متن زیر یادداشتی است که دکتر مجید کمالی، استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه در مورد جایگاە لوگوس و زبان در اندیشە هایدگر نوشته است: اصطلاح لوگوس همانند اغلب واژگان فلسفی دیگر قبل از آن که اصطلاحی فلسفی بوده باشد به حوزه کاربرد عادی زبان تعلق داشته است. این واژه به تدریج در تفکر فلسفی وارد شده و از این طریق از مفهوم خاصی برخوردار شده است؛ درست همان گونه که زبان فلسفه از بطن زبان روزمره پیش از عصر فلسفه پدید آمده است.
مسئله ضرورت مطالعه در دیگر سنتهای دینی، فراهم آمدهی شرایط ویژهی دنیای نوینی است که در آن مرزهای هر دو جهان کیهانی و دینی فرو ریخته است. این وضع دشوار که فرد از طرفی تمایل دارد که نسبت به دین خود وفادار بماند و از طرف دیگر ادیان دیگر را نیز معتبر بشمارد، یکی از نتایج وضع غیر عادی است که بشر جدید با آن روبهرو است و برآمدهی شرایط متناقضی است که در آن زندگی میکند.
در مقالۀ حاضر روش فرضیه را در فلسفۀ افلاطون مورد بررسی قرار می دهیم و برای این منظور به ترتیب سه محاورۀ منون، فایدونو جمهوریرا-که روش مذکور در آنها به صراحت طرح شده اند- مورد واکاوی قرار داده، سیر تغییر نگرش افلاطون دربارۀ جایگاه و کاربرد روش فرضیه را در حوزۀ فلسفۀ نشان می دهیم.
«درمه» یکی از آموزههای مهم بودایی به شمار میآید، به طوری که بسیاری از تعالیم این دین پیرامون همین مفهوم شکل گرفته است. مشابه مفهوم «درمه» پیش از آیین بودا در فرهنگ هندو وجود دارد که در آنجا به «ریته» معروف است و با نظم کیهانی ارتباط دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید