1397/10/17 ۰۷:۳۲
از بشر بیآرمان نمیتوان انتظار «اصیل بودن»، «کنشگری»، «خلاقیت» و «امیدواری» داشت 1- اتوپیا به معنای «رؤیای جمعی یک جامعه» است و یکی از مشخصات روزگار ما (بویژه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری) مرگ اتوپیا و یا به تعبیری «مرگ رؤیای اجتماعی» است. دلیل آن هم، این است که ما در جهان پسامدرن به سر میبریم.
پیامدهای جامعه بیاتوپیا
از بشر بیآرمان نمیتوان انتظار «اصیل بودن»، «کنشگری»، «خلاقیت» و «امیدواری» داشت
1- اتوپیا به معنای «رؤیای جمعی یک جامعه» است و یکی از مشخصات روزگار ما (بویژه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری) مرگ اتوپیا و یا به تعبیری «مرگ رؤیای اجتماعی» است. دلیل آن هم، این است که ما در جهان پسامدرن به سر میبریم.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در واقع نشانگر این بود که آرمان سوسیالیست و ایدئولوژی مارکسیست شکست خورده است/ در این فضا، نه فقط به آرمان سوسیالیست و عدالتطلبی بلکه به کل آرمانگرایی و اتوپیاگرایی ضربه مهلکی وارد شد. امروز در روزگار ما هیچ گونه نیروی اتوپیکی در سراسر جهان وجود ندارد و سرمایهداری و لیبرالیسم به خیابانی یکطرفه بدل شده است و آنچه که زندگی را به پیش میبرد نه آرمانها و اتوپیاها بلکه «واقعیت زندگی» است.
2 - البته، مرگ اتوپیا یا رؤیای اجتماعی خاص جامعه ما نیست و یک مسأله جهانی است و یکی از دلایل آن را میتوان در سراسر جهان، در بیگانگی قدرتهای سیاسی با تودهها دید. به نظر میرسد که یک نوع شکاف و فاصله عظیم میان حکومتها و شهروندانشان ایجاد شده است تا آنجا که افراد و شهروندان در همه جوامع، کمتر تعلقخاطری به سرزمینشان دارند.
واقعیت این است که در دنیای پسامدرن افراد گرایش بسیاری به «اتمیزه شدن» دارند و انسانها همه جدا از یکدیگر هستند، هیچکس به «ما» نمیاندیشد. این در حالی است که اتوپیا جایی است که «احساس تعلق به جمع» وجود داشته باشد. اما دنیای کنونی جهنمی شده که هرکس هیزمکش خود است.
3 - در جهان ما، اعتراض به وضعیت موجود به وفور دیده میشود و در مقابل آن هیچ طرح و اتوپیایی ارائه نمیشود، به این معنا که اگر وضعیت کنونی انکار میشود هیچ آلترناتیوی هم در برابر آن صورتبندی نمیشود. در حالی که در گذشته آرمانهایی همچون مارکسیسم، لیبرالیسم، جامعه بیطبقه، حتی جنبشهای اسلامی و اتوپیایی داشتیم اما امروز این آرمانها دلی را گرم نمیکنند.
حتی ناسیونالیسم هم آنگونه که باید ظهور و بروزی ندارد و آرمانهایی چون زنده باد ایران، چون ایران نباشد تن من مباد، امروزه دیگر برای شهروندان موضوعیت چندانی ندارد و همه به دنبال «خدمات اجتماعی» هستند؛ برای مثال، اگر به یک استاد دانشگاه در کشور دیگری شرایط بهتری پیشنهاد شود، مهاجرت را ترجیح میدهد و هیچکس نمیگوید من درختی هستم که در این خاک ریشه دارم.
لذا «مرگ اتوپیا» یکی از ویژگیهای دوران ما است. امروز، حتی قوه تخیل بشر هم مرده است چرا که امروزه فیلم خوبی نمیبینید که در بر دارنده عشقهای بزرگ و آرمانهای بزرگ باشد.
4 - ما مستقل از جهان نیستیم و نمیتوانیم مستقل از جهان فکر و عمل کنیم. لذا نمیتوانیم مستقل از جهانی که در آن به سر میبریم، اتوپیا ایجاد کنیم. جهان ما فاقد اتوپیا است، لذا تک تک ما هم فاقد اتوپیا شدهایم.
پیامدهای یک جهان بیاتوپیا در این فضا، چیزی جز «یأس»، «ناامیدی» و «مرگ سیاست» نیست. امروز کسی به فکر این نیست که برای جامعه چه کار میتواند انجام دهد. امروزه هیچکس به فکر این نیست که سرنوشتش با مدینه و جامعه پیوند خورده است، هرکس میخواهد راه خودش را برود و از همین رو است که شرایط هر روز طاقتفرساتر میشود.
5 - از دیگر پیامدهای یک جامعه بیاتوپیا این است که به تعبیر نیچه «اخلاق بردگی» در سراسر جهان غلبه پیدا میکند و تودهها توسط قدرتهای سیاسی شکلیافته میشوند؛ یعنی، قدرتهای سیاسی میتوانند به تودههای بیآرمان و بدون اتوپیا، به واسطه قدرتهای مالی، سیاسی و رسانهای آنطور که میخواهند شکل دهند و تودهها زشتترین پلیدیها را میپذیرند و به کنشگری میپردازند. بشر بیآرمان ما را، رخوت و سستی و انفعال فراگرفته است. از بشر بیآرمان نمیتوان انتظار اصیل بودن، کنشگری و خلاقیت داشت.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید