1397/9/25 ۱۲:۵۴
جنگ خانمانسوز اول بینالملل، برای ایران که رسماً بیطرفی خود را در آن اعلام کرده بود سوغاتی بجز قحطی، ناامنی، بیماری، هرجومرج سیاسی و... به همراه نداشت. این جنگ و سرایت آتش آن به داخل خاک ایران، تبعات منفی و عوارض بسیاری برای کشورمان به ارمغان آورد که مورد بررسی قرار میگیرد.
نقض آشکار حاکمیت سیاسی کشور و تحقیر ایرانیان
نقض حاکمیت سیاسی و تمامیت ارضی ایران، اگرچه در خلال جنگ جهانی اول به اوج خود رسید، اما پنج سال قبل از آغاز جنگ نیز نیروهای روسیه تزاری، در جهت اجرای مقاصد استعماری و بر اساس قرارداد ۱۹۰۷میلادی، در آذربایجان مستقر شده بودند و عثمانیها نیز که از قدیمالایام چشم طمع به ایالت زرخیز آذربایجان داشتند، از ۱۹۰۵میلادی، به بهانه اختلاف مرزی، در حدود ایران تاختوتاز میکردند.(1) انگلیسیها هم در جنوب کشور فرمانروایی میکردند و حُکم دولت ایران فقط در مناطقی که بهعنوان «بیطرف» تعیین شده بود، خوانده میشد. اما تحقیر ایران به همینجا ختم نشد، بلکه طی قرارداد 1915میلادی، همان منطقه بیطرف نیز برای ایران نادیده گرفته شد و محل یکهتازی قوای متجاوز شد.
آشفتگی و هرجومرج سیاسی کمنظیر
اساساً در آن ایام، ایران فقط در ظاهر، کشوری مستقل و باثبات به حساب میآمد. فن هنتیک، سرپرست هیأت اعزامی آلمان به افغانستان در جریان جنگ، میگوید: «در اول ژوئن 1915 از بغداد خارج و پس از هشت روز وارد خاک ایران شدیم. در ایران دولتی وجود نداشت و هرکس در محل خود حکومت میکرد. شمال دست روسها، جنوب دست انگلیسها و ایرانِ مرکزی دست آلمانها بود، امّا ظاهراً ایران نام دولت بیطرف را داشت!»(2) بینظمیهای مکرر در برگزاری انتخاباتِ ادوار مختلف مجلس و نیز آمدوشدهای پربسامدِ کابینههای گوناگون، تصویری بیثبات و پرهرجومرج را از کارکرد ارکان حاکمیتی قاجار مخابره میکرد؛ به نحوی که در فاصله شعلهور شدن آتش جنگ جهانی و تعطیلی مجلس سوم تا شروع مجلس چهارم (در بازهای حدوداً 7ساله)، «نوزده کابینه» بر سر کار آمدند. در این مدت، علاوه بر جنگ جهانی اول، قرارداد [حسن] وثوقالدوله و کودتای سوم اسفند [1299] هم بر آشفتگی محیط سیاسی ایران و نفوذ اجانب افزود.(3) این حجم از آمد و شدهای کابینههای گوناگون در کنار ادوارِ کوتاه و بینظم مجالس ملی، همچنین حضور پادشاهی نوجوان و بیتجربه در رأس حکومت این کشور که از قدرت و اختیارات لازم نیز برخوردار نبود، همهوهمه دست به دست هم میداد تا آن روزگار را به دورانی کمنظیر از حیث آشفتگی سیاسی در تاریخ ایران بدل کند؛ اوضاعی که یکی از اسباب مهم آن، آتش خانمانسوزِ جنگ بینالملل بود.
گرسنگی و بیماری در کشور
با تهاجم قوای روس، انگلیس و عثمانی به خاک کشورمان و اشغال نظامی ایران، کشور نزدیک به سه سال پیاپی، گرفتار انواع مشکلات داخلی شد که قحطی، گرسنگی و بیماریهای واگیر، از جمله این مشکلات بود؛ خصوصاً قحطی رخ داده در خلال جنگ که به تعبیر برخی پژوهشگران تاریخ، عنوان «قحطی بزرگ» را در تاریخ معاصر ایران به خود اختصاص داد.(4) اگرچه علل و عوامل مختلفی، اسباب بروز قحطی را در کشور فراهم کرد (عللی چون کمبود بارش، شیوع بیماریهای واگیر و نیز آفتهای کشاورزی، بیکفایتی مسئولان امر و حاکمان محلی، نبودن راههای مواصلاتی مناسب و امن و...)، اما بواقع باید حضور دشمنِ متجاوزِ خارجی در داخل خاک کشور را بهعنوان «علتالعلل» بروز این قحطی گسترده به حساب آورد؛ قحطیای که به تعبیر نویسنده کتاب «قحطی بزرگ»، «هولوکاست واقعی» تاریخ بوده و در آن، حدود 40 درصد از مردم ایران به کام مرگ فرورفتند! اگرچه اعلامِ این حجم از کشتار، منتقدان خاص خود را نیز داشته(5)، اما به هر ترتیب، برآوردهای حدودی از میزان تلفات آن قحطی سخت، حکایت از بینظیر بودن آن در چند سده اخیر تاریخِ کشورمان دارد.
شیوع ناامنی گسترده در راههای کشور
ناامنی راهها ـ بهعنوان یکی از مصادیق بارز ناامنی در کشور ـ اگرچه کموبیش تا قبل از جنگ هم وجود داشت، اما با انتقال جنگ به داخل خاک ایران، این ناامنیها تشدید یافت. گزارش یک شاهد عینی از رابطه مستقیم میان افزایش آتش جنگ با تشدید ناامنی در راههای مواصلاتی، تنها دو سال پس از آغاز جنگ جالب توجه است:
«راهها که کمال اغتشاش را دارد. مالالتجاره وارد نمیشود. اگر هم کسی جنسی بخواهد، در بین راه سرقت میکنند و سالم وارد نمیشود. به این لحاظ اجناس خارجه قیمتش یوماً فیوما در ترقی و ازدیاد است....»(6)
تبعات اقتصادی و بازرگانی جنگ
از مهمترین تبعات جنگ برای ایران، تبعات اقتصادی آن و آسیب به حوزه کشاورزی و بازرگانی بود. خِسّت آسمان و کاهش نزولات جوّی در اواخر سال 1295 و اوایل 1296 هجری شمسی، منجر به بروز خشکسالی سختی در بخشهای زیادی از کشور شده بود و در این میان، بروز آفتهای گیاهی نیز میزان برداشت محصول در این مدت را کاهش میداد.(7) گذشته از این، بسیاری از انبارهای دولتی که غَلّات در آنها ذخیره شده بود، به سبب بیکفایتی مسئولان و بازدید نکردنِ پیوسته آنها، اغلب دچار آفتِ سنزدگی و حمله موش و حشرات شده بود(8) و لذا همان محصولی هم که به زحمت، از بلای خشکسالی جانِ سالم به در برده بود، در اثر این آفات، نابود میشد. ضمن آنکه باید وارد آمدن خسارات گسترده به زمینهای کشاورزی در اثر بمباران هوایی انگلیسیها را نیز به سیاهه بالا افزود. در حوزه بازرگانی نیز تجّار ایرانی، متحمل خسارات سنگینی شدند. بهدلیل ناامنی ایجاد شده در اثر جنگ، بسیاری از بازرگانانِ کشورهای مختلف که برای تجارت به ایران آمده بودند، رأساً یا به دستور دولت متبوعشان، به کشور خود بازگشتند. همچنین خطوط تلگرافی که نیاز مبرم تجّار برای ارتباط گیری با بازار جهانی بود، به تصرف نیروهای خارجی درآمده و برای اهداف نظامی به کار گرفته شد. به علاوه، غارت و تسخیر اداره گمرکات شهرهای مختلف نیز ضربات اقتصادی و تجاری سنگینی به این مناطق وارد آورد.(9)
مراجع:
1- مرتضی اشرافی، دانشنامه پژوهه، مدخل ایران و جنگ جهانی اول
2- محمدرضا چیتسازیان، چرا ایران اشغال میشد؟، وبگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
3- موسی نجفی و موسی فقیهحقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، ص41
4- ر. ک: محمدقلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387
5- الهام ملکزاده، قحطی بزرگ (نقدی بر کتاب قحطی بزرگ)، فصلنامه گفتوگو، شماره 65
6- عبدالمهدی رجایی، مثلث قحطی، ناامنی و بیماری در اصفهان پس از جنگ جهانی اول، فصلنامه مطالعات تاریخی جنگ، پاییز 1395
7- محمدرضا پردلی، بررسی علل قحطی ایران در خلال جنگ جهانی اول، مجله تحقیقات جدید در علوم انسانی، زمستان 1394
8- الهام ملکزاده، پیشین
9- شهین رعنایی، بررسی تأثیرات جنگ جهانی اول بر ساختارهای اجتماعی مناطق غربی ایران، فصلنامه پژوهشهای تاریخی، پاییز 1396
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید