امیر علی نجومیان، استاد دانشگاه، مترجم و منتقد ادبی، در آستانه برگزاری هزارو صدمین نشست هفتگی شهر کتاب درباره تاثیر این نشستها بیان کرد: پیش از هر چیز باید گفت که برگزاری نشستهای شهر کتاب، نوعی رکورد ملی است. شهرکتاب نشستهایی با تداوم، بدون وقفه و هر هفته در طی بیش از یک دهه برگزار میکند؛ این خودش فینفسه در کشوری که همه چیز کوتاه مدت است، اتفاق مبارکی است.
نقد نیز مانند هنر از تأثیر و نفوذ فلسفه بر کنار نیست. در دو سه قرن اخیر عقاید و آراء تازه ای که در فلسفه بیان شده است در نقادی راه های تازه گشوده است. هر یک از منتقدان بر حسب آراء و عقاید فلسفی خویش در نقد آثار ادبی شیوه ای خاص پیش گرفته اند و تحقیقات جالب کرده اند. بسیاری کوشیده اند روش های علمی و فلسفی را در نقد به کار برند و از این راه نقادی را در خط سیر علوم بیندازند.
جامعهشناسی ادبیات حوزهای از مطالعات چندرشتهای است که تأثیر ساختارهای اجتماعی در تولید متون ادبی را بررسی میکند. پیشفرض دستاندرکارانِ این نوع پژوهش این است که آفرینش آثار ادبی از اوضاع اجتماعیِ معیّن ناشی میشود و لذا ادبیات را نمیتوان به درستی فهمید مگر آنکه ابتدا رابطهی آن با اوضاع یادشده را به دقت تحلیل کنیم. در چنین پژوهشی، مفاهیم نظری و اصول روششناختیِ جامعهشناسی حکم ابزاری برای خوانش و سنجش کارکردهای اجتماعیِ متون ادبی را دارند. از این رو، در نوشتار حاضر بجاست که ابتدا تعریفی از جامعهشناسی و قلمرو پژوهشهای جامعهشناختی به دست دهیم.
با توجه به اینکه هایدن وایت متفکر نسبتاً ناشناختهای در جامعهی علمی ما است شاید شناسایی و معرفی او مقدمهی واجبی باشد برای فاصلهگیری و نقادی او. ما در این جلسه ناگزیر هستیم هر دو کار را بکنیم؛ تمرکز ابتدا بر معرفی وایت قرار میگیرد، او الآن در سن ۸۷ سالگی به سر میبرد و از دههی ۵۰ تا اکنون مشغول نوشتن است. ابتدا برای اینکه موقعیت هایدن وایت را در منظومهای کلی ببینیم، میتوان از آن چیزی شروع کرد که خود او حذر داشت؛ یعنی تقابلهای دوقطبی که خود وایت بهنحوی در این تقابل قرار گرفته و میتوان از یک منظر به چالش کشیدن تاریخنگاری را بر مبنای نوعی تقابل میان دو مبنای معرفتشناختی-روششناختی دریافت. اما من میخواهم در ابتدا از این بحث شروع کنم که ما اساساً سه پارادایم معرفتشناختی-روششناختی داریم كه در حال حاضر میان مکتبها، رهیافتها و نظریات گوناگون دیده میشود؛ این رهیافتها میتواند بهمثابه نوعی Ideal Type هم تلقی شود كه در واقعیت بیرونی تركیبی از این رهیافتها عملاً دیده شود.
نشست «بررسی آثار هایدن وایت» توسط گروه تاریخ و همکاریهای میانرشتهای پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد. هایدن وایت آمریکایی، متخصص در فلسفهی تاریخ برای نخستین بار مفهوم تاریخ به مثابه روایت را، مطرح کرد. وایت در آثار خود، انتقادهای بنیادین به روش شناسی تاریخی و مورخان دارد. وی با تعبیر تاریخ به مثابه روایت یا یک ژانر ادبی، ادعای متون تاریخی را مبنی بر دستیابی به حقیقت و عینیت، به چالش میطلبد. به عقیدهی وایت روایتهای تاریخی داستانهایی مبتنی بر زبان هستند، که در محتوا بیشتر ابداعی اند تا مستند، و در ساختار و فرم بیشتر ادبی هستند تا علمی. در نشست پژوهشکده تاریخ اسلام سه استاد در سه حوزه مختلف به بیان آرای وایت پرداختند: هاشم آقاجری استاد تاریخ، حسین پاینده استاد نقد ادبی و حسینعلی نوذری استاد جامعهشناسی؛ تنوعی که نشانگر میانرشتهای بودن تفکر وایت است. ابتدا پاینده به معرفی مختصر آرا و نظرات وایت در ارتباط با تاریخنگاری و نقد ادبی پرداخت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید