باباکرم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 12 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238483/باباکرم
چهارشنبه 15 اسفند 1403
چاپ شده
1
باباکَرَم، از انواع رقصهای نمایشی که در آن ویژگیها و رفتارهای گروههای لوطی یا داشمشدی، با حرکات و اطوار خاص اجرا میشود. این رقص از 1320 ش ابتدا در تهران رواج یافت و با تحولاتی در نوع اجرای حرکات و پوشش رقصندهها، تا امروز در همه جای ایران اجرا میشود. با اینکه رقص باباکرم اصالتی مردانه دارد، ولی در مهمانیهای زنانه نیز با همان موسیقی و شعر اجرا میشود و از محبوبیت فراوانی برخوردار است. برخی رقص باباکرم را برگرفته از نمایشهای روحوضی دانستهاند (عامری، بش ؛ برای تفصیل بیشتر، نک : ه د، روحوضی). ظاهراً با رواج گستردۀ این نمایشها که در آن ویژگیها و رفتارهای صنفهای مختلفی همچون بقال، شاطر و سلمانی به نمایش درمیآمد، نمایش همراه با رقص و آهنگ گروههای لوطی نیز در این مجموعه پاگرفت (نک : ه د، لوطی). درواقع گروههای روحوضی که متشکل از مطرب، رقاص و تقلیدچی بودند، محملی برای اجرای رقصهای مردمی مردانه شدند؛ این رقصها تا قبل از آن، در دو گروه مجزای مسخرگان و پسربچههای زنپوش اجرا میشد (عامری، بش ؛ فاطمی، 39-50؛ برای رقص پسربچههای زنپوش، نک : موریه، 1 / 153؛ نیکیتین، 127). این دو دسته از نمایشهای روحوضی با هم تلفیق شدند؛ از این تلفیق، کمکم نوعی رقص مردانه یا به اصطلاح رقص کوچهبازاری ابداع و حفظ شد که باباکرم یک نمونه از آن است. نشان نظر یاد شده را میتوان در چند ویژگی از رقص باباکرم پی گرفت. این رقص ترکیبی از حرکات بدنی و حالتهای اغراقشده و گاه خندهآور چهره است (عامری، بش ( که درواقع شیوهای روایی و داستانی دارد و مراحل مشخصی از پوشش و رفتار گروههای معروف به جاهل یا لوطی را نشان میدهد. همچنین، پیشتر نوعی رقص به نام رقص شیشکباب در تهران رواج داشت که بهندرت در نمایشهای روحوضی اجرا میشد و محتوای جاهلی داشت و تجسم حرکات جاهلها و داش مشدیها بود («رقصها ... »، بش). سبک این رقص شباهت به اجرای رقص باباکرم دارد و میتوان باباکرم را نمونۀ تعدیلشدۀ آن دانست. به هر روی، این رقص بهصورت کنونی در دهۀ 1320 ش در تهران شکل میگیرد و با ظهور فیلم فارسی و تأسیس کابارهها و کافهها، میان طبقۀ متوسط جامعه عمومیت مییابد («تاریخ ... »، بش ). دربارۀ چگونگی پیدایش این رقص، روایتی میان مردم وجود دارد. برپایۀ این روایت، بانویی جوان و زیبا از دربار، باغبانی پیر به نام کرم داشته و هربار که به باغ میآمده، با خنده و شوخی، او را باباکرم صدا میکرده است. بعد از مدتی، باغبان عاشق زن جوان میشود. او هر روز بعد از کار روزانه، روانۀ میخانه میشده و پس از نوشیدن و در حالت مستی، شروع بهرقصیدن میکرده است؛ مطربان نیز با او همراهی میکردهاند. درواقع این رقص، نشاندهندۀ عشق او به زن جوان بوده است. باغبان بعد از سفر بانوی جوان به فرنگ، از دوری او دق میکند و میمیرد. به همراه این رقص، ترانهای نیز خوانده میشود که بیانگر احساسات کرم به معشوقهاش است؛ برای مثال: «هر چقدر ناز کنی، ناز کنی، باز تو دلدار منی / هر چقدر عشوه کنی، عشوه کنی، باز تو غمخوار منی ... / / ای دریغا که ندانسته گرفتار شدم ... ». این آهنگ برای نخستینبار توسط حسین همدانیان اجرا شد (همان، بش ). آهنگ باباکرم در دستگاه چهارگاه اجرا میشود و وزن آن ششهشتم است. گروهی این آهنگ و اشعار آن را محصول مطربان یهودی دروازهقزوین تهران میدانند (حدادی، 55). در این رقص پوشش افراد معمولاً کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید است؛ لُنگی هم بهعنوان شال، بر گردن میآویزند و از آن در طول اجرای رقص بهره میگیرند؛ کلاهی نیز موسوم به کلاهشاپو یا کلاهمخملی بر سر میگذارند. هرکدام از این پوششها در طول رقص، توسط اجراکننده مورد استفاده قرار میگیرد. از مهمترین حالتهای این رقص، حالت بشکنزدن آن است؛ به این صورت که دستها را در جلوی تنه به حالت بشکنزدن به هم قفل میکنند و درحالیکه تنه به جلو متمایل میشود و باسن عقب میرود، شانهها را به بالا، با حرکات جهشی پرتاب میکنند و در هنگام راه رفتن، پاها نیز به نوبت به پشت پرانده میشود. گاه یکی از پاها به سمت داخل بدن جمع میشود؛ در این حالت، گردن به جلو و عقب، حرکات خطی اجرا میکند. در این رقص حرکات کمر، شانه و گردن بهصورت شکسته و کوتاه نقشی محوری ایفا میکند. اجزاء چهره نیز مانند لب و ابروها با ایجاد حالات خندهآور و کامجویانه سبب خندۀ تماشاگران میشود (عامری، بش ). این رقص را به نام رقص داشمشدی و جاهلی هم میشناسند.
«تاریخ رقص در ایران»، مهدشادان (مل (؛ حدادی، نصرتالله، فرهنگنامۀ موسیقی ایران، تهران، 1376 ش؛ «رقصهای ملی»، رقص ایرانی (مل (؛ عامری، آذردخت، «رقص عامیانۀ شهری و رقص موسوم به کلاسیک ایرانی: بررسی تطبیقی در حوزۀ تهران»، ماهور، تهران، 1382 ش، س 5، شم 20؛ فاطمی، ساسان، «شکلگیری روحوضی و تحول سنت مطربی»، همان، 1380 ش، س 4، شم 18؛ موریه، ج.، سفرنامه، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران، 1386 ش؛ نیکیتین، ب.، ایرانی که من شناختهام، ترجمۀ علیمحمد فرهوشی، تهران، 1329 ش؛ نیز:
Iranian Dance, www.iranian-dance.com / Inhalt-Far / raqs-melli-Farsi.html (acc.27 / 6 / 2012); Mahd-e Šādān, www.shadanpre school.com / showpage.php?n – branch = 02 id show = 899 (acc.27 / 6 / 2012).
گلاله هنری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید