این توضیحات گویای آن است که تاریخ «فلسفۀ حصولی»۱۹ از مهمترین مؤلفههای شناختهشده در حوزه اندیشۀ غربی است و به طور طبیعی و بنیادین نیز تضاد آن با تاریخِ «حکمت حضوری»۲۰ در ایران همیشه امری اجتنابناپذیر بوده است. بهراستی چگونه میشود که کارل یاسپرس بهراحتی از تمام واقعیتهای تاریخی خصوصاً تمایز شرق و غرب چشمپوشی میکند و «دورۀ محوری» باستان را به آغاز تاریخ فلسفه در یونان ربط میدهد؟
یک مدرس فلسفه هنر گفت: بسیاری از دانشجویان و علاقهمندان به محض اینکه اسم فلسفه اسلامی میآید، واکنش نشان میدهند و موضع میگیرند، فکر میکنند قرار است برایشان دروس حوزوی تدریس شود. جای خالی فلسفه اسلامی واقعا در دانشگاه احساس میشود. ما در واحدهای فلسفه اسلامی منابع خوب، جذاب و به روزی که درباره آن بحث شود و استادان با انرژی نداریم.
کمتر کشوری در دنیا مانند ایران دارای تاریخ اندیشهای پیچیده و پر پیچ و خم است. این پیچیدگیها که تاویلهای فراوان و تفسیرهای متعددی را گاه از یک گزاره موجب میشود، زاییده نوعی دروننگری متاثر از شرایط استبدادزده این مرز و بوم است. شاید آنها که گاه با افتخار از «چهارراه تمدن» بودن ایران نام میبرند از این نکته بسیار مهم غفلت کردهاند که این گوناگونی و تنوع حکومتهای استبدادی، نوعی انتزاع با بسامدهایی کمنظیر را در جامعه ایران به وجود آورده است.
اگر قرار باشد فهرستی از اسامی مردان متجدد و ترقی خواه صدوپنجاه سال اخیر ایران تهیه شود، بدون شک نام میرزا فتحعلی آخوندزاده به حق جزو پنج نفر اول خواهد بود. شهرت تجدد خواهی و اصلاح طلبی آخوندزاده در میان روشنفکران معاصر به اندازه ای است که عده زیادی از آنان بدون آنکه با آثار او آشنایی مستقیمی داشته باشند، یا منابع اصلی اندیشه های او را مورد بررسی قرار دهند به جرأت از او به عنوان متفکری بزرگ که با دوراندیشی خطوط اصلی پیشرفت و تعالی را برای هموطنان خود رسم کرده نام می برند.
«اهالی فلسفه و متفکران ما، کجای جغرافیای فکری جهانی ایستادهاند؟» در مواجههای پدیدارشناسانه با این پرسش، به دو وجه متفاوت میتوان پاسخ داد؛ وجه نخست، آنگونه که پدیدار و در اینجا، «جای و گاه فلسفی ما در جهان» خود را نشان میدهد. دوم، آنگونه که همین «جای» و «گاه» در دام مستوری افتاده است و باید به آن مجال داد تا دیده شود.
مواجهه و مطالعه فلسفه غرب در ایران را نه کاری انتزاعی که باید آن را پاسخی به سوال «چه باید کرد» و ایده «بازگشت و بازاندیشی در خویشتن» دانست.
كتاب ارض ملكوت، از مبناییترین آثار هانری كربن برای فهم جهان فكری و معنوی ایران زمین و پیوستگی فرهنگی ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام است. این كتاب را میتوان مقدمه لازمی برای فهم بسیاری از مطالبی كه در دیگر كتابهای این متفكر مطرح شده است، در نظر گرفت، زیرا موضوع عالم مثال، از كلید واژههایی است كه او در مقام تحلیل وجوه مختلف تفكر ایرانی، چه در ایران باستان و چه در ایران اسلامی تا به امروز، فراوان از آن بهره میبرد و این موضوع در كتاب حاضر به شیوهای بدیع و روشمند بررسی شده است. میتوان گفت مضمون اصلی این اثر «پیكار در راه جان جهان» یا به تعبیر دیگر «پیكار در راه ملكوت» است. در فلسفه غرب مدرن، گویی به لحاظ این مضمون، دو گروه، یعنی افلاطونیان و دكارتیان در برابر هم صفآرایی كردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید