حجله عزا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 25 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240614/حجله-عزا
چهارشنبه 15 اسفند 1403
چاپ شده
3
حِجْلۀ عَزا، یا حجلۀ ماتم، شعار و تابوتوارهای نمادین از حجله یا حجلهخانۀ عروس که در مراسم عزاداری محرم، تعزیهخوانیها و مراسم سوگواری جوانان ناکام و شهدا تزیین، و به نمایش گذاشته میشود.نظـام سنتـها و بـاورهای فرهنگـی ـ دینـی مـردم حـوزههای جغرافیـایی ـ فرهنـگی ایران در شکلبخشی به این اشعار (نشانه و علامت)، اندازه و نوع آرایهها و نقشونگارهای آن کموبیش تأثیرگذار بودهاست. حجلههای رایج در ایران معمولاً در دو شکل ساخته میشوند:نخست، حجلههای مخصوص مراسم سوگواری جوانان ناکام و مجالس و دستههای عزاداری محرم؛ این نوع حجلهها را معمولاً به شکل اتاقک استوانهای ستوندار بدون دیواره و با سقفی گنبدی یا تاجیشکل روی صفحه یا طبقی مدور از چوب میسازند و سطوح ستونها و دورادور کتیبۀ زیر سقف آن را آینهکاری و نقاشی، یا با کاغذهای رنگین و آویختن شرابههای بلورین و گویهای رنگارنگ تزیین میکنند (بلوکباشی، نخلگردانی، 29؛ نیز نک : دبا، 14 / 181؛ بیکر، 129).در ماه محرم و مراسم سوگ جوانان، این نوع حجلهها را با لاله و شمعهای سیاه و سفید و فانوس، یا چراغ افروخته و گل لاله تزیین میکنند. گاه نیز پرهای بزرگ را رنگ قرمز، سفید و مشکی میزدند و بر بالای حجله مینشاندند (کتیرایی، 289، حاشیۀ 1). حجلههای مخصوص محرم را در جلو مجالس عزاداری و روضهخوانی میگذارند و در روزهای تاسوعا و عاشورا آنها را معمولاً همراه برخی از دستههای سینهزن حمل میکنند. حجلههای مخصوص جوانان را در تمام ایام مراسم سوگواری، بهویژه شب سوم، هفتم و چهلم (چله) جوانِ درگذشته، در جلو حسینیه (ه م) و مسجد (ه م) محل، خانۀ بازماندگان او، و سر گذرها و چهارسوهای بازار میگذارند و در شب هفت و چله نیز آنها را به گورستان میبرند و بر سر گور او مینهند (بلوکباشی، همان، 30؛ فقیهی، 280).در برخی از شهرهای ایران، به ویژه در تهران قدیم، در مراسم سوگواری مرگ پهلوانان نامدار و لوطیان جوانمرد و خوشنام محلهها نیز حجله میزدهاند (بلوکباشی، همانجا)؛ برای نمونه، مردم در مراسم چهلم غلامرضا تختی تعداد زیادی حجله درست کرده بودند (نک : ه د، تختی).در قم، حجلۀ عزاداری محرم را که «طبق» مینامیدند، با پارچههای رنگارنگ و نفیس، و آینه و جار و اشیاء بلورین به صورت زیبایی میآراستند و حجلهکشان یا طبقکشان، که معمولاً سازندۀ حجلهها هم بودند، آنها را روی سر میگذاشتند و همراه دستههای سینهزن بنابر سنت، تا صحن حرم حضرت معصومه (ع) میبردند و باز میگرداندند. گاهی کودکی سه یا چهارساله را نیز در حجله مینشاندند. طبقکشان به هنگام حمل حجله به یکدیگر کمک میکردند و وقتی که حجلهکشی خسته میشد، با ندای «ببندید»، دیگران را فرامیخواند تا آن را از روی سر او بردارند و روی سر حجلهکش دیگری بگذارند. در طول راه، پیوسته دوروبر حجله اسفند دود میکردند (فقیهی، 279-280).دوم، حجلههای مخصوص تعزیهخوانی (ه م)، که در اجرای تعزیهخوانیهای ثابت در تکیهها و حسینیهها و تعزیهخوانیهای سیار همراه دستههای عزادار در محرم به کار میرفتهاست. این نوع حجله را کموبیش به شکل نخل (نک : دبا، 14 / 180)، یا عماری و هودج میساختند. برای ساختن آن، دو تیر چوبی بلند افقی را به موازات و فاصلۀ دو یا سهمتری هم قرار میدادند و با دو تیر چوبی دیگر آن دو را به هم وصل میکردند، چنانکه دو سر هریک از این دو تیر حدود یک متر از دو طرف تیرهای افقی بیرون میزد. یک سرِ 4 تا 6 تیر باریک، به بلندی 5 / 2 تا 3 متر را نیز به طور عمودی به صورت ستون در «کوم» (یا سوراخ)هایی که در دو تیر افقی کنده بودند، فرو میکردند و سر دیگر آنها را با دو یا 3 تیرک هلالی به یکدیگر وصل میکردند (شهیدی، 408- 409). این نوع حجله را به یادبود شهادت حضرت قاسم، فرزند امام حسن (ع)، و نمایش مراسم عروسی او با حضرت سکینه (فاطمۀ کبرى)، فرزند امام حسین (ع)، پیش از شهادتش در واقعۀ کربلا و در «تعزیۀ عروسی قاسم» به کار میبرند، اتفاقی که هرگز روی نداده است و از نظر مورخان و محدثان سندیت تاریخی ندارد (در اینباره و اعلام حرمت آن از جانب علما، نک : اعتمادالسلطنه، 124؛ نیز ه د، عروسی قاسم). این حجله در میان شیعیان ایران و تاتارهای شیعه به «حجلۀ حضرت قاسم»، در میان هندیان به «مهندی» (بلوکباشی، همان، 30-31؛ جعفری، 227، حاشیۀ 2؛ نیز نک : دبا، 20 / 197- 199) و میان شیعیان برخی نواحی هند به «مهدی» (سید، 128) معروف است.تعزیهخوانان استخوانبندی حجله را سر تخت یا گوشهای از تکیه یا حسینیه قرار میدادند و به هنگام اجرای «تعزیۀ حضرت قاسم»، آن را با پارچههای رنگین و آینه و چراغ و زیورهای گوناگون، و در اجرای تعزیههای دیگر مانند «تعزیۀ شهادت علیاکبر» و «تعزیۀ حجةالوداع» فقط با پارچههای سیاه میآراستند. در تعزیههای پرزرقوبرق تکیۀ دولت، «تعزیۀ عروسی قاسم» را بسیار مجلل اجرا میکردند و حجله را با چلچراغ و تزیینات بسیار آرایهبندی میکردند. به هنگام تعزیهگردانی، چند تن به زیر حجله میرفتند و سر دستکهای آن را میگرفتند و بلند میکردند و در تکیه یا حسینیه، دور تخت و میدانگاه اجرای تعزیه میگرداندند (شهیدی، 136، 409).حجلۀ مخصوص حجةالوداع (به زبان تعزیهخوانان عوام، حُجَتالوداع) را تماماً سیاهپوش میکردند و همچون مظهری از کعبه به نمایش میگذاشتند. در این تعزیه، شبیه امام حسین (ع) با یارانش با گشتن به دور حجله و طواف آن، بهطور نمادین رفتن امام از مدینه به مکه را برای حج و زیارت خانۀ خدا نشان میدادند (همو، 409).قمیها حجلۀ قاسم را که کموبیش شبیه حجلۀ تعزیهخوانی تهرانیها میساختند، «حجلهگاه» مینامیدند. حجلهگاه یک عماری بزرگ چهارپایه بود که در محرم، دورادور آن را با پارچههای سیاه میپوشاندند و شبیه نعش حضرت قاسم را جلو آن میخواباندند (قس: مراسم حمل و گرداندن نعش شبیه پیکرۀ سیاوش، قهرمان اسطورهای ایران، در عماری در بخارای چند هزار سال پیش، بلوکباشی، قالیشویان، 68- 69) و 4 نفر پایههای آن را بر دوش میگرفتند و در تعزیهخوانیهای سیار ایام تاسوعا و عاشورا حمل می کردند (فقیهی، 280).
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، چ سنگی، تهران، سنایی؛ بلوکباشی، علی، قالیشویان، مناسک نمادین قالیشویی در مشهد اردهال، تهران، 1379 ش؛ همو، نخلگردانی، تهران، 1380 ش؛ دبا؛ شهیدی، عنایتالله، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، به کوشش علی بلوکباشی، تهران، 1380 ش؛ فقیهی، علیاصغر، تاریخ جامع قم، قم، حکمت؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1378 ش؛ نیز:
Baker, P. L., Islam and the Religious Arts, London, 2004; Jaffri, H. A., «Muharram Ceremonies in India», Ta‘ziyeh, Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York / Tehran, 1979; Saiyid, A. R., Ritual and Religion among Muslims in India, ed. Imtiaz Ahmad, New Delhi, 1984.علی بلوکباشی (تل : دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید