جعفری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 8 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240448/جعفری
پنج شنبه 16 اسفند 1403
چاپ شده
3
جَعْفَری، گیاهی از تیرۀ چتریان، که از همۀ قسمتهای آن در آشپزی و پزشکی استفاده میشود. جعفری عمر دوساله دارد و ارتفاع آن به 30 سانتیمتر تا یک متر میرسد.جعفری معطر، دوکیشکل و برحسب نژادهای مختلف، متورم، و رنگ آن مایل به زرد است. برگهای زیرین جعفری بریدگیهای لوزی یا مثلثیشکل با تقسیمات فرعی، شفاف و به رنگ سبز تیره دارد. شکل برگهای فوقانی گیاه جعفری متفاوت است و به صورت قطعات باریک و نوارمانند تقسیم میشود و گلهایی کوچک مایل به سبز و مجتمع به شکل چتری مرکب دارد. در کتابهای طب قدیم برگهای جعفری را شبیه به کرفس و به اندازۀ برگ گشنیز دانستهاند.
میوۀ (دانه یا تخم) جعفری کوچک، دوکیشکل، دارای دو زائدۀ انتهایی، با سطحی صاف شامل 5 خط برجسته به درازای دو میلیمتر و به قطر یک میلیمتر یا بیشتر، به رنگ سبز مایل به زرد، دارای بو و طعم خوش و حاوی موادی روغنی است که مادۀ زردرنگی از آن به دست میآید (زرگری، 2 / 532؛ امین، 100؛ کیا، 144؛ گلگلاب، گیا، 123؛ رضایینژاد، 437؛ حکیم مؤمن، 153-154؛ اسدیان، 284؛ عقیلی، 353-354؛ نفیسی؛ بیرونی، 213؛ خوشبین، 1 / 301).جعفری را در کتب قدیم با نام فُطراسالیون آوردهاند (گلگلاب، گیاهشناسی، 234). ابوریحان بیرونی جعفری را در الصیدنه، حزا و از قول ابنمسکویه و صهاربخت، الحزاء دینارویه یا دیناررویه، و از قول طاهر بن محمد به نقل از مردم هرات، جافر (جعفری)، و از قول ابوسعد جرجانی، در جرجان جعفریه که همان کرفس رومی است، مینامد (همانجا). در کتابهای طب قدیم جعفری را حزا، حزات، جزاة، زوفرا، خلیفه، کوخر، میرک کازرونی، و کرفسالورق حزا میگویند که ازجملۀ سداب بری است و به دو نوع بری و بستانی تقسیم میشود که نوع حزای بری را در مازندران جعفری گویند. به جعفری پرسیل و شومخ نیز گویند (عقیلی، حکیم مؤمن، همانجاها؛ حاجیزینعطار، 123؛ خلج، 144؛ نفیسی).پولیین مورخ یونانی در قرن 2 م در رسالۀ «حیلهها و تدابیر جنگی» فهرستی از مواد خوراکی دربار هخامنشی که بر روی ستونی مفرغی حک شده بود، ارائه داده است که افزون بر ذکر انواع مواد غذایی، از دانۀ جعفری نیز برای تهیۀ غذای روزانۀ این دربار نام برده است (نک : پیر، 1 / 606- 608). سکاها برای مومیایی کردن اجساد مردگان از مشک کوبیده و مواد معطر مانند دانۀ جعفری و نعناع و جز اینها استفاده میکردند (هرودت، 4 / 130؛ نیز نک : ابریشمی، 249). در کتاب طب اسلامی آورده شده است که پهلوانان قدیم حلقهای از گیاه جعفری را به دور سر خود میبستند و آن را نشانۀ قدرت میدانستند (نورانی، 2 / 176). گیاه جعفری بهسبب خواص و مواد موجود در آن، در پزشکی قدیم و طب مردمی برای درمان برخی از بیماریها استفاده میشود. طبیعت جعفری گرم و خشک است (عقیلی، 354؛ شهری، طهران ... ، 5 / 272؛ حکیم مؤمن، 154).جعفری مفید به حال سردمزاجها ست و مصرف آن برای کسانی که طبیعتی گرم دارند، باعث درد چشم، ظهور جوش و کورک، قطع منی، عطش و سردرد میشود. مصلح آن بادرنجبویه و بدل آن سداب بستانی است (حاجی زین عطار، شهری، حکیم مؤمن، همانجاها).خواص جعفری نزد اقوام مختلف شناخته شده است، ازاینرو در درمان بیماریها از آن استفاده میشود. در لرستان، ایلام و خراسان با استفاده از خوردن آب جعفری اقدام به سقط جنین میکنند (اسدیان، 252؛ شکورزاده، 125). در اردکان یزد برای زنبورگزیدگی از آب جعفری استفاده میکنند (طباطبایی، 692). در خالکوبی برای زیبایی یا درمان، بدینسان که شکل مورد نظر را بر روی موضع درد میکشند، آنگاه با مرکّب سیاه یا دوده آن را آغشته میکنند، سپس با سوزن شکل را تثبیت میکنند، گاه به همراه مرکب از آب جعفری نیز استفاده میشود (تائب، 35). گیاه جعفری افزون بر اینکه در درمانها استفاده میشود، از دیرباز جزو عادات غذایی و موادی بوده که در تهیه و طبخ خوراکها نزد اقوام مختلف کاربرد فراوان داشته است.در بسیاری از نقاط ایران همچون سمنان و سیرجان و جز اینها در فصلهایی که تهیۀ سبزی امکانپذیر نیست، برای نگهداری طولانیمدت با در نظر گرفتن حفظ خواص جعفری همچون دیگر سبزیجات، آن را خشک میکنند و در کیسههای نخی، در جایی مناسب میآویزند (مؤیدمحسنی، 20؛ احمدپناهی، 340). مردم کوملۀ گیلان در شب چهارشنبهسوری ترشیتره میپزند. از سبزیهای مورد استفاده در طبخ این غذا میتوان به جعفری اشاره کرد (شهاب، 30).در واران جاسب (از روستاهای دلیجان) از 3 الى 4 روز پیش از شب اسفندی (ه م)، آشی میپزند که طبخ آن چند روز زمان میبرد. در روز سوم سبزیجات مختلف ازجمله تره، ترخون، نعناع، جعفری، و سبزیهای خشککردۀ صحرایی را به آن میافزایند (انجوی، 1 / 50 -51).در تهیۀ انواع ترشی مانند هفتبیجار، آشها مثل آشرشته، پلوها مثل سبزی پلو، خورشها مانند ترشیتره و قورمهسبزی، کوکوها مانند وِرِقا، نیز در پخت کوفته و دلمه، از سبزیهای معطر نظیر نعناع، ریحان، ترخون، گشنیز و جعفری استفاده میشود (پولاک، 83، 92، 360؛ نفیسی؛ برومبرژه، 119- 120؛ شهری، تاریخ ... ، 3 / 706؛ هاشمنیا، 129).جعفری در دو نوع مأکول و غیرمأکول (گل صدبرگ زردرنگ) شناخته شده است. در ادبیات فارسی و در ابیات بسیاری از شاعران، جعفری افزون بر اینکه در معنی خود گیاه جعفری به کار رفته، به سبب دورنگی گل آن بهخصوص رنگ زرد آن هم مورد توجه بوده است: برگ گل سپید به مانند عبقری / برگ گل دورنگ به کردار جعفری (منوچهری، 208). در بعضی از ابیات، جعفری به معنای طلای خالص و پاک به کار رفته است و ازاینرو نباید با جعفری به معنی گیاه یا زردی گل جعفری اشتباه گرفته شود (رنگچی، 110). از جعفری در چیستانها نیز استفاده شده است: جعفری دیدم که بر جعفر سوار / جعفری میخورد و از جعفر گذشت (ذوالفقاری، 1 / 746).
ابریشمی، محمد، زعفران، تهران، 1383 ش؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ امین، غلامرضا، متداولترین گیاهان دارویی سنتی ایران، تهران، 1384 ش؛ انجویشیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1352 ش؛ برومبرژه، کریستین، «آشپزی در گیلان»، ترجمۀ آزیتا همپارتیان، خوراک و فرهنگ، به کوشش علیرضا حسنزاده، تهران، 1387 ش؛ بیرونی، ابوریحان، الصیدنه، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1370 ش؛ پولاک، یاکوبادوارد، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1361 ش؛ پیر، بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمۀ مهدی سمسار، تهران، 1378 ش؛ تائب، حسن، «مقدمهای بر طب سنتی گیلان (گیل تجربه)»، گیلاننامه، به کوشش م. پ. جکتاجی، رشت، 1366 ش؛ حاجی زینعطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386 ش؛ خلج، حسین، «آیین زناشویی در آینهورزان»، نشریۀ ادارۀ فرهنگ عامه، به کوشش صادق کیا، تهران، 1341 ش؛ خوشبین، سهراب، گیاهان معجزهگر، تهران، 1389 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رضایینژاد، علی، فرهنگ کامل گیاهشناسی، حشرهشناسی و زیستشناسی، تهران، 1381 ش؛ رنگچی، غلامحسین، گل و گیاه، تهران، 1389 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1367 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزنالادویة، تهران، 1371 ش؛ گلگلاب، حسین، گیا، تهران، 1356 ش؛ همو، گیاهشناسی، تهران، 1326 ش؛ منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1356 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1386 ش؛ نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ نورانی اردبیلی، مصطفى، طب اسلامی، قم، 1370 ش؛ هاشمنیا، محمود و ملوک ملکمحمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، سنندج، 1380 ش؛ هرودت، تاریخ، ترجمۀ هادی هدایتی، تهران، 1340 ش.
آمنه میرمطهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید