در این نوشتار کوشش شده است به این سؤال اساسی که چرا و چگونه مسائلی (بطور خاص، جسم و احکام و حالات آن و نیز مسئله جوهر و عرض) که بنظر میرسد ماهیت فلسفی خالص دارند، در مباحث کلامی که بطور ویژه شکل و ماهیت دینی دارند راه پیدا کرده و جزئی از مسائل آن را تشکیل دهند. پاسخگویی به این مسئله مستلزم کاوشگری در اندیشه های فیلسوفان و متکلمان در بستر تاریخی است که حاصل آن در این مقاله انعکاس یافته است.
از میان چهار رشتۀ مهم علوم اسلامی یعنی فقه و تفسیر و حدیث و کلام، علم کلام نسبت از سه رشتۀ دیگر تازه تر است و پس از آن سه فن دیگر راه تکامل پیموده است.
هرمنوتیک پیدایش کلام مقدس در سیطره متکلمان؛ مأمون عباسی و سیاهپوشان مرونشین همچون «کنستانتین» نخستین امپراتور روم مسیحی شده و در پی پیدایش مجالس اسلامی شبیه آنچه در شورای «نیقیه» روم روی می داد این بار در قامت «مِحنَه»، کارزاری جدیددراصلی ترین بحث علم کلام، یعنی نحوه پیدایش قرآن حکیم شکل دادند تا جایی که مأمون عباسی در نامه ای به «اسحاق بن ابراهیم» وی را در بغداد مأمور کرد تا از دیدگاههای قاضیان شرعی بغداد آگاه شود و در صورت مخالف بودن آنها با آنکه قرآن حکیم نوعی مخلوق است، نام آنها را سیاهه کرده تا آنها را تبعید و در موارد ویژه از صفحه روزگار نیست کند
دانش کلام را دانشی دانسته اند که هدف آن اثبات باورهای دینی، یعنی اثبات اصول عقاید اسلامی با بهره گیری از براهین عقلی و منطقی است. عالم به علم کلام اسلامی – که اصطلاحاً متکلم نامیده می شود – دفاع از حقانیت باورهای دینی را وظیفۀ خود می داند و می کوشد تا با برهان های عقلی به ایراد و انتقادهای مخالفان پاسخ گوید و باورهای دینی را توجیه استدلالی – عقلی کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید