1402/2/20 ۰۹:۰۰
چرا باید امروزه هگل بخوانیم؟ اگر بخواهیم به این سوال پاسخی بدهیم همین بس كه بگوییم اگر هگل را نفهمیم بخش عمدهای از نظام فكری و فلسفی جهان معاصر را نخواهیم فهمید و از درك جهان جدید عاجز خواهیم بود.
تنگنای عرف به انباشت خشم در اجتماع میانجامد
مرتضی ویسی: هگل فیلسوف آلمانی در آغاز زندگی خود قرار بود كشیش باشد و هیچگاه خود فكر نمیكرد روزی خالق منظومهای فلسفی باشد كه تا همین امروز مورد ارجاع بسیاری از متفكران و جریانهای سیاسی فكری باشد. چرا باید امروزه هگل بخوانیم؟ اگر بخواهیم به این سوال پاسخی بدهیم همین بس كه بگوییم اگر هگل را نفهمیم بخش عمدهای از نظام فكری و فلسفی جهان معاصر را نخواهیم فهمید و از درك جهان جدید عاجز خواهیم بود. «درآمدی تاریخی به اندیشه اخلاقی هگل» نام اثری است كه اخیرا توسط نیما مهدیزادگان تالیف یافته است. نیما مهدیزادگان از مولفان و مترجمان خوشفكر است كه سعی دارد افقهای جدیدی را پیش روی مخاطبان فارسیزبان در حوزه فكر و اندیشه هگل باز كند. این كتاب را میتوان یكی از بهترین درآمدهای تالیفی به منظور ورود به كمالیافتهترین ناحیه ایدئالیسم آلمانی، یعنی اندیشه هگل دانست، هسته اصلی كتاب در معنای دقیق آن خوانش زمانمند آثار هگل و عبور از دوگانه تفاسیر متافیزیكی و غیرمتافیزیكی به منظور فهم خوانش هگل از شرایط فكری و اجتماعی و همچنین مناسبات اقتصادی و سیاسی مسلط در آلمان قرن ۱۸ و ۱۹ است. در این معنا بهزعم نگارنده سراسر اندیشه هگل را میبایستی فلسفهای سیاسی در معنای عام و فلسفهای آلمانی در معنای خاص آن درنظر گرفت. تعبیر «فلسفه آلمانی» نمایانگر به كار گرفتن تمام لوازم تاریخ فلسفه پیش از هگل توسط ایشان به منظور تبیین و تقریر نظامی نوآیین در كشوری تكه پاره كه در آستانه استقرار نظم اجتماعی- اقتصادی بورژوازی میباشد. در این دقیقه از نظام هگلی است كه دوگانه تفاسیر متافیزیكی و غیرمتافیزیكی از معنا تهی خواهد شد. گفتوگوی حاضر با نیما مهدیزادگان درباره این كتاب و اندیشههای هگل از نظر میگذرد.
*********
عنوان كتاب شما درآمدی تاریخی به اندیشه اخلاقی هگل است، اندیشه اخلاقی هگل دارای چه مولفه و شاخصههایی است كه نیازمند نگاهی تاریخی باشد؟
مقدمتا باید این نكته را عرض كنم كه فلسفه هگل عمیقا سیاسی است، در این معنا اندیشه اخلاقی هگل را نباید در معنای سنتی آن فهمید. اخلاق سنتی بیانگر قواعد پیشینی و جزمی است كه گویا ازلی و ابدی است و دارای جوهری الوهی و قدسی میباشد، اما هنگامی كه صحبت از اندیشه اخلاقی هگل به میان میآید مراد ما نظامی است برآمده از مناسبات انضمامی و تجربه زیسته برآمده از شرایط عینی، یعنی قواعد اخلاق در قدم اول نه از ناحیه شرع یا عقل محض، بلكه خاستگاههایی همچون عقل عملی، سنت، عرف خواهد داشت. اینجاست كه دقیقا تفاوت دو مفهومی كه هگل به كار میبرد روشن خواهد شد، moralitat – sittlichkeit. با این وصف اندیشه اخلاقی- سیاسی هگل دیگر با مفهوم moralitat قابل توضیح نخواهد بود، بلكه sittlichkeit مفهومی است كه هگل دست به بازسازی آن میزند. این ناحیه جدید به دست هگل كشف میشود. هگل با نقد اخلاق مبتنی بر قواعد پیشینی (moralitat) [ازلی و ابدی] موضع خود در تبیین نظریه اخلاق را آغاز میكند، در ادامه این نقد به سراغ مسیحیت میرود، بهواسطه نقد مسیحیت به عصر سرمایهداری میرسد و عصر جدید را زمانه مالكیت خصوصی و بازار آزاد مبتنی بر فرد تكینه ترسیم میكند، در این مقطع تاكید هگل بر فهم روح زمانه نكتهای كلیدی است، مناسبات بورژوایی اخلاق مسیحی یا سنتی را دفع میكند، از این زاویه میبایست با تكیه بر حركت پدیدارها و نسبت آن با مفاهیم، حركت مفاهیم جدید را فهم كرد. مخلص كلام اینكه اندیشه اخلاقی هگل بازنمایی ضرورتهایی است كه مناسبات فردی و اجتماعی بورژوایی از آن نشأت گرفتهاند. از این حیث فهم اندیشه هگل نیازمند بازخوانی تاریخی و دورانمند اندیشه وی خواهد بود، چراكه در هر دوره از زندگی فلسفی خود رویكردها و خاستگاههای متفاوتی را به منظور تبیین و فهم واقعیات جامعه آلمان اتخاذ میكند.
قبل از هگل فیلسوف معروفی مثل كانت به مقوله اخلاق پرداخته بود و بیشتر هم علم اخلاق را بهواسطه كانت میشناسند، تفاوتها و شباهتهای هگل و كانت درباره اخلاق در چیست؟
دینامیزم فلسفه هگل دقیقا از نقطهای آغاز میشود كه فلسفه كانت دچار انفعال و ایستایی میشود. هگل اخلاق كانتی را توصیف اخلاق فرد بورژوا در نظر میگیرد. این نظریه اخلاق هیچ نسبتی با شرایط عینی و تضادها و تصادمهای حاضر در واقعیت ندارد. در نظر كانت فرد موظف است بهواسطه نیت مبتنی بر خیر دست به عمل درست بزند، فرد در این نگاه هیچ نسبتی با سنت و عرف نخواهد داشت و گویا بایستی در بدترین شرایط نیز تمام رانهها و خواستهای غریزی خود را سركوب كرده و عمل مبتنی بر اراده خیر را محقق كند. هگل اما پا فراتر از این اتمسفر فردگرایانه میگذارد و ناحیهای جدید را به رسمیت میشناسد كه مسامحتا میتوان آن را فضای عرفی جامعه درنظر گرفت، در این معنا اخلاق هگلی را میتوان با ترجمه پذیرفته شده مفهوم sittlichkeit اخلاق اجتماعی- عرفی درنظر گرفت. این مفهوم را در فصلی از كتاب بهواسطه گذار هگل از اخلاق كانتی توضیح دادهام. كانت نماینده تفكری است قائل به وجود اصول اخلاقی پیشینی در مقام مقولاتی سامان بخش برای عمل انسان و به تبع آن، جامعه. تاكید بر ملتزم بودن فرد به رعایت اصول پیشینی در اندیشه كانت گویا نتیجهای جز غفلت از پرداختن به شرایط و زیرساختهای مادی و عینی جامعه ندارد. در نقطه مقابل هگل فیلسوفی ایستاده در آستانه بسط جهانبینی نشأت گرفته از صنعتی شدن و همچنین نفوذ روزافزون مناسبات بورژوایی، گام اول در تبیین نظام فلسفی خود را به درستی در نقد فلسفه كانت و فرمالیسم منبعث از وی برداشت.
میدانیم كه هگل یكی از شارحان و مفسران جهان مدرن است و انسان عصر مدرن نیز عرفی محور و زمینی فكر میكند نسبت هگل با این بخش از اخلاق چگونه است؟
سوال بسیار مهم و كلیدی را شما مطرح كردید. دقیقا نقطه ثقل اندیشه اخلاقی-سیاسی هگل را میتوان به رسمیت شناختن عرف دانست. فضای عرفی در واقع ناحیهای است كه پدیدارها بدون هیچ مانعی میبایست در نظم طبیعی خود حركت تكاملی خود را حفظ كرده و از دل آن مفاهیم متناسب با آن خلق شوند. با این وصف، عرف نه به معنای حركت باری به هر جهت و تاكید بر نسبی بودن امور، بلكه تاكید بر به رسمیت شناختن نظم طبیعی مناسبات افراد در اتمسفر اجتماعی است، به رسمیتشناسی دیگری در فضای عرفی تاكید بر اجتماعی مبتنی بر گفتوگو خواهد بود كه رد یا تایید هر امری صرفا با تكیه بر حركت دیالكتیكی پدیدارها در عین تضاد و تصادم امور به عنوان دینامیزمی درون ماندگار، صورت میگیرد. نیروی پیش برنده و تكاملی این حركت درون ماندگار صرفا تضادهای درونی امور است. خود این تضاد برآمده از به رسمیت شناختن حركت طبیعی امور بدون هیچ مانعی از بیرون میباشد. گشوده بودن عرصه گفتوگو یكی از نمودهای این حركت طبیعی در فضای عرفی است. انسداد فضای عرفی دقیقا چیزی است كه مانع حركت طبیعی امور میشود، در معنایی دیگر انسداد فضای عرفی مانعی است بر سر راه حركت دیالكتیكی و تكاملی امور. این انسداد نیز امری است كه همیشه از بیرون بر فضای عرفی تحمیل شده است، اگر بخواهیم مصداقی برای این توضیح نیز بیاوریم دقیقا جامعه امروزی ایران بهترین نمود آن خواهد بود. تنگ شدن عرصه بر فضای عمومی و عرفی و به رسمیت نشناختن امر عرفی از سمت حاكمیت كه ماحصلی جز وضعیتی كه در آن قرار داریم، نداشته است. تنگ كردن فضای عرفی نتیجهای جز انباشت خشم در حوزه اجتماع نخواهد داشت، وقتی هیچ گوش شنوایی وجود نداشته باشد، وقتی هیچ عرصهای برای تحقق اراده فردی و جمعی وجود نداشته باشد، اساسا جامعهای وجود نخواهد داشت، مردم در سویی و حاكمیت در سوی دیگر رو در روی هم خواهند ایستاد، آیا امروز فضا اینگونه نیست؟ از این توضیحات میخواهم نتیجه بگیرم كه اتفاقا مطالعه هگل چرا برای ما امری ضروری است، اندیشه اخلاقی- سیاسی هگل نظامی فلسفی است برای توضیح شكافها، تضادها و تقابلها. آلمان دوران هگل نمود همین تضاد و شكاف بود. كاری كه هگل در كتاب فلسفه حق انجام داد را با این وصف میتوان تلاش برای تبیین نظریه آشتی نامید. نظریهای كه تلاش داشت تا آلمان تكه تكه را به وحدت برساند. از نظر من نتیجه این تلاش هگل خیلی اهمیتی برای متفكر ایرانی ندارد، بلكه روششناسی و فهم غرض این روششناسی برای ما آموزنده خواهد بود.
یكی از مهمترین موضوعات در فلسفه هگل نسبت دستگاه فلسفی او با مقوله آزادی است. باتوجه به اینكه یكی از موضوعاتی كه در اثر خود بدان پرداختهاید كمی درباره این مفهوم صحبت كنید.
نكته اول، پروژه فلسفی هگل و مشخصا كتاب فلسفه حق به نوعی بازسازی و تبیین شرایط عینی و انضمامی تحقق و فعلیتیابی آزادی در جهان مدرن است. این آزادی نیز در هیچ جایی غیر از تاریخ به فعلیت نمیرسد. به تعبیر هگل تمام تاریخ محصول تحقق ایده آزادی است و فهم این مهم نیز وظیفه فلسفه است. در نتیجه میان آزادی و تاریخ نسبت عمیق و غیرقابل انكاری وجود دارد. نكته دوم، تاریخمند بودن ایده آزادی معنای بسیار مهمی در بر دارد. یعنی ایده آزادی دارای هیچ صورت مطلق و از پیش تعیینشدهای نبوده، بلكه تنها در نسبت با ضرورتها و تحدیدهای زمانه خود را تعریف میكند. این نكته نیز برای متفكر ایرانی بسیار جای تامل خواهد داشت، یعنی در تعریف آزادی میبایستی اقتضائاتی را درنظر داشت كه صرفا با فهم واقعیت جامعه ایران به دست خواهد آمد، یعنی لزوما تعریف آزادی در نظر راولز یا كانت قرار نیست قابل تحقق در جامعه ایرانی باشد. تاكید بر تاریخمندی یعنی رجوع به عرف جامعه ایران، یعنی رجوع به سنت ایرانی، یعنی مطالعه خاستگاههای عرفی و سنتی كه امروز به ما رسیده، یعنی فهم تضادهایی كه مانع حركت پدیدارها میشوند. نهایتا آزادی را میبایستی در نسبت با تمام این امور فهمید، یعنی حقیقت در فهم نسبتهاست.
نسبت پدیده دولت و اخلاق در اندیشه هگل چگونه است؟ آیا نقد كسانی مثل پوپر به هگل در باب اینكه هگل خواهان یك دولت تمامیتخواه بود درست است؟
هگل هم مانند روسو، دولت را تجلی اراده عام میداند. برای فهم اندیشه هگل درباره دولت، ابتدا باید مانند هر مفهوم دیگری شرایط عینی را كه باعث خلق مفاهیم میشوند، مورد واكاوی قرار دهیم. آلمان و ایتالیا در قرن نوزدهم جزو معدود دولتهایی هستند كه از قافله مدرنیته عقب ماندهاند و هنوز مناسبات نیمه فئودالی بر آنجا حاكم است. هگل با دیدن این فضا و مناسبات حاكم و با مطالعه جوامعی همچون انگلستان و اسكاتلند و هلند، سرزمین خود را سرزمینی عقب مانده و تكه پاره با 250 ایالت كه هر كدام سیاستهای نیمه فئودالی خود را به پیش میبرند دست به تبیین نظریه دولت میزند (شاید دولتی قدرتمند و یكپارچه و مقتدر به منظور كنار زدن فئودالیسم مسلط). در نظر هگل آلمان قرن نوزدهم دیگر یك كشور [دارای وحدت سیاسی- اجتماعی] نیست. در نظر هگل دولت صرفا دیوانسالاری عریض و طویل نیست كه به رتق و فتق امور بپردازد، یا صرفا نهادی تصمیمگیرنده برای تصویب قوانین، یا صرفا نهادی انضباطی برای برقراری نظم یا سركوب اعتراضات، بلكه دولت درنظر هگل از یكسو شانی ایدهای دارد و از طرفی دیگر شأنی هنجارین داراست كه بنا دارد تا سامان عقلانی را برای فعلیت بخشی به سوژه اخلاقی مهیا سازد. در نظر نگرفتن این سویهها در نگاه متفكرینی همچون پوپر، ایشان را به خطا برده است تا جایی كه امروز انتقادهای امثال پوپر در هیچ محفلی هیچ اعتباری را دارا نیست. دولت هگلی نهادی است كه میبایست سامان بخش زندگی اخلاقی باشد كه در عین به رسمیت شناختن تكثرها و گشودگی در فضای عرفی، نماینده اراده عمومی افراد در سطحی بالاتر از فرد بودگی و یگانگی افراد باشد، یعنی در عین به رسمیت شناختن فرد، میبایستی وی را به مرحله شهروند جامعه ارتقا دهد، یعنی در عین حفظ مالكیت خصوصی، مانع نفع پرستی افراد در حوزه عمومی شود، درنهایت مانع به وجود آمدن شكاف میان تكینگی شهروندان و كلی بودگی اجتماع شود.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید