1396/1/23 ۰۷:۲۸
کتاب «خواجه نظامالملک طوسی» اثر مهم جواد طباطبایی است که به بررسی ایده تداوم فرهنگی ایران با امعاننظر در سیاستنامه وزیر مقتدر ایرانی میپردازد. هماکنون و بعد از گذشت 20 سال از انتشار این اثر، مدیریت همکاریهای علمی و بینالمللی با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران هماندیشی دوم در باب اندیشههای طباطبایی را با محوریت کتاب خواجه نظامالملک طوسی و تداوم فرهنگی ایران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار کرد.
در نقد کتاب «خواجه نظامالملک طوسی» جواد طباطبایی مطرح شد
کتاب «خواجه نظامالملک طوسی» اثر مهم جواد طباطبایی است که به بررسی ایده تداوم فرهنگی ایران با امعاننظر در سیاستنامه وزیر مقتدر ایرانی میپردازد. هماکنون و بعد از گذشت 20 سال از انتشار این اثر، مدیریت همکاریهای علمی و بینالمللی با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران هماندیشی دوم در باب اندیشههای طباطبایی را با محوریت کتاب خواجه نظامالملک طوسی و تداوم فرهنگی ایران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار کرد. این هماندیشی با حضور و سخنرانی قاسم پورحسن، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، سیدجواد میری، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فرجالله علیقنبری، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم سیاسی و مدیر همکاریهای علمی- بینالمللی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، حسن محدثی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی و رحیم محمدی، استاد جامعهشناسی دانشگاه امام حسین برگزار شد. در ادامه گزیدهای از مهمترین بخشهای صحبتهای سخنرانان آمده است.
اندیشه ایرانشهری از «سیرالملوک» حاصل نمیشود/ قاسم پورحسین کتاب سیرالملوک در دیدگاه سیدجواد طباطبایی از آن حیث که از ایران شهری دفاع میکند اهمیت دارد، اما سوال این است که طباطبایی چگونه به این نتیجه میرسد؟ از کتاب سیرالملوک این نتیجه حاصل نمیشود و در تمام کتاب، مذهب شافعی بیرون میآید و تنها بخش چهارم و پنجم است که درباره ایران و نه از خود پادشاه بلکه از نظریه بسیار مهمی یعنی عدالت و دادگری صحبت میکند. بنابراین از کتاب نظریه ایرانشهری استخراج نمیشود. چه مسالهای وجود دارد که در گزارشهای خواجه از سامانیان و ... دفاع اما از صفاریان نقد میکند. چه مسالهای وجود دارد که ما در گزارشهای خواجه با این مساله روبهرو هستیم؟ معتقدم از دیدگاه متفکران ایرانی تا پایان سده پنجم، مهمترین مساله همچنان حمله اعراب است؛ یعنی مذهب را از عرب تفکیک میکنند. فردوسی به صراحت میگوید عرب هرچه باشد با من دشمن است. در حالیکه خواجه نظام درباره مذهب اینگونه نمیگوید و در همان ابتدای سیرالملوک میگوید وظیفه پادشاه اخبار پیامبر شنیدن است. سخن من این است که دفاع از ایران لزوما به معنی بازگشت به نظریه ایرانشهری نیست. اساسا خواجه ترک بودن سلجوقیان را به هیچ میگیرد و آنها را به استخدام میگیرد و به همین دلیل است که مهمتر از ملک شاه است، اما اگر ما بخواهیم خواجه را به درستی بفهمیم باید ۵۰ باب کتاب او را سنخشناسی کنیم. ما یکبار دیگر را باید خواجه را بخوانیم.
نقد طباطبایی فقط با یک اثر ممکن نیست/ داریوش رحمانیان طباطبایی در زمان نوشتن این نسخه ۵۱ سال داشته است و همانطور که میدانید متنها زندگی دارند و این متن هم برای خودش زندگی و تاریخ جداگانه از مولف دارد و طباطبایی جزء متفکران صاحب پروژه و برنامه ما است. ما دو گونه متفکر داریم؛ افرادی که دستگاه فکری ندارند، مانند ژیژک. اما افرادی که دستگاه فکری دارند، مانند گادامر. طباطبایی در رابطه با پروژهاش آثار متفاوتی نوشته است و نقد از او فقط با نقد یک اثر ممکن نیست. اگر بخواهیم این کتاب را نقد کنیم باید این کتاب را در رابطه با آثار دیگر ایشان نقادی کنیم؛ چرا که اینها به صورت زنجیرهای به هم پیوستهاند. مساله طباطبایی، ایران است؛ این چیزی است که او را از خیلیها متفاوت میکند. تمام هدف تاملات او به تعبیر خود ایشان تامل فیلسوفانه درباره مسالهای به نام ایران است و برای این تامل دنبال تجهیزات نظری، روشی و مفهومی است. اگر تمام آثار ایشان را ببینید، میبینید در ارتباط با پروژهاش میخواهد ابزار بسازد. او متفکری است که هدفش تاسیس نظریهای مدرن برای فهم ایران، آن هم به شکل تاریخی است. نه ایران معاصر؛ بلکه ایران در کل تاریخش. تمام اثرات طباطبایی حکایت از یک نوع خلأ، بنبست و کمبود دارد.
در نقد طباطبایی باید ادب را رعایت کنیم/ حسین سراج زاده سیدجواد طباطبایی به شهادت کارها و آثارش یکی از افراد پرکار و جدی، فارغ از داوریها و قضاوتهای دیگران است. در نقد و بررسی آثار او همواره باید به یاد داشته باشیم که ادب گفتوگو را رعایت کنیم؛ چرا که گاهی مشاهده میکنیم خود ایشان در نقد آرا و نظرات رقبایش چندان مقید به ادب گفتوگو نیست. کسانی که از امتناع اندیشه، فکر فلسفی و انحطاط آن در دوره کنونی سخن میگویند این مباحث را مطرح میکنند گویی قرار است نظام اندیشهای را ارائه کنند تا دیگران هم در این نظام فکر کنند. در حالیکه اینگونه نباید با موضوع تفکر برخورد کرد؛ چون بازتاب واقعیت اندیشه در جامعه ایران نبوده و برای ما و هیچ کسی هم مفید نیست.
آثار طباطبایی فرسایشی است/ حسین محدثی اولین مورد، نحوه نگارش این کتاب است که در مقایسه با کتاب ابن خلدون بسیار بهتر است. انتظار از این کتاب آن بود که یک روال منطقی داشته باشد. تقریبا میتوان گفت هیچ یک از این انتظارات برای من برآورده نشده است. یعنی مبانی نظری بحث روشن نشده و در کتاب مفاهیم کلیدی وجود دارد که مشخص نشده است خواننده باید تلاش کند آنها را در لابهلای متن دریافت کند و نویسنده آنها را مشخص نکرده است. مثلا مفهوم تداوم فرهنگی یا مفهوم اندیشه سیاسی ایرانشهری از مواردی است که در متن آمده است. یا مفهوم نیروی پایداری ایرانی یا مفهوم فرزانگی ایرانی که هیچ کدام مشخص نشدهاند. سوال این است که این چه اثری است؛ آیا اثری محققانه است؟ یا اثری است که میخواهد بحث ایدئولوژیک بکند. از مفاهیم که بگذریم به مبانی نظری اثر میرسیم که متاسفانه هیچ بحثی از مبانی نظری نشده است. به نظر من آثار ایشان فرسایشی است؛ یعنی شما باید نیروی بسیاری صرف کنید تا بتوانید بفهمید با چه اثری مواجه هستید. لااقل این دو اثر نشان میدهد ایشان با روش تحقیق آشنا نیست. بنابراین ما ناچاریم جستوجوهای شخصی انجام بدهیم. اما آن چیزی که از مطالعه این دو اثر یافتهام این بود که محور اصلی این بحث تداوم تاریخ ایران و تدوام فرهنگی ایران است. البته اینها با هم متفاوتند و برای ایشان روشن نیست.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید