « شهر فرنگ » به ما دادند از ملت بزرگ و پرافتخار ایران آثار رخشان و هنرپروردی فراچنگ آوردهاند.
برماست كه متون از یاد رفته را زنده كنیم و هر كدام را كه از حیث فواید تاریخی و ادبی و معنوی واجد اهمیت و اعتبارست از گوشه كتابخانهها به درآوریم و به بهترین صورت و منقَّحترین وضع به چاپ برسانیم و ادب و فكر ایرانی را عرضه سازیم و جاویدان نگاه داریم. چه بسیار است كتابهای فارسی یا عربی كه ایرانیان نوشتهاند و امروز از حیث مباحث علمی و فنی مورد تحقیق و تجسس علمی واقع میشود و از آنها نكتههای دقیق و عمیق فراچنگ میافتد . آثاری كه از غیاثالدینجمشید كاشی در این چند سال اخیر به انگلیسی ترجمه و نشر شده است یك مورد روشن و گویا از اهمیت متون ایرانی فراموش شده است. قصههائی چون دارابنامه و سمك عیار و قصه حمزه و اسكندرنامه كه در چندسال گذشته چاپ شده گواه روشنی است كه هم از حیث قصهسرایی هم از لحاظ ادبی و هم از جهت عقاید و آراء و رسوم و آداب قدیم گنجینهای [5] بیمثال و زنده است.
متونی كه در سلسله انتشارات دانشگاه و بنگاه ترجمه و نشر كتاب و بنیاد فرهنگ ایران برای نخستینبار طبع شده است ( چون احیاءالملوك و عجائبالمخلوقات و مهاننامه بخارا و تاریخ یزد و المرقاه و خوابگزاری و تحفه و زینالخبار ) همه باعث شناخت ادب ملی روشنگر تاریخ و فكر ایرانی است و هیچیك بیفایده و ناسفته نیست. هر یك وسیلهای و مدركی برای محقق آینده خواهد بود و همه این كتب آثاری بود كه فراموش شده بود و ادیب كتابخوان سی چهل سال پیش آنها را نمیشناخت.
اكنون كه تاحدی بر فواید و اهمیت این آثار وقوف حاصل شد باید بحثی را در باب جمعآوری و نگاهبانی و شناساندن آنها پیش كشید. نخستین و مهمترین كار ما ایرانیان گردآوری این آثار است كه دستهای از آنها بصورت نسخههای خطی در خانهها به عنوان مجموعه خصوصی یا منباب مال ارثی از چشم محقق و دانشمند دوروبركنار نگاه داشته میشود گاه به گاه بر اثر فوت صاحب مجموعه یا روش سوداگرانه به بازار میآید و غالباً متفرق میشود. دسته دیگر از كتب خطی آنهاست كه در مزارات و امامزادهها و بقاع مذهبی و مسجدها به تصادف از بد حادثه زمان بركنار مانده و به علت احترام عامه به امكنه مذهبی آن كتب هم حفظ شده است و البته بسیاری از كتب مهم خواه از حیث متن و حواه از لحاظ هنر پاره و پراكنده در صندوقهای مساجد و مزارات طعمه خاك و موش و موریانه است و به تدریج از میان خواهد رفت. بر ماست كه این آثار گرانقدر را كه مرده ریگ فكری ملت ایران است جمع كنیم ، یعنی باید آنها را خرید و بصورت شرعی و قانونی از طریق اهداء و ضبط از نیستی و نابودی محفوظ داشت و به راستی باید از كسانی كه مجموعه خصوصی دارند و به علت ذوق و عشق به جمعآوری كتب خطی پرداختهاند ممنون بود كه قسمتی از عمر و بخشی از سرمایه خود را بر این امر بزرگ مصروف كردهاند و موجب حفظ عدهای از این آثار بودهاند. مؤسسات ما باید با همت بلند و با رغبت نفائس خطی را از این اشخاص خریداری كنند و بدانیم كه گردآورندگان این نوع آثار مردمی هوشیار بوده و خدمتی بزرگ به ملت خود كردهاند.
گام اساسی دوم فهرستنویسی نسخههای خطی است تا كیفیت و كمیت و اهمیت این آثار هر چه بیشتر و زودتر روشن شود و محقق عاشق و علاقهمند به زودی و آسانی بداند كه در هر كتابخانه و مخزنی چه كتابهایی هست و هر كتابی را كه میخواهد در كجا باید بیابد. البته در این سالها چندین كتابخانه فهرست شده و مخصوصاً مردی چون محمدتقی دانشپژوه یك تنه كارهای بسیار با ارزش و سنگینی را به انجام رسانیده است 1 ولی هنوز بسیاری از مجموعههای خطی ایران فهرستناشده مانده است و نسبت به كتبخانههای هند و پاكستان و تركیه كه نسخ خطی فارسی بسیار در آنجاها نگاهداری میشود و اساساً هنوز درست نمیدانیم كه در كجاها كتاب خطی هست. سومین اقدامی كه باید مورد نظر باشد عكسبرداری و تهیه میكروفیلم از نسخی است كه منحصربفرد و یا به علتی واجد اهمیت است تا از نابودی معنوی آثار قدیم پیشگیری شود.
در این كار دانشگاه تهران از سالها قبل پیشقدم بوده و بنیاد فرهنگ ایران هم از زمان تأسیس گامهای با ارزش برداشته است ولی هنوز هزارها نسخه در اكناف عالم هست كه باید از آنها عكس یا فیلم برداشت و در دسترس محققان قرار داد. خوشبختانه فهرستی از نسخههای خطی كه توسط دانشگاه تهران عكسبرداری شده توسط آقای محمدتقی دانشپژوه تهیه گردیده و به چاپ رسیدهاست و تا چندی دیگر انتشار خواهد یافت.
كوشش چهارم دستگاههای علمی مملكت تدوین فهرست مشتركی از كلیه نسخههای خطی فهرست شده است تامعلوم باشد كه از شاهنامه یا گلستان و هر اثر دیگر چند نسخه و در كدام [6] كتابخانهها موجود و هر یك نوشته كی وكجا وكی است. این كار بزرگ را مستشرق نامدار انگلیسی مرحوم استوری آغاز كرد و قسمتی عظیم از كتاب كبیر خود را نیز انتشار داد ولی عمرش وفا نكرد و اثرش ناقص و ناتمام ماند. دنباله كار او را جمعی در لنینگراد گرفتهاند كه اثر او را به روسی نقل و تكمیل كنند. آن دانشمند وصیت كردهاست كه مردیت اونس كتابدار موزه بریتانیا مجلدات دیگر اثر او را به همان زبان انگلیسی انتشار دهد. در ایران همچنین فكری ازچندی پیش در دانشگاه پیش آمد و چون موضوع با بنیاد فرهنگ ایران در میان گذاشته شد مشتركاً این خدمت بزرگ را آغاز كردهاند و اكنون كتابخانه پهلوی هم چنین كاری را در برنامه كار خود قرار داده است. اگر این چهار فهرست مشترك نسخ خطی فارسی كه به محاذات یكدیگر تدوین میشود انتشار یابد كار بسیار بزرگی در راه ادب و فرهنگ و تمدن ایران به انجام خواهد رسید.[7]
“پاورقی ها“
1-تاكنون سی و شش جلد فهرست توسط او یا با همكاری اواتشار یافته وكتابخانه ملی ملك هم به لطف وعنایت مخصوص جناب آقای حسین ملك بانی بزرگوار وبلند همت ودانشمند كتابخانه فهرست شده است.
منبع: مجله هنر و مردم، افشار ، ایرج. "نسخه خطّی مظهر فكر و هُنر ایرانی". دوره7، ش73 (آبان47)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید