1396/3/1 ۱۰:۵۵
میرزارضا کلهر علاوه بر زمینه ارثی و تعلیم و تحصیل ایام صباوت و نوجوانی در نزد بنیاعمام و خوشنویسان برجستة کلهر و زنگنه، در ورود به تهران به مقتضی درک و دریافت اخلاق و رفتار و عمل به احکام و دقت در مسائل شرعی که گویا مرحوم میرزا محمد خوانساری نیز بدان صفات متصف بوده است، محضر او را ترجیح میدهد و به ادامه تعلیم خوشنویسی میپردازد.
استادان و شاگردان کلهر
مرحوم میرزا محمد خوانساری و استادش آقامحمدمهدی تهرانی۴۱ از خوشنویسان طراز اول نبودند و از آنان کتیبههای متوسطی، از جمله کتیبة ازاره ایوان مسجد شاه تهران به خط آقا محمدمهدی به یادگار مانده است و گویا از همین طریق هم ارتزاق میکردهاند. از شیوة تعلیم میرزای خوانساری و تسلط او بر زوایا و راز و رمز خوشنویسی نستعلیق، مطلبی نوشته نشده است؛ اما چنان مینماید همانند بعضی از پیشکسوتان اگرچه در اجرا مقامی ارجمند نداشته، اما در تعلیم و تحلیل کیفیت ارائه خط نستعلیق، توانمند و مقتدر بوده که توانسته است در آخرین لحظات حیات، شاگرد مستعد و جستجوگر و پیشرویی چون میرزارضا کلهر را در محضر خود داشته باشد و میرزارضا پس از وفات خوانساری بدون اعتنا به سایرین، به آثار میرعماد پرداخته و به تجزیه و تحلیل آن مکتب و نقد و بررسی در اجرا و ارائه مشغول گشته است.
هر چند به درستی از حدیث شاگردپذیری که اجاق، جانشین، فرزند روحانی و مروج شیوة او بود، درگذشته و فراتر رفته بود،۴۲ اما به عنوان زکات هنر، شاگردانی چند را نیز تعلیم داده که ادامهدهندگان راه او بودند.
ملکالخطاطین
میرزا زینالعابدین فرزند میرزا محمد شریف قزوینی، از شاگردان بیواسطه میرزا محمدرضا کلهر و ملقب به «ملکالخطاطین» است. به تأیید مرحوم دکتر بیانی و سایر از صاحبنظران۴۳ بعد از میرزارضای کلهر ،کسی به شیوایی و زیبایی میرزا زینالعابدین، نستعلیق را ننوشته است. ملکالخطاطین هم مشّاق و هم کاتب زبردست سریعالکتابه بود، از مستوفیان دربار و هنگام مسافرت ناصرالدین شاه به اصفهان به سال ۱۲۶۵ق ملتزم رکاب و تا اوایل دورة مظفری جزو کاتبان دارالتألیف وزارت انطباعات بود. از آثار گرانبهای وی کتابهای بسیاری است که به خط او به چاپ سنگی رسیده و از آن جمله است:
ـ «قانون الریاضه فی سبیل الهدایه» به خط نستعلیق کتابت دودانگ عالی و کتابت نَسخ خوش، که چنین رقم و تاریخ دارد: «قد تمّت … علی ید … ابن محمد شریف، زینالعابدین، فی شهر شوال المکرم سنه ۳۱۱» که در تهران به چاپ رسیده است.
ـ «سفرنامه عراق ناصرالدین شاه»، به قلم نیم دودانگ عالی، که به تاریخ جمادیالاخره سال ۱۳۱۱ در تهران به چاپ رسیده است.
ـ «عالمآرای عباسی»، به قلم کتابت خفّی و دودانگ عالی، که در تهران به چاپ رسیده است.
ـ «بستان السیاحه»، به قلم کتابت و نیم دودانگ خوش، که به سال ۱۳۱۵ چاپ شده است.
ـ «دیوان حکیم سوری»، به قلم دودانگ و کتابت و کتابت خفی عالی، که سال ۱۳۲۲ نوشته است و تقی دانش (ضیاءلشکر) که خود از خوشنویسان و خطشناسان بوده، در آن نسخه نوشته است: « این نسخه مطلوب … با سعی وافر، و یک سال مجاهدت … به بهترین خط، بهترین نویسنده این عهدِ همایون، جناب میرزا زینالعابدین خان ملکالخطاطین ترقیم پذیرفت … سنه ۱۳۲۳ ئیلان ئیل ترکی».
ـ «ابداعالبدایع»، شمسالعلماء قریب، به قلم کتابت و دودانگ خوش، که به تاریخ سال ۱۳۲۸ چاپ شده است.
ـ «مثنوی گنج زر»، به قلم کتابت و دودانگ عالی، به سال ۱۳۳۰ق.
ـ «نامه احمدی»، به قلم کتابت عالی، به سال ۱۳۳۲ق.
ـ «احسن الاخلاق»، به قلم کتابت و دودانگ خوش، به تاریخ جمادیالآخره سنه ۱۳۳۲٫
ـ «دیوان حافظ» که به سال ۱۳۱۴ به چاپ رسیده است.۴۴
آقا مرتضی نجمآبادی
آقا مرتضی نجمآبادی را مرحوم دکتر بیانی به اشتباه فرزند مرحوم آقا شیخ هادی نجمآبادی نوشته که در آغاز تأسیس دارالمعلمین عالی در آنجا به تعلیم خط اشتغال داشت و چون اواخر زمان میرزای کلهر و دورة خوشنویسان بعد از او را درک کرده است، شیوه نوشتش متأثر از آنهاست.۴۵ استاد حبیبالله فضائلی نام پدرش را محمد، متولد ۱۲۵۳ و متوفی ۱۳۲۶ش نوشته۴۶ و این درست است. یادگارهای هنری نجمآبادی از دستی توانا و ذهنی آگاه بر دقایق خوشنویسی نستعلیق و گوشه چشمی بر نمونههای برجسته معاصران قلهنشین خود و تحول و تغییر تعلیم یافته از شیوه میرزارضا حکایت دارد. آثار ارزشمند او کمیاب و شاخص و دارای شأن است.
آقا سیدمرتضی برغانی
سیدمرتضی برغانی فرزند مرحوم سیدعباس که در زمان خود از خوشنویسان بنام بود و مخصوصا در کتابت به چاپ سنگی تقریبا بر سایرین ترجیح داشت. در حدود سال ۱۲۷۶ق زاده شد. مدتی در هند اقامت داشت و در آنجا مشغول به کتابت بود. از هنر خویش مستفید گشت و سپس به ایران بازگشت. در سال ۱۳۱۶ق با حاج میرزا یحیی دولتآبادی مدرسة سادات را در تهران تأسیس نمودند و سمتش در مدرسه، کاتب و دفتردار بود. پس از چندی در تصدی امورات حوادثی منجر به کنارهگیری برغانی از مدرسه گردید.
وی از شاگردان میرزارضای کلهر است و کتابهای زیادی از قبیل شاهنامه و دیوان صفی علیشاه و کتب متداوله دیگر را خوشنویسی کرده که در ایران و بمبئی چاپ شده است. در اواخر عمر دارالتعلیم او در خیابان چراغ برق (امیرکبیر) نرسیده به پامنار دایر بود و تعلیم شاگردان و پذیرش سفارشات کتابت در محل مزبور انجام میگرفت. او در سال ۱۳۵۸ق در ۸۲ سالگی در تهران درگذشت. آقا سیدمرتضی پدر استادان پیشکسوت، مرحومان سیدحسین و سیدحسن میرخانی بود.۴۷
سیدمحمود صدرالکتّاب
شادروان عبدالله مستوفی او را از شاگردان کلهر شمرده است۴۸ و نیز از شاگردان مشّاق و خطاط میرزای کلهر در ردیف مرحوم ملکالخطاطین از وی نام بردهاند؛۴۹ اما متأسفانه احوال و آثاری از وی در مآخذ به دست نیامد.
سلطانالکتّاب
حاج محمدرضا، ملقب به «سلطانالکتاب» و متخلص به «صفا»، از شاگردان کلهر۵۰ و از کاتبان خوشنویس عصر ناصری، در دربار ناصرالدینشاه و مظفرالدین شاه قاجار، سمت لشکرنویسی داشت و بسیاری کتاب به خط او چاپ شده است؛ از جمله: اوصاف ناصری، به قلم کتابت جلی خوش، که چنین تمام میشود: «به یمن دولت و اقبال شه به خط صفار هزار و سیصد و یک شد کتاب شاه تمام. کاتبه کمترین … ابن حاجی میرزا حبیبالله، متخلص به خاقانی شیرازی الاصل، حاجی میرزا محمدرضا متخلص به صفا.»
«دیوان مجمر»، به قلم کتابت و دودانگ خوش که پس ازنقل یک قصیده مدیح از خود کاتب چنین تمام میشود: «کتبه الحقیر الفقیر محمدرضای متخلص به صفای محلاتی، الملقب به سلطان الکتاب، ۱۳۱۲ق»
«مفتاح الرموز مفتاح الملک»، به قلم کتاب جلی خوش که چنین تمام میشود: «تحریر این کتاب … به ید این بنده … حاجی میرزا محمدرضا متخلص به صفا، الملقب به سلطانالکتاب لشکرنویس، ابن مرحوم حاجی میرزا حبیبالله متخلص به خاقانی، سنه ۱۳۲۰»
جلد اول «نامه دانشوران»، به قلم کتابت و دودانگ متوسط، که چنین تمام میشود: «بهید احقر الکتاب و الحاج قدراً، ابن حاج میرزا حبیبالله المتخلص به خاقانی شیرازی اصلا و محلاتی مسکنا، میرزا محمدرضا متخلص به صفا اتمام پذیرفت، فیپانزدهم شهر شعبان المعظم سنة یکهزار و دویستو نود و شش از هجرت.»
از آثار خطی وی یک نسخه ترجمة «کتاب آبی» است به قلم دودانگ و کتابت خوش با رقم: «راقمه عبدالراجی الی ملک الوهاب حاجی محمدرضای متخلص به صفا، الملقب به سلطان الکُتاب.»
یک نسخه دیوان حکیم سوری «ضیاء لشکر دانش» به قلم کتابت خوش، با رقم و تاریخ: «کتبه العبد حاجی صفای سلطان الکتاب شهر صفر المظفر سنة ۱۳۲۱ در کتابخانه سلطنتی، تهران.»۵۱
پینوشتها:
۴۱ـ ر.ک. بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، ج۴ـ۳، صص ۸۴۸ ـ ۸۵۰ .
۴۲ـ آغداشلو، همان، ص۱۰۷٫
۴۳ـ فرادی، همان، ص۱۴٫
۴۴ـ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، ج۲ـ۱، صص ۲۲۶ـ۲۲۷٫
۴۵ـ بیانی، مهدی، همان، ج۳ـ۲، صص ۸۹۸ ـ ۸۹۹ .
۴۶ـ فضائلی، حبیبالله، اطلس خط، ص۵۹۳ .
۴۷ـ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۶ ، ص۲۶۰٫
۴۸ـ بیانی، مهدی، همان ج ۴ـ۳، ص۸۸۲ ر مستوفی، عبدالله، همان، ج۱، ص۲۴۰ ر راهجیری، زندگانی و آثار عمادالکتاب، ص۱۳۷٫
۴۹ـ همان.
۵۰ ـ راهجیری، همان، ص۱۳۷٫
۵۱ ـ بیانی، همان، ص۷۳۰
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید